Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: اندیشه
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(سلام علیها)
تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(سلام علیها) حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فروغ جاودان رسول خدا و بزرگ بانوی زنان جهان[1] که خانه او کانون عشق، پرستش و فضایل انسانی بود، تسبیح او نیز هدیه آسمانی و از برترین تسبیحات است.

درآمد

حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فروغ جاودان رسول خدا و بزرگ بانوی زنان جهان[1] که خانه او کانون عشق، پرستش و فضایل انسانی بود، تسبیح او نیز هدیه آسمانی و از برترین تسبیحات است. امامان معصوم(علیهم السلام) و فقیهان بزرگ، از فضیلت و والایی آن بسیار سخن گفته اند و آثار و برکات فراوانی برای آن برشمردند و آن را ذکر کثیر نامیدند،[2] و از میان انبوهی از ذکرها و دعاها، تسبیح آن حضرت را به عنوان بهترین ذکر و تعقیبات نماز برگزیده اند.[3]

با تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) نماز با همه ی عظمتش اوج می یابد و آثار و برکاتش افزون و ثواب و پاداش آن نیز مضاعف می گردد؛ تا آنجا که امام صادق(علیه السلام) فرمود:

هر نمازی که با تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) همراه گردد، نزد من محبوب تر از هزار نمازی است که بدون تسبیح خوانده شود. [4]
امام باقر(علیه السلام) نیز آن را بهترین هدیه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به دخترش می داند و می فرماید:

خداوند به چیزی برتر از تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) عبادت نشده است و اگر چیزی بهتر از آن بود حتماً رسول خدا آن را به دخترش هدیه می داد.[5]

چه رازی در تسبیح آن حضرت نهفته است که بزرگان دین، این همه بر فضیلت آن تأکید فرموده اند؟ در حالی که تسبیحات و ذکرهای بسیاری در آموزه های دینی ما وارد شده که در نگاه اول مهم تر به نظر می رسند.

چرا این ذکر کوتاه، این همه مورد توجه ویژه ائمه مذهب تشیّع قرار گرفته و نه تنها به عنوان تعقیب نماز، که وقت خوابیدن و هر زمان دیگری یک عمل ارزشمند و مستحب به شمار آمده و بر مداومت آن سفارش شده است؟

چنین به نظر می رسد که نام زهرای اَطهر(سلام الله علیها) که ریشه ی عترت پیامبر(صلی الله علیه وآله) است و روح بزرگ او همسفر و همگام با روح مقدّس امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام) باید زنده و جاودان بماند تا آدمی با تسبیح آن حضرت با نخستین مدافع و قربانی حریم امامت و ولایت که روح قرآن و شریعت است، هم صدا گردد و در ساحل دریای بیکران کوثر، آرام گیرد تا ضمن تسبیح پروردگارش، غدیر خم و پیوند ناگسستنی قرآن و عترت پیامبر را زنده نگه دارد و روح تشنه ی خود را از سرچشمه زلال توحید ناب و امامت، که استمرار رسالت انبیا است، سیراب سازد.

معانی تسبیح

«تسبیح» در معانی گوناگونی به کار رفته است؛ به معنای گردش ستارگان در مدار خود، سرعت و حرکتِ کشتی ها، شتاب به سوی خدا، نور و وجه خدا، مواضع سجود، ذکر، دعا، نماز، خضوعِ در عبادت و ... .

در قرآن، کلمه تسبیح و مشتقّات آن 92 بار در 88 آیه شریفه تکرار و در همان مفاهیم لغوی و برخی مفاهیم دینی و شرعی به کار گرفته شده و به مفهوم عمومی عبادت آمده است.

(تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ)؛[6] تسبیح گوی خدایند آسمان های هفت گانه و زمین و آنچه در آنهاست و هیچ موجودی در عالم نیست مگر آنکه خدا را می ستایند؛ اما شما تسبیح آنها را در نمی یابید.
«سبّح» که ریشه تسبیح است دارای دو اصل است: یکی از جنس عبادت و ذکر، که منزّه دانستن خداوند از هر کژی و کاستی، و دیگری از جنس تلاش و کوشش که مفهومِ محوری و اصلِ واحدِ آن، حرکت در مسیر حق، بدون انحراف است.[7]

داستان تعلیم تسبیح صدیقة کبری(سلام الله علیها)

زندگی در خانه امیرمؤمنان و همسر فداکارش بر همدلی و همکاری استوار بود.

امام باقر(علیه السلام) زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را در خانه علی(علیه السلام) این گونه تصویر می کند:

إِنَّ فَاطِمَةَ((سلام الله علیها)) ضَمِنَتْ لِعَلِيٍّ((عليه السلام)) عَمَلَ الْبَيْتِ وَ الْعَجِينَ وَ الْخُبْزَ وَ قَمَّ الْبَيْتِ وَ ضَمِنَ لَهَا عَلِيٌّ(عليه السلام) مَا كَانَ خَلْفَ الْبَابِ نَقْلَ الْحَطَبِ وَ أَنْ يَجِيءَ بِالطَّعَامِ ...؛[8] فاطمه(سلام الله علیها) در خانه علی(علیه السلام) متعهد شد که کارهای خانه و خمیر کردن و نان پختن و جارو کردن را انجام دهد، و علی(علیه السلام) پذیرفت که کارهای بیرون از خانه را به سامان رساند؛ یعنی هیزم آوردن و تهیه خوراک و غذا و ... .

تقسیم کار در امور خانواده به زندگی نظم می بخشد و زمینه را برای آرامش و تربیت فرزندان، فراهم می سازد تا آنان نیز در کنار خانواده و از دوران کودکی، تقسیم کار و نظم در زندگی را آموخته و در آینده با همسرانشان نیز چنین کنند.

