Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: شرايط طواف

شرايط طواف

1. نيّت

يعنى شخص بايد طواف را با قصد قربت و براى اطاعت از خداوند به جا آورد و ترديد در نيّت، موجب بطلان عمل است.

(مسئله 198) در قصد قربت كه شرط صحت طواف و ساير عبادات مى باشد، فرق نمى كند كه عمل را براى خدا به جا آورد و يا براى رضا و خوشنودى او، يا براى اطاعت امر خدا، يا براى ترس و فرار از غضب خدا و اينكه او را به جهنم نبرد، يا براى اينكه خدا به او ثواب دهد و او را به بهشت ببرد، خلاصه آنكه به نحوى رابطه با خدا باشد كفايت مى كند.

(مسئله 199) لازم نيست نيّت را به زبان بياورد، بلكه همين كه بنا داشته باشد اين عمل را به جا آورد و انگيزه اش خدايى باشد كفايت مى كند، گرچه به زبان آوردن نيّت در اعمال، گفته شده كه مستحب است.

(مسئله 200) در طواف لازم است نوع طواف گرچه به طور اجمال، معلوم باشد.

(مسئله 201) اگر كسى در به جا آوردن طواف يا ساير اعمال عمره كه عبادى است ريا كند؛ يعنى براى نشان دادن و به رخ ديگران كشيدن باشد، عمل او باطل است، و در اين عمل معصيت خدا را هم كرده است؛ امّا ريا بعد از تمام كردن طواف يا اعمال ديگر، موجب بطلان عمل نمى شود.

(س 202) كسى كه طواف را در دل گذرانده و به قصد طواف مقدارى حركت مى كند، سپس گمان مى كند نيّت طواف را بايد به زبان بگويد لذا بر مى گردد و نيّت را با زبان مى گويد و طواف را از نو شروع مى كند، آيا طوافش صحيح است يا خير؟

ج ـ صحيح است.

2. طهارت از حَدَث اكبر[1] و حَدَث اصغر[2]

(مسئله 203) طهارت از حَدَث اكبر و اصغر در طواف واجب، شرط صحّت است، چه طواف عمره باشد يا طواف حج يا طواف نساء، حتّى در عمره مستحبّى، چون پس از احرام، اتمام آنها واجب مى شود؛ و كسى كه جُنب يا حائض است، جايز نيست به مسجدالحرام وارد شود.

(مسئله 204) اگر شخصى كه حَدَث اكبر يا اصغر داشته، طواف واجب به جا آورد، طواف او باطل است، چه از روى عمد باشد، چه از روى غفلت يا نسيان يا به علّت ندانستن مسئله.

(مسئله 205) اگر شخصى غسل مسّ ميّت به گردنش باشد و بعد از اعمال متذكّر شود، اگر بعد از مسّ ميّت غسل جنابت انجام داده باشد، كفايت مى كند و عملش صحيح است، والاّ بايد طواف و نماز آن را اعاده كند.

(مسئله 206) اگر در اثناى طواف حَدَث عارض شود، پس اگر بعد از تجاوز از نصف بوده، شخص بايد طواف را قطع كند و طهارت تحصيل كند و از همان جا كه طواف را قطع كرده، تمام كند؛ و اگر پيش از تمام شدن دور چهارم، و بعد از گذشتن از نصف، حدث عارض شود، احتياط مستحب آن است كه طواف را تمام كند و سپس اعاده كند، و اين حكم در حَدَث اصغر است، و اگر قبل از گذشتن از نصف باشد، در اين صورت طواف باطل است و بايد پس از وضو آن را از سر بگيرد، خواه حدث به اختيار او خارج شود يا بدون اختيار، و در هر صورت اگر طواف را در تمام صُور از سر بگيرد، مجزى است.

(مسئله 207) اگر در اثناى طواف، حَدَث اكبر، مثل جنابت يا حيض بر فرد عارض شود، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون رود. پس، اگر پيش از نصف دور چهارم باشد، پس از غسل طواف را اعاده كند، و اگر بعد از نصف دور چهارم باشد، بعد از غسل، بقيه طواف را تمام كند و نيازى به اعاده نيست، هر چند احوط اعاده است و اگر طواف را از سر بگيرد، مجزى است.

