اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلوة و السلام علی رسول الله ابی القاسم محمد، و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین الهداة المهدیین واللعن علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
قال الله العظیم فی کتابه: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کتِبَ عَلَیکمُ الصِّیامُ کمَا کتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ».
در روایت مشهوری از حضرت امام باقر(ع) نقل شده است که «حدثنی الحسین بن محمد الاشعری، عن معلى بن محمد الزیادی، عن الحسن بن علی الوشاء قال: حدثنا أبان بن عثمان، عن فضیل، عن أبی حمزة، عن أبی جعفر علیه السلام: قال: بنی الاسلام على خمس: على الصلاة والزكاة والصوم والحج والولایة ولم یناد بشئ كما نودی بالولایة».[1]
این روایت پایه های اسلام را بر پنج بنیاد ترسیم می كند. روزه یكی از همان پایه هاست. یعنی روزه پایه اسلام است. روزه از اعمال بسیار بافضیلت است، وقتی پایههای اسلام را ملاحظه و نگاه میکنید اسلام بر این امور بناگذاری شده است.
در این روایت در تحلیل از پایه های اسلام، « نماز» ارتباط انسان با خدا، « زکات» ارتباط انسان با بندگان خدا، «جهاد» دفاع انسان از خود و دفع دشمنان، «ولایت » ولایت به کسر واو، حاكمیت بر سرنوشت، حکومتی الهی و آسمانی طبق موازین اسلام است. در آن حدیث آمده است که «بنی الاسلام علی الخمس»، یعنی حکومت کردن بر عدل و انسانیت، برخیها خیال کردهاند که فقط شناخت حکومت است نه، این حکومت کردن از پایههای اسلام است منتهی چه حکومتی؟ حکومت بنیالعباس و بنیامیه که از پایههای اسلام نبودند، آنها زلزله بودند و برای ریشهکن ساختن تمامی پایههای اسلام روی کار آمده بودند، اما آن حکومتی که امیر المومنین(سلام الله علیه) دارد آن حکومتی که اسلام طرفدار آن است، حکومت عدالت است؛ حکومتی که در آن به هیچ کس ظلم نشود، «لا یخاف الضعیف من جوره ولا یطمع القوی فی میله»[2]. حضرت علی(ع) این گونه حکومت میکرد.
هیچ قدرتمندی چه قدرت سیاسی چه قدرت سرمایه داری چه قدرت اجتماعی، هیچ وقت طمع نمیکرد برود سراغ علیبن ابیطالب و از او سوء استفاده کند، «لایطمع القوی فی میله»، این طور حکومت می کرد، «و لا یخاف الضعیف من جوره»؛ هیچ ضعیفی هم از جور او نمیترسید. من که نه پول دارم نه پارتی دارم خیلی راحت هم میتوانند اذیتم کنند، در حکومت علیبن ابیطالب(ع) شهروندان از حاكمیت نمیترسیدند. بنده احتمال میدهم این که در دعای ماه رمضان كه می فرماید: خدایا روزی کن به من رحمت ایتام را، مهربانی با ایتام را این معنای خاصش مراد نیست، بلکه معنای عامش مراد است، یعنی: خدایا به من کمک کن تا به کسانی که دستشان از همه چیز کوتاه است، مهربانی کنم.