فاطمه(سلام الله علیها) که پاره تن رسول خدا بود،[9] در خانه کار می کرد، با مَشک آب می آورد، آرد آسیاب می کرد، غذا می پخت و خانه را تمیز و جارو می کرد به حدّی که اثر بند مَشک بر بدنش پیدا و دست هایش پینه بست و رنگ لباسش تغییر کرده بود. علی(علیه السلام) که سختی ها و رنج همسر گرامی اش را نظاره می کرد به فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: «از پدر خادمی بخواه تا در کارهای منزل تو را یاری رساند».

فاطمه (سلام الله علیها) خدمت پیامبر رسید؛ اما آن روز نتوانست با پدر سخن بگوید. فردا پدر، خود به دیدار دختر می شتابد تا قصه حضورش، نزد پدر را از او بشنود. فاطمه باز هم خجالت کشید و چیزی نگفت. علی(علیه السلام) که نگران همسرش بود از رنج های فاطمه برای پیامبر سخن گفت و عرض کرد: «من به فاطمه گفتم نزد پدر برو و از ایشان بخواه خادمی به شما ببخشد تا در کارهای منزل به شما کمک نماید».

پیامبر فرمود: «آیا می خواهید به شما چیزی بیاموزم که بهتر از خادم باشد؟»

آنگاه ذکری را که مشهور به تسبیح حضرت زهراست به دختر گرامی اش آموخت و فاطمه عرض کرد: «از خدا و رسولش راضی شدم».[10]

در کتاب بحارالأنوار نیز آمده است که: علی(علیه السلام) فرمود:

برخی از پادشاهان به رسم هدیه، خادمانی نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرستادند و من به فاطمه(سلام الله علیها) گفتم: از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) خادمی بخواهد تا در خانه به شما یاری رساند، پیامبر(صلی الله علیه وآله) پس از درخواست حضرت، فرمود: ای فاطمه به تو چیزی خواهم داد که از خدمتکار و دنیا و از آنچه در آن است بهتر باشد؛ بعد از نماز سی و چهار بار الله اکبر بگو، و سی و سه مرتبه الحمدلله، و سی و سه بار سبحان الله. [11]

حضرت زهرا(سلام الله علیها) به این تسبیح پس از هر نماز مداومت می کرد تا اینکه به او منسوب گردید.

فاطمه(سلام الله علیها) ابتدا از پشم، رشته ای از تسبیح تابید و گره هایی در آن زد و با آن تسبیح را بجا می آورد؛ تا آنکه حضرت حمزه عموی بزرگوار پیامبر به شهادت رسید، حضرت زهرا از تُربت قبر آن شهید والا مقام، تسبیح ساخت و به ذکر تسبیحات می پرداخت. هنگامی که حضرت سیّدالشهدا حسین بن علی8 به شهادت رسید سنّت شد که از تُربت قبر سیّدالشهدا تسبیح سازند و با آن ذکر گویند.[12]

تسبیح حضرت زهرا جلوه ای از عبادت صدیقة طاهره(سلام الله علیها)

عبادت و بندگی خدا؛ هم هدف آفرینش است و هم شکرگزاری و سپاس بنده از خالق بی نیاز است. (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ)[13] با این همه، نفسِ عبادت، مقدمه و زمینه ای است برای تربیت تا در پرتو آن، انسان رشد و تعالی یابد و از بندگی غیرخدا آزاد و رها گردد. فاطمه(سلام الله علیها) با قلبی سرشار از عشق و ایمان، خدا را می پرستید و با او راز و نیاز می کرد.

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در وصف آن بانوی بزرگ چنین می گوید:

ایمان به خدا در اعماق روح فاطمه آن چنان نفوذ کرده است که برای عبادت پرورگارش، خود را از همه چیز فارغ می بیند.[14]

اما او که فرزند رسول خدایی بود که پدر مهربان و دلسوز امت بود و سرشار از عواطف انسانی، عواطفی که عشق ها و دوستی ها از آن بر می خیزد، از زهرای اطهر یک ایثارگر بزرگ و دلباخته انسان ها، به ویژه درماندگان ساخته بود. از غذای خود و همسر و کودکانش به گرسنگان می داد. حتی اگر چیزی در خانه نداشت لوازم ضروری خود را گرو می گذاشت تا غذایی برای نیازمندان آماده کند. در دعاها و راز و نیازش نیز چنین بود. همیشه به یاد مردم و برای نجات آنان و لغزش هایشان از خدا طلب عفو و گذشت می کرد. عشق به خدا و انسان، در وجودِ مقدّسش موج می زد.

فرزند عزیزش امام حسن(علیه السلام) در توصیف عبادت و شب زنده داری های مادرش چنین می فرماید:

شب جمعه بود مادرم را دیدم که در محراب ایستاده و همواره به رکوع و سجود مشغول است تا سپیده صبح آشکار گردید و می شنیدم که برای مردان و زنان مؤمن دعا می کرد و برای خود چیزی نمی خواست. پرسیدم چرا برای خودت از خدا چیزی طلب نمی کنی؟ پاسخ داد: الجار ثمّ الدّار؛ اول همسایه بعد اهل خانه.[15]

در دعایی دیگر به نقل از اسماء به پروردگارش چنین عرض می کند:

اللّهُمَّ اِنّي أسألُکَ بِمُحَمَّد المصطفی و شوقه إلیَّ، و بَعليٍّ عليّ المُرتَضی و حُزْنه عَلَيَّ، وَ بِالحَسَنِ المُجتَبی و بکائِه عَلَیَّ، وَ بِالحُسَیْنِ الشَّهیدِ و کآبَتهِ عَلَيَّ، و بِبَناتِي الفاطِمیّات و تحسّرهُنَّ عَلَيَّ ، إنَّکَ تَرحَمُ وَ تَغْفِرُ لِلعُصاةِ مِن اُمَّةِ مُحمّدٍ، و تَدْخُلُهُم الجَنَّةَ، اِنَّکَ اَکْرَمُ المَسئولینَ وَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ؛[16] خداوندا به محمد مصطفی و اشتیاقی که به من داشت، و به علی مرتضی و اندوهش بر من، و به حسن مجتبی و گریه او بر من، و به حسین شهید و غصّه های او بر من ، ... از تو می خواهم که به گناهکاران امّت محمد رحم کنی و آنان را بیامرزی و در بهشت جایشان دهی که تو مهربان ترین مهربانانی.