(مسئله 208) اگر صاحب عادت وقتيّه و عدديّه كه عددش مثلا هفت روز است، در روز هفتم پاك شد و غسل كرد و اعمال عمره را به جا آورد، ولى بعداً لَك ديد، اگر خون از روز دهم تجاوز نكرده، محكوم به حيض است و فرد بايد طواف و نماز را اعاده كند.

(مسئله 209) زن مى تواند براى پيشگيرى از عادت ماهانه در ايام عمره از قرص استفاده نمايد، و در صورت قطع حيض حكم پاك بودن طبيعى را دارد.

(مسئله 210) اگر زنى به علّت خوردن قرص نظم عادت ماهانه اش به هم بخورد، به طورى كه گاهى در مدّت طولانى مرتّب خون و لك مى بيند، اگر خون سه روز استمرار داشته باشد، ولو به اين صورت كه تا سه روز باطن فَرجْ آلوده باشد، حكم حيض را دارد، وگرنه بايد به وظايف مستحاضه عمل كند.

(مسئله 211) طواف و نماز طواف براى زن در مستحاضه كثيره، هر كدام مستقل است و براى هر يك، غسل لازم است، مگر آنكه از وقت غسل كردن براى طواف تا آخر نماز، خون قطع شود.

(مسئله 212) به طور كلّى همه زنها خونى را كه بعد از پنجاه سال قمرى تا هر زمان مى بينند اگر اطمينان داشته باشند كه خون حيض است، يعنى همه نشانه هاى آن را دارد محكوم به حيض بودن است و اما با شك در اين كه آيا آن خون، خون حيض است يا نه؟ محكوم به استحاضه است و فرقى بين سيّده و غير سيّده نيست .

(مسئله 213) اگر زنى در اثناى طواف، مستحاضه قليله شود، دو صورت دارد.

صورت اول: اگر بعد از تمام شدن نصف شوط چهارم باشد، بايد پس از تجديد وضو و تطهير بدن و لباس طواف را تمام كند؛

صورت دوم: اگر قبل از نصف شوط چهارم باشد، بنا بر احتياط مستحب، پس از تجديد وضو و تطهير، آن را اتمام و سپس اعاده نمايد، و در هر دو صورت، اگر طواف را از سر بگيرد، مجزى مى باشد.

(س 214) زن مستحاضه اى بعد از غسل و وضو مشغول طواف مى شود، در اثناى طواف لك مى بيند، وظيفه او چيست؟

ج ـ اگر خون او مستمر است و به وظيفه عمل كرده، با تحفّظ از خروج خون چيزى بر او نيست و در غير اين صورت، حكم حَدَث جديد را دارد.

(مسئله 215) اگر شخصى با وضو بوده و شك كند كه حَدَث بر او عارض شده است يا نه، بنا را بر وضو داشتن بگذارد و لازم نيست وضو بگيرد؛ همچنين اگر از حَدَث اكبر پاك بوده و شك كند كه حَدَث بر او عارض شده يا نه، لازم نيست غسل كند، گرچه احتياطاً وضو گرفتن و غسل مجدّد نمودن اولى است تا اگر بعد معلوم شد كه غسل و وضو نداشته، اعاده طواف بر او لازم نباشد.

(مسئله 216) اگر كسى بعد از تمام شدن طواف، شك كند كه با وضو آن را به جا آورده يا نه، يا شك كند با غسل آن را به جا آورده يا نه، طواف او صحيح است، ليكن براى اعمال بعدى بايد طهارت تحصيل كند.

(س 217) زنى به تصوّر اينكه پاك شده طواف انجام مى دهد و در اثناى سعى متوجه مى شود كه هنوز پاك نشده، آيا سعى او نيز باطل است؟ اگر بعد از سعى متوجّه شود چگونه است؟

ج ـ در فرض اول، سعى را قطع كند و پس از پاك شدن از حيض، طواف و نماز و سعى را هم اعاده كند، گرچه احتياط مستحب آن است كه پس از اعاده طواف و نماز، سعى را اتمام و اعاده نمايد، در فرض دوم، اعاده طواف و نماز نيز لازم است، و احتياط مستحب در اعاده سعى مى باشد.