البته یک وقت آدم به یک قدرتمند و یک سیاستمدار و کسی که دستش به جایی میرسد، مهربانی میکند این خیلی مهم نیست، اما یک وقت با آن کسی که دستش به جایی نمیرسد مهربانی میکند، «یُتم» یعنی قطع ید، یعنی منقطع شدن، رحمه الایتام شاید مراد این باشد که بتوانیم باهمه آنهایی که دستشان از چاره کوتاه است، مهربانی کنیم، این ارزش دارد وگرنه مهربانی کردن، سلام و صلوات فرستادن برای قدرتمندان ظالم و سیاستمداران جبار، ثواب ندارد؛ چون برای خدا نیست برای غیر خداست، و برای غیر خدا هم که شد در روز قیامت میفرماید: برو مزد و اجرت را از او بگیر. اما اگر شما سراغ آنهایی رفتید که دستشان از چاره کوتاه است و برای آنها فکری کردید، ثوابش با خداست. این معنی را فراز دیگر دعا: «وَاِفْشآءَ السَّلامِ» تأیید میکند؛ یعنی من صلح و سلامتی و امنیت را افشا و آن را در سراسر عالم آشکار کنم؛ «اَللّهُمَّ ارْزُقْنى فیهِ رَحْمَةَ الْأَیتامِ، وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ، وَاِفْشآءَ السَّلامِ»[3] اما اطعامی که گداپروری نباشد، اطعامی که بر من منّت نگذارند.
حكومتی چون حكومت امیرالمومنین، علی(علیه السلام) پایههای اسلام است.
ماه دعوت خدا
آقای بزرگواری راجع به روزه حرف قشنگی داشت، میگفت: ماه رمضان، خدا دعوت کرده، کارت دعوت را هم داده است، زمان و مکانش را هم در دعوت نامه معلوم کرده، گاهی نوشتهاند، دعوت به صرف شیرینی، گاهی دعوت به شام است. اما دعوت الهی به نخوردن است کارت دعوت این است که نخورید و نیاشامید، غریزه جنسی را به کار نیندازید، همه اش «نه» است همه اش امساک است. پس صوم هو الامساک من المفطرات که عمل خالصی هم هست.
فواید و خصوصیات روزه
خودسازی مهمترین پیام روزه است . در روایات برای روزه فوایدی نقل شده است . یكی از آنها این است «إنَّ الصَّومَ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ»[4]، سپر آتش جهنم است، یک فایده اش این است روزه یک خصوصیت خاص هم دارد و آن این که جزایش با خداوند است دو حدیث در من لایحضر الفقیه هم دارد، «ألصّومُ لی وَأنَا أُجزی بِهِ»[5] روزه مال من است و من هم جزایش را میدهم. گرچه همه خوبی را خداوند جزا میدهد، امتیاز روزه به این است که خداوند جزایش را میدهد، چون روزه خالص ترین عمل است . در روزه ریا راه ندارد، چون اگر کسی بخواهد روزه نگیرد و میخواهد ریا کند، اصلاً روزه نمیگیرد و دهانش را هم خشک میکند و میگوید که من روزه هستم. اگر هم میخواهد روزه بگیرد ریا نمیکند هیچ کس متوجه نیست، و الا اگر بخواهد ریا کند خودش را روزه گیر معرفی کند داعی ندارد که گرسنگی و تشنگی به خود بدهد، آبش را میخورد غذایش را میخورد بعد هم که میآید بیرون میگوید گرما چه قدر تشنگی میآورد، نمیشود روزه بگیرد و ریا کند، وقتی روزه گرفت، خالص است برای خودش، و خدای خودش و چون روزه عبادت است.
اگر کسی هم در خفا روزه میخورد بر شما واجب نیست امر به معروفش کنید. چون كه شاید مریض است، شاید مسافر است، زیرا تظاهر به روزه خواری، از نظر اسلامی چون تضعیف جامعه اسلامی است و شخصیت جامعه روزهدار را لکهدار میسازد، خلاف است و در همه ممالک اسلامی آن را خلاف میدانند. خلاصه آن که روزه عبادت است و عبادت برای خداست و لذا در روایت است که: «ألصّومُ لی وَأنَا أُجزی بِهِ» روزه برای من است و من جزای روزه را میدهم. خوشا به حال آنانی که موفق شدهاند روزه را در طول زندگی بگیرند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] .کافی، ج2، ص18.
[2] .مناقب آل ابی طالب، ص 371.
[3] .مفاتیح الجنان، دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان.
[4] . بحار الانوار، ج93، ص 256.
[5] .مدارک الاحکام، ص 93.
تاریخ: 1390/5/31