نگاه فاطمه(سلام الله علیها) به دین، جامع و عمیق بود. همچنانکه وجودش لبریز از عشق به خدا بود. با تمام وجودش به مردم هم علاقه داشت. محبت او به افراد جامعه در حاشیه و تشریفاتی نبود، بلکه در متن زندگی و عبادات و تهجّد او جریان داشت و همیشه فرجام نیک مردم، آرمان و آرزویش بود.

با این همه، تسبیح آن حضرت که هدیه و یادگار رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بود، نزد صدیقه ی طاهره جایگاه ویژه ای داشت و به آن اهتمام می ورزید. هنگام نماز، خواب و در طول روز و شب با آن، پروردگارش را می ستود و به تسبیح او می پرداخت و روح و جانش را با یاد معبودش آرامش می بخشید.

این تسبیح آسمانی جلوه ای خاص در بین عبادات فاطمه(سلام الله علیها) پیدا کرد و او را جزو ذاکرین بزرگ قرار داده است. با عنایت و مداومت زهرای مرضیه و تأکیدات ائمه اطهار(علیهم السلام)، تسبیح آن حضرت از معروف ترین ذکرهای معتبر موجود در فرهنگ شیعی به شمار آمد، و اگر گفته شود نام فاطمه و زهرا(سلام الله علیها) جزو لاینفکّ کلمه تسبیح در آمده است، گزاف نیست؛ به حدّی که هرگاه واژه تسبیح بر زبان آید پیش از هر چیزی نام حضرت زهرا و فاطمه(سلام الله علیها) است که به ذهن خطور می کند و بر صحیفه ی دل می درخشد.

طریقه گفتن تسبیح آن حضرت

یکی از اعمال مستحبی که تأکید زیادی به انجام آن شده، تعقیبات نماز است؛ یعنی انسان، پس از نماز به ذکر و دعا مشغول شود و با اتمام سلام نماز، فوراً ارتباطش را با خداوند قطع نکند.

در این زمینه ذکرها و دعاهای فراوانی وارد شده؛ اما تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) به عنوان ذکر برتر برای تعقیب نمازها، در روایات گوناگون و نیز از سوی فقهای بزرگ، مورد تأکید واقع شده و طریقه گفتن و تعداد آن نیز بیان شده است. امام صادق(علیه السلام) فرمود:
فِي تَسبِیحِ فاطِمة((سلام الله علیها)) تُبْدَأ بِالتَكِبیرِ أرْبَعاً وَ ثَلاثِینَ ، ثُمَّ التَحْمِیدِ ثَلاثاً وَ ثَلاثِینَ، ثُمَّ التَسبِیحِ ثَلَاثاً وَ ثَلاثِین؛[17] تسبیحِ فاطمه این گونه گفته شود: ابتدا سی و چهار بار «الله اکبر» بعد سی و سه مرتبه «الحمدلله» و سپس سی و سه مرتبه «سبحان الله».

نظر مشهور فقهای شیعه و حضرت آیت الله العظمی صانعی[18] نیز به همین ترتیب است و بیشتر روایات هم بر این ترتیب دلالت دارد.
مستحب است برای گفتن تسبیحات حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از رشته تسبیح تُربت سیّد الشهدا استفاده گردد. در روایات هم آمده است: اگر ذکر یا استغفار با تسبیح تُربت امام حسین(علیه السلام) گفته شود، برابر است با هفتاد ذکر که با چیز دیگر گفته می شود.[19]
و حتی اگر کسی آن را در دست بگیرد و ذکر تسبیح را فراموش کند، ثواب تسبیح برای او نوشته می شود.[20] غیر از تُربت شریف قبر سیّدالشهدا تسبیح با انگشتان دست، از چیزهای دیگر افضل است؛ چرا که اعضا و جوارح انسان در روز قیامت، مورد سؤال و بازخواست قرار می گیرند و شهادت خواهند داد.[21]

تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) فی نفسه مستحب است و اختصاص به مورد یا زمان معیّن ندارد؛ یعنی بعد از نمازهای واجب، نافله، وقت خوابیدن و در هر ساعاتی از روز و شب مستحب است[22] و در تعقیب نماز تأکید بیشتری به انجام آن شده است.

تعداد تسبیح مجموعاً صد ذکر است و اگر کسی شک کند در عدد «الله اکبر» یا «الحمدلله» یا «سبحان الله» در صورتی که هنوز آن ذکر را تمام نکرده باشد، بنا را بر عدد کم بگذارد و بقیه را بگوید، و اگر آن ذکر تمام شده باشد، بنا را بر اتیان و انجام آن بگذارد و اگر زیادتر از عدد آن آورده، مبنا را بر همان تعداد واقعی گذاشته و از زاید بر آن دست بردارد.[23]

شرایط و قیود تسبیح

توجه و حضور قلب

یکی از شرایط مهم و اساسی و مؤثّر در عبادات، توجه و حضور قلب است و بی توجهی و غفلت نیز، از آفات و آسیب های جدی است که عمل عبادی را بی خاصیت و از اثر تُهی می سازد.

تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) هم مانند سایر عبادات، آدابی دارد که باید به آن اهتمام ورزید و بر مداومت آن کوشا بود. هنگام ذکر، حقیقت تسبیح و تکبیر و تحمید را از قلب خود بگذراند. قدری تفکر کند و خود را در محضر پروردگارش ببیند. تسبیح را با تکلّف انجام ندهد بلکه با عشق و علاقه پیگیری نماید و با حضور قلب که روح و جان عبادت است؛ فارغ از همه ی امور دیگر به تسبیح پروردگارش بپردازد تا آثار و برکات آن در او تجلّی پیدا کند.

مداومت و استواری

نکته دیگری که باید به آن پرداخت و از شرایط مهم تأثیر ذکر و دعا است، استمرار و استواری در انجام آن است که این امر، سخت تر از اصل ذکر است. امام باقر(علیه السلام) فرمود:

محبوب ترین اعمال نزد خدای عزّوجلّ عملی است که بنده آن را ادامه دهد، اگر چه اندک باشد.[24]

ذکر تسبیح بدون وقفه

قبل از آنکه نمازگزار، از حالتِ تشهد و سلام خارج گردد و به کار دیگری خود را مشغول نماید، ذکر تسبیح را بجا آورد. امام صادق(علیه السلام) فرمود:

مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ(سلام الله علیها) قَبْلَ أَنْ یَثْنِيَ رِجْلَهِ مِنْ صَلوٰةِ الفَرِیضَةِ غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ یُبْدَأ بِالتَکبِیرِ؛[25] کسی که در نماز واجب، پس از سلام نماز و قبل از حرکت از محلّ نماز، تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بگوید، خداوند او را می آمرزد. و باید تسبیح را با «الله اکبر» آغاز کند.

پی در پی و رعایت موالات در تسبیح

از شرایط دیگر این تسبیح، بی وقفه و پشت سر هم گفتن ذکر است؛ با سخن گفتن و امور دیگر، بین آنها فاصله نیندازد. در روایت آمده است که امام صادق(علیه السلام) نیز این تسبیح را متصل انجام می داد:

أنّهُ کَانَ یُسَبِّحُ تَسْبِیحَ فاطِمَةَ(سلام الله علیها) فَیَصِلُهُ وَ لایَقْطَعُهُ؛[26] امام صادق(علیه السلام) تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) را پیوسته و متصل انجام می داد و آن را با امور دیگر قطع نمی کرد.

یعنی نشستن در تعقیب برای گفتن ذکر تسبیح، با نشستن در تشهد و سلام متصل گردد و به همان شکل که رو به قبله نشسته است باقی بماند و در بین تعقیب حرف نزند و به اطراف نگاه نکند.

برخی از آثار و پیامدهای تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها)

آمرزش گناهان

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فاطِمَةَ الزهراء((سلام الله علیها)) في دَبْرِ الفَرِیضَةِ قَبْلَ أنْ یَثْنِيَ رِجْلَیْهِ غَفَرَاللهُ لَهُ؛[27] کسی که تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) را بگوید قبل از آنکه از حالت نمازگزار خارج شود، خداوند او را می آمرزد.

جوهر اصلی دین، فرمانبری و اطاعت از خداست و ماهیّت بی دینی، عصیان و نافرمانی از دستورات الهی و سر به فرمان شیطان و هوای نفس داشتن است. انسان، همیشه در معرض لغزش است و اگر در ادامه زندگی، لطف و عنایت پروردگارش را در نیابد نومیدی بر او چیره می گردد و نور امید و رهایی از بند گناهان در او به خاموشی می گراید و جرأت گناه در او فزونی می یابد؛ اما او که هستی بخش و مهربان است و به بندگانش عشق می ورزد، هرگز بندگان خاطی خود را تنها نمی گذارد و به هر بهانه ای و حتی اندک اطاعتی، از او می گذرد و سایه رحمت و مغفرتش را بر آنان می گستراند.

آرامش دل ها با تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها)

انسان اگر چه در طول تاریخ پُر فراز و نشیب خود، بر بعضی از مشکلات و موانع فایق آمده؛ اما در برخی از ابعاد دیگر زندگی توفیقی نیافته است. آرامش و معنویت، ارزش های دینی و انسانی که مهم ترین نیاز بشر بوده قربانی مطامع سیاسی و اقتصادی شده و از متن زندگی در حاشیه قرار گرفته است.

زیاده خواهی های بی حد و حصر که تخریب محیط زیست، فقر و تبعیض و بی عدالتی را در پی داشته او را لب پرتگاه نیستی کشانده است. افسردگی و مشکلات روحی، زندگی را تلخ و سرد و بی روح و از درون تُهی نموده است. پناه بردن به مواد مخدّر و داروهای گوناگون و مذاهب و عرفان ساختگی و جعلی هم سرابی بیش نبوده، نه تنها آرامشی در پی نداشته و رنج های او التیامی نیافت، که بر گرفتاری و دردهای او افزوده است.

(وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا)؛ [28] کسی که از یاد من غافل و روی گردان شود زندگیِ سخت و پُرمخاطره خواهد داشت.
انسان از اصل و ریشه خود دور افتاده است. باید به ندای فطرت خود پاسخ گوید و نگاه دیگری به زندگی بیفکند. آنچه را که پیرامون خود می بیند؛ نشانه های زیبایی، علم، قدرت و رحمت، همه را از خداوند بداند و یاد او را زنده کند. با ذکر و تسبیحات وارده، به ویژه تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) در موقع کار، وقت استراحت و در طول روز و شب، ارتباط خود را با پروردگارش تقویت نماید.

(أَلاَ بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)؛[29] با یاد خدا دل ها آرامش می یابد.
(فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ)؛[30] مرا یاد کنید تا من هم به یاد شما باشم.
(اذْكُرُوا اللهَ ذِكْرًا كَثِيرًا)؛[31] خدا را زیاد یاد کنید.

انسان با یاد و حضور خدا در عرصه زندگی اش شخصیت پیدا می کند، خود را نیرومند می یابد، حسّ رضایت مندی و آرامش از درون او موج می زند. کسی که ذاکر خدای قادر متعال است و با تسبیح زهرای اطهر، همسر شایسته امیرمؤمنان (ع) و مادر امامان (علیهم السلام) به تقدیس و تنزیه خداوند می پردازد، خدای بزرگ و آگاه و مهربان هم به یاد بنده شاکرش خواهد بود و او را از نعمت حیات بخش و امید آفرینِ آرامش، برخوردار می گرداند.

دوری از شیطان و رضایت خداوند

امام باقر(علیه السلام) می فرماید:

مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ((سلام الله علیها))، ثُمَّ اسْتَغْفَرَ غُفِرَ لَهُ، وَهِيَ مِائَةٌ بِالّلِسَانِ، وَاَلْفٌ فِي الْمِیزانِ، وَ تَطْرُدُ الشَّیطانَ، وَتُرْضِيَ الرَّحْمَانَ؛[32] هر که تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) گوید و از خداوند آمرزش بخواهد، خداوند او را می آمرزد و آن بر زبان صَدْ است و در میزان هزار، شیطان را از خود دور می کند و خدا را خشنود می سازد.

شیطان، همیشه در کمین انسان و دشمن قسم خورده و آشکار اوست.[33] به زشتی ها فرمان می دهد[34] و از گناهانش شادمان می گردد هر چند خطاهایش ناچیز و کوچک پنداشته شود. با تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) و مداومت بر آن، خداوند قادر متعال، راه های نفوذ شیطان را بسته و از بنده اش که همواره به یاد اوست، راضی و خشنود می گردد.

حسن عاقبت

امام صادق(علیه السلام) فرمود:
يَا أبَاهاروُنَ! إنَّا نَأَمُرُ صِبیانَنَا بِتَسْبِيحِ فاطِمَةَ(سلام الله علیها)، كَما نَأمُرُهُمْ بِالصَّلوةِ فَألْزِمُهُ، فَإنَّهُ لَا يَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَشَقِيَ؛[35] ای ابا هارون! ما تسبیح فاطمه(سلام الله علیها) را به کودکان خود امر می کنیم، همان طور که نماز خواندن را به آنها فرمان می دهیم؛ پس بر انجام آن استوار باش، و بنده ای که آن را ترک ننماید، دچار بدبختی و سوء عاقبت نمی گردد.

در این حدیث شریف، دو نکته مورد توجّه قرار گرفته و بر آن تأکید شده است:

1) همان طور که باید به واجبات اهمیت داد به مستحبات نیز باید توجه کرد و در این امور، والدین از فرزندان خود غافل نشوند و آنها را نیز با خود همراه نمایند و سعی کنند فرزندان با مستحبات دینی مأنوس شوند.

2) اینکه با تسبیح آن حضرت (سلام الله علیها)، انسان از شقاوت و بدبختی فاصله می گیرد. این امر زمانی تحقق می یابد که این ذکر، دوام داشته باشد و بر آن مواظبت پیدا شود، خدا را به زبان یاد کند و در قلب به او توجّه کند تا انوار عظمت پروردگار، در وجودش تجلّی یابد و زمینه حسن عاقبت که همیشه یکی از دغدغه های انسان بوده، فراهم آید تا بتواند با قلبی آرام و خاطری آسوده این جهان را با همه ی دلبستگی هایش ترک نماید و چشم از جهان فرو بندد.

تسبیح فاطمه (سلام الله علیها) برای محفوظ ماندن از خطرات

امام صادق (علیه السلام) فرمود : «دو برادر، خدمت پیامبر رسیدند و عرض کردند: برای تجارت، عازم شام هستیم، به ما چیزی بیاموزید تا از خطرات، محفوظ بمانیم.

رسول خدا فرمودند: وقتی به کاروانسرا رفتید و نماز عشا را به جا آورید، تسبیح فاطمه (سلام الله علیها) و آیت الکرسی را بخوانید تا صبح از هر خطری محفوظ خواهید بود.

در بین راه عده ای دزد آنها را تعقیب کردند. وقتی که آن دو برادر به کاروانسرا رسیدند، دزدان، غلامِ خود را مأمور کردند که تا از حال این دو برادر آگاه شود که آیا خوابند یا بیدار؟ آن دو تاجر که آیت الکرسی و تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) را طبق دستور پیامبر (صلی الله علیه وآله) خوانده بودند به بستر خواب رفتند و دَر و دیوار بر آنها احاطه شده بود و هر چه غلام جستجو کرد کسی را ندید. برگشت و ماجرا را گزارش کرد. دزدها حرف مأمورشان را باور نکردند و او را متهم به دروغ و ترس نمودند و خودشان موضوع را پیگیری کردند. آنها هم نه چیزی دیدند و نه چیزی شنیدند و دست خالی برگشتند. صبح که آفتاب برآمد در همانجا دو برادر تاجر را دیدند؛ از آنها پرسیدند که شب کجا بودید؟ گفتند: ما همین جا در کاروانسرا بودیم. دزدان گفتند: به خدا قسم ما شب آمدیم به اینجا و چیزی جز دَر و دیوار ندیدیم، بگویید قضیّه چیست؟ گفتند: ما قبل از سفر نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) رفتیم و از او خواستیم چیزی به ما بیاموزد تا از خطرات در امان بمانیم. آن حضرت به ما توصیه کردند که آیت الکرسی و تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بخوانیم و ما هم به دستور رسول خدا عمل کردیم. دزدها گفتند: به خدا قسم ما دیگر به دنبال شما نخواهیم آمد و با خواندن این دستور هرگز بر شما مسلّط نخواهیم شد».[36]

-----------------------------------------
[1]. نک: علل الشرائع، ج1، ص182، باب العلّة التي من أجلها سمّيت فاطمة(سلام الله عليها) محدّثة، باب 146.
[2]. ر.ک: وسائل الشيعه، ج6، ص 441 ـ 443، أبواب التعقيب، باب8، ح1 و 4 و 5 و 6.
[3]. نک: العروة الوثقي، ج2، ص 251، فصل في التعقيب.
[4]. وسائل الشيعه، ج6، ص 443، أبواب التعقيب، باب9، ح2؛ « أَبِي خَالِدٍ الْقَمَّاطِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِالله(عليه السلام) يَقُولُ: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ (سلام الله عليها) فِي كُلِّ يَوْمٍ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلَاةِ أَلْفِ رَكْعَةٍ فِي كُلِّ يَوْمٍ».
[5]. وسائل الشيعه، ج6، ص443، أبواب التعقيب، باب9، ح1؛ « أَبِي جَعْفَرٍ(عليه السلام) قَالَ: مَا عُبِدَ الله بِشَيْءٍ مِنَ التَّحْمِيدِأَفْضَلَ مِنْ تَسْبِيحِ فَاطِمَةَ (سلام الله عليها) وَ لَوْ كَانَ شَيْءٌ أَفْضَلَ مِنْهُ لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللهِ(صلي الله عليه وآله) فَاطِمَةَ(سلام الله عليها)».
[6]. اسراء، آيه 44.
[7]. نک: دائرة المعارف تشيع، ج4، ص 243.
[8]. مستدرک الوسائل، ج13، ص25، کتاب التجاره، باب8، ح11.
[9]. نک: بحارالأنوار، ج 43، ص54، باب مناقبها وبعض أحوالها(سلام الله عليها)، ح48؛ «خرج النبيّ(صلي الله عليه وآله) و هو آخذ بيد فاطمة(سلام الله عليها)، فقال: من عرف هذه فقد عرفها و من لم يعرفها فهي فاطمة بنت محمّد، و هي بضعة منّي و هي قلبي و روحي الّتي بين جنبي، فمن آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذي الله؛ پيامبر(صلي الله عليه وآله) روزي دست فاطمه(سلام الله عليها) را گرفتند و فرمودند: آيا او را مي‌شناسيد‌؟ او دختر محمّد است. او پاره تن و قلب و روح من است. هر کس به او آزار رساند، در واقع مرا آزرده است و آزردن من هم، آزردن خداست».
[10]. ر.ک: من لايحضره الفقيه، ج1، ص211، ح 947؛ « وَ رُوِيَ أَنَّ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(عليه السلام) قَالَ لِرَجُلٍ مِنْ بَنِي سَعْدٍ: أَ لَا أُحَدِّثُكَ عَنِّي وَ عَنْ فَاطِمَةَ: أَنَّهَا كَانَتْ عِنْدِي فَاسْتَقَتْ بِالْقِرْبَةِ حَتَّى أَثَّرَ فِي صَدْرِهَا وَ طَحَنَتْ بِالرَّحَى حَتَّى مَجِلَتْ يَدَاهَا وَ كَسَحَتِ الْبَيْتَ حَتَّى اغْبَرَّتْ ثِيَابُهَا وَ أَوْقَدَتْ تَحْتَ الْقِدْرِ حَتَّى دَكِنَتْ ثِيَابُهَا فَأَصَابَهَا مِنْ ذَلِكَ ضُرٌّ شَدِيدٌ، فَقُلْتُ لَهَا: لَوْ أَتَيْتِ أَبَاكِ فَسَأَلْتِهِ خَادِماً يَكْفِيكِ حَرَّ مَا أَنْتِ فِيهِ مِنْ هَذَا الْعَمَلِ، فَأَتَتِ النَّبِيَّ(صلي الله عليه وآله) فَوَجَدَتْ عِنْدَهُ حُدَّاثاً فَاسْتَحْيَتْ فَانْصَرَفَتْ، فَعَلِمَ النَّبِيَّ(صلي الله عليه وآله) أَنَّهَا قَدْ جَاءَتْ لِحَاجَةٍ، فَغَدَا عَلَيْنَا وَ نَحْنُ فِي لِحَافِنَا، فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَسَكَتْنَا وَ اسْتَحْيَيْنَا لِمَكَانِنَا، ثُمَّ قَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَسَكَتْنَا، ثُمَّ قَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَخَشِينَا إِنْ لَمْ نَرُدَّ عَلَيْهِ أَنْ يَنْصَرِفَ وَ قَدْ كَانَ يَفْعَلُ ذَلِكَ فَيُسَلِّمُ ثَلَاثاً فَإِنْ أُذِنَ لَهُ وَ إِلَّا انْصَرَفَ، فَقُلْنَا: وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ، اُدْخُلْ، فَدَخَلَ وَ جَلَسَ عِنْدَ رُءُوسِنَا، ثُمَّ قَالَ: يَا فَاطِمَةُ مَا كَانَتْ حَاجَتُكِ أَمْسِ عِنْدَ مُحَمَّدٍ، فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ نُجِبْهُ أَنْ يَقُومَ فَأَخْرَجْتُ رَأْسِي، فَقُلْتُ: أَنَا وَ اللهِ أُخْبِرُكَ يَا رَسُولَ اللهِ: إِنَّهَا اسْتَقَتْ بِالْقِرْبَةِ حَتَّى أَثَّرَ فِي صَدْرِهَا وَ جَرَتْ بِالرَّحَى حَتَّى مَجِلَتْ يَدَاهَا وَ كَسَحَتِ الْبَيْتَ حَتَّى اغْبَرَّتْ ثِيَابُهَا وَ أَوْقَدَتْ تَحْتَ الْقِدْرِ حَتَّى دَكِنَتْ ثِيَابُهَا، فَقُلْتُ لَهَا: لَوْ أَتَيْتِ أَبَاكِ فَسَأَلْتِهِ خَادِماً يَكْفِيكِ حَرَّ مَا أَنْتِ فِيهِ مِنْ هَذَا الْعَمَلِ، قَالَ: أَفَلَا أُعَلِّمُكُمَا مَا هُوَ خَيْرٌ لَكُمَا مِنَ الْخَادِمِ، إِذَا أَخَذْتُمَا مَنَامَكُمَا فَكَبِّرَا أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ تَكْبِيرَةً، وَ سَبِّحَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَسْبِيحَةً، وَ احْمَدَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَحْمِيدَةً، فَأَخْرَجَتْ فَاطِمَةُ(سلام الله عليها) رَأْسَهَا وَ قَالَتْ: رَضِيتُ عَنِ اللهِ وَ عَنْ رَسُولِهِ، رَضِيتُ عَنِ اللهِ وَ عَنْ رَسُولِه».
[11]. دعائم الإسلام، ج1، ص16، باب ذکر الدعاء بعد الصلاة؛ و بحارالأنوار، ج82، ص 336، باب تسبيح فاطمة (صلوات الله عليها) و فضله و أحکامه و آداب السبحة وإدارته، ح25؛ «عَنْ عَلِيٍّ(عليه السلام) أَنَّهُ قَالَ: أَهْدَى بَعْضُ مُلُوكِ الْأَعَاجِمِ إِلَى رَسُولِ اللهِ النَّبِيَّ(صلي الله عليه وآله) رَقِيقاً، فَقُلْتُ لِفَاطِمَةَ اسْتَخْدِمِي مِنْ رَسُولِ اللهِ خَادِماً فَأَتَتْهُ فَسَأَلَتْهُ ذَلِكَ - وَ ذَكَرَ الْحَدِيثَ بِطُولِهِ اخْتَصَرْنَاهُ نَحْنُ هَاهُنَا- فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللهِ(صلي الله عليه وآله): يَا فَاطِمَةُ أُعْطِيكِ مَا هُوَ خَيْرٌ مِنْ ذَلِكِ تُكَبِّرِينَ اللهِ بَعْدَ كُلِّ صَلَاةٍ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَكْبِيرَةً، وَ تُحَمِّدِينَ الله ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَحْمِيدَةً، وَ تُسَبِّحِينَ اللهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَسْبِيحَةً... ».
[12]. نک: وسائل الشيعه، ج6، ص455، أبواب التعقيب، باب16، ح1؛ و مستدرک الوسائل، ج4، ص12، باب استحباب السجود علي تربة... و جواز التسبيح بها‌ باليسار، ح4056؛ « فِي مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ قَالَ‌: أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(صلي الله عليه وآله) كَانَتْ سُبْحَتُهَا مِنْ خُيُوطِ صُوفٍ مُفَتَّلٍ مَعْقُودٍ عَلَيْهِ عَدَدَ التَّكْبِيرَاتِ فَكَانَتْ(عليه السلام) تُدِيرُهَا بِيَدِهَا تُكَبِّرُ وَ تُسَبِّحُ، إِلَى أَنْ قُتِلَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ (‌رَضِيَ الله عَنْهُ) سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ، فَاسْتَعْمَلَتْ تُرْبَتَهُ وَ عَمِلَتِ التَّسَابِيحَ فَاسْتَعْمَلَهَا النَّاسُ، فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ(عليه السلام) عُدِلَ إِلَيْهِ بِالْأَمْرِ فَاسْتَعْمَلُوا تُرْبَتَهُ لِمَا فِيهَا مِنَ الْفَضْلِ وَ الْمَزِيَّةِ».
[13]. ذاريات، آيه 56.
[14]. مناقب آل أبي طالب، ج3، ص337؛ و بحارالأنوار، ج43، ص‌46؛ باب مناقبها و بعض أحوالها، ح44؛ «‌وَ قَالَ‏ فِي آخِرِ الْخَبَرِ: فَتَبَسَّمَ رَسُولُ اللهِ(صلي الله عليه وآله) وَ قَالَ: يَا سَلْمَانُ إنّ ابْنَتِي فَاطِمَةُ مَلَأَ الله قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا».
[15]. بحارالأنوار، ج43، ص82، باب سيرها ومکارم أخلاقها(صلوات الله عليها) و سير بعض خدمها، ح3؛ و وسائل الشيعه، ج7، ص113، أبواب الدعاء، باب42، ح7 و 8؛ «‌عَنِ أ‌لْحَسَنِ قَالَ: رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ(سلام الله عليها) قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ، وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ، وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْ‌ءٍ، فَقُلْتُ لَهَا: يَا أُمَّاهْ! لِمَ لَا تَدْعُوِنَّ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعُوِنَّ لِغَيْرِكِ، فَقَالَتْ: يَا بُنَيَّ! الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ ».
[16]. عوالم العلوم و المعارف والأحوال، ج11، ص891؛ « قَالَتْ أَسْماء: فَرَأيتُها رَافِعَةً يدَهَا إلي السَّمَاء، وَ هِي تَقُوُل: اسماء مي‌گويد: حضرت فاطمه را ديدم که دست‌هايش را به سوي آسمان گرفته و عرضه مي‌دارد».
[17]. وسائل الشيعه، ج6، ص 444، أبواب التعقيب، باب 10، ح2.
[18]. ر.ک: العروة الوثقي، ج2، ص251، فصل في التعقيب.
[19]. وسائل الشيعه، ج6، ص456، أبواب التعقيب، باب16، ح7؛ «‌عَنِ الصَّادِقِ(عليه السلام)‌: أَنَّ مَنْ أَدَارَ الْحَجَرَ مِنْ تُرْبَةِ الْحُسَيْنِ(عليه السلام) فَاسْتَغْفَرَ بِهِ مَرَّةً وَاحِدَةً كَتَبَ الله لَهُ سَبْعِينَ مَرَّةً».
[20]. نک: مستدرک الوسائل، ج4، ص13، کتاب الصلاة، أبواب ما يسجد عليه، باب9، ح4.
[21]. نک: من لايحضره الفقيه، ج1، ص174؛ ذيل ح825؛ و مجمع الفائدة والبرهان، ج2، ص313؛ « قَالَ(عليه السلام): السُّجُودُ عَلَى طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ(عليه السلام) يُنَوِّرُ إِلَى الْأَرْضِ السَّابِعَةِ، وَ مَنْ كَانَ مَعَهُ سُبْحَةٌ مِنْ طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ(عليه السلام) كُتِبَ مُسَبِّحاً وَ إِنْ لَمْ يُسَبِّحْ بِهَا، وَ التَّسْبِيحُ بِالْأَصَابِعِ أَفْضَلُ مِنْهُ بِغَيْرِهَا، لِأَنَّهَا مَسْئُولَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ».
[22]. نک: العروة الوثقي، ج2، ص251، فصل في التعقيب.
[23]. نک: العروة الوثقي، ج2، ص252، مسأله 19 و 20.
[24]. الکافي، ج3، ص274، باب المواقيت أوّلها و آخرها و أفضلها، ح8؛ و وسائل الشيعه، ج4، ص121، أبواب المواقيت، باب3، ح10؛ « قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ(عليه السلام) : ... وَ أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللهِ مَا دَاوَمَ عَلَيْهِ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ».
[25]. وسائل الشيعه، ج6، ص 439، أبواب التعقيب، باب7، ح1.
[26]. وسائل الشيعه، ج6، ص463، أبواب التعقيب، باب 21، ح1.
[27]. وسائل الشيعه، ج6، ص440، أبواب التعقيب، باب7، ح4.
[28]. طه، آيه 124.
[29]. رعد، آيه 28.
[30]. بقره، آيه 152.
[31]. احزاب، آيه 41.
[32]. وسائل الشيعه، ج6، ص 442، أبواب التعقيب، باب8، ح3.
[33]. نک: يس، آيه60.
[34]. نک: بقره، آيه 169.
[35]. وسائل الشيعه، ‌ج6، ص 441، أبواب التعقيب، باب8، ح2.
[36]. المحاسن، ج2، ص 368؛ « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(عليه السلام) قَالَ: أَتَى أَخَوَانِ رَسُولَ اللهِ فَقَالا: إِنَّا نُرِيدُ الشَّامَ فِي تِجَارَةٍ فَعَلِّمْنَا مَا نَقُولُ، فَقَالَ: نَعَمْ، إِذَا أَوَيْتُمَا إِلَى الْمَنْزِلِ فَصَلِّيَا الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ، فَإِذَا وَضَعَ أَحَدُكُمَا جَنْبَهُ عَلَى فِرَاشِهِ بَعْدَ الصَّلَاةِ فَلْيُسَبِّحْ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(سلام الله عليها)، ثُمَّ الْيَقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِيِّ، فَإِنَّهُ مَحْفُوظٌ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَتَّى يُصْبِحَ، وَ إِنْ لُصُوصاً تَبِعُوهُمَا حَتَّى إِذَا نَزَلَا بَعَثُوا غُلَاماً لَهُمْ يَنْظُرُ كَيْفَ حَالُهُمَا نَامَا أَمْ مُسْتَيْقِظِينَ، فَانْتَهَى الْغُلَامُ إِلَيْهِمَا وَ قَدْ وَضَعَ أَحَدُهُمَا جَنْبَهُ عَلَى فِرَاشِهِ وَ قَرَأَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ سَبَّحَ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(سلام الله عليها) قَالَ: فَإِذَا عَلَيْهِمَا حَائِطَانِ مَبْنِيَّانِ، فَجَاءَ الْغُلَامُ فَطَافَ بِهِمَا فَلَمَّا دَارَ لَمْ يَرَ إِلَّا الْحَائِطَيْنِ مَبْنِيَّيْنِ، فَقَالُوا لَهُ: أَخْزَاكَ الله، لَقَدْ كَذَبْتَ بَلْ ضَعُفْتَ وَ جَبُنْتَ، فَقَامُوا فَنَظَرُوا فَلَمْ يَجِدُوا إِلَّا حَائِطَيْنِ، فَدَارُوا بِالْحَائِطَيْنِ فَلَمْ يَسْمَعُوا وَ لَمْ يَرَوْا إِنْسَاناً، فَانْصَرَفُوا إِلَى مَنَازِلِهِمْ، فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ جَاءُوا إِلَيْهِمَا فَقَالُوا: أَيْنَ كُنْتُمْ؟ فَقَالا: مَا كُنَّا إِلَّا هَاهُنَا وَ مَا بَرِحْنَا، فَقَالُوا: وَ اللهِ لَقَدْ جِئْنَا وَ مَا رَأَيْنَا إِلَّا‌حَائِطَيْنِ مَبْنِيَّيْنِ، فَحَدِّثُونَا مَا قِصَّتُكُمْ؟ قَالا: أَتَيْنَا رَسُولَ اللهِ(صلي الله عليه وآله) فَسَأَلْنَاهُ أَنْ يُعَلِّمَنَا، فَعُلِّمْنَا آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(سلام الله عليها)، فَقُلْنَا، فَقَالُوا: انْطَلِقُوا لَا وَ اللهِ مَا نَتْبَعُكُمْ أَبَداً، وَ لَا يَقْدِرُ عَلَيْكُمْ لِصٌّ أَبَداً بَعْدَ هَذَا الْكَلَامِ‌».

تاریخ: 1395/4/27

مطالب مرتبط:



کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org