(س 218) زنى كه در ايّام عادت، خون مى بيند، بعد از پاك شدن رطوبت زرد رنگى مى بيند كه شك دارد خون است يا نه و نمى داند تا ده روز ادامه دارد يا نه، تكليف چيست؟

ج ـ اگر مطمئن است كه قبل از ده روز خون قطع مى شود، محكوم به حيض است و اگر مطمئن است كه از ده روز تجاوز مى كند، آنچه بعد از عادت مى بيند محكوم به استحاضه است، و اگر در تجاوز از ده روز شك دارد، ايّام مشكوك، ايّام استظهار است كه بايد اعمال مستحاضه را به جا آورد و تروك حائض را هم انجام دهد.

(س 219) آيا ترشّحات سفيد رنگ در زنها پاك است ؟ و آيا وضو و غسل را باطل مى كند؟

ج ـ پاك است و وضو و غسل را هم باطل نمى كند.

(س 220) زن حائض و نفساء بعد از پاك شدن از حيض يا نفاس بايد براى طواف و نماز غسل كند، آيا وضو هم لازم است يا غسل از وضو كفايت مى كند؟

ج ـ تمام اغسال واجبه و مستحبّه از وضو كفايت مى كند و وضو لازم نيست.

(س 221) آيا براى مستحاضه كثيره جايز است كه با يك غسل هم نمازهاى روزانه را به جا آورد و هم طواف و نماز آن را انجام دهد؟

ج ـ مستحاضه كثيره و متوسطه علاوه بر اغسال يوميّه، يك غسل براى طواف و يكى هم براى نماز آن انجام دهد و هر كدام از طواف و نماز مستقل هستند يعنى براى هر يك، غسل لازم است، مگر آنكه از زمان غسل كردن براى طواف تا آخر نماز، خون قطع شود.

3. طهارت بدن و لباس از نجاست

(مسئله 222) بدن و لباس در طواف بايد پاك باشد و در غير اين صورت طوافش باطل است.

(مسئله 223) احتياط مستحب آن است كه طواف كننده از نجاساتى كه در نماز عفو شده، مثل خون كم تر از درهم و جامه اى كه نمى توان با آن نماز خواند؛ مثل عرقچين و جوراب، حتّى انگشتر نجس، اجتناب كند.

(مسئله 224) در خون قُروح و جُروح،[3] تا آن اندازه اى كه مى توان تطهير كرد و لباس را عوض كرد، احتياط واجب آن است كه تطهير كند يا جامه را عوض كند، و اگر تطهير آن مشقّت داشته باشد، و تأخير طواف هم ميسّر نيست طواف با آن مانعى ندارد و لازم نيست تطهير كند؛ همچنين اگر طهارت بدن و لباس معلولين امكان تطهير نداشت، لازم نيست تطهير كند.

(مسئله 225) اگر شخص طواف كند و بعد از آنكه از طواف فارغ شد، به نجاست در حال طواف، علم پيدا كند، در حالى كه قبلاً آن را نمى دانسته، اظهر آن است كه طوافش صحيح است.

(مسئله 226) اگر نجاست بدن يا لباس را مى دانست ولى فراموش كرد و پس از طواف يا در بين آن يادش بيايد، اعاده طواف خالى از قوّت نيست.

(مسئله 227) اگر در بين طواف نجاستى به بدن يا لباس طواف كننده عارض شود، اظهر آن است كه دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و طواف را از همان جا كه قطع كرده تمام كند، و طواف او صحيح است؛ و همچنين اگر در بين طواف نجاستى در بدن يا لباس خود ببيند و احتمال بدهد كه الآن عارض شده است، همان حكم جارى است، گرچه در هر دو صورت اگر طواف را از سر بگيرد، مجزى است.

(مسئله 228) اگر كسى در بين طواف علم پيدا كند كه نجاست به بدن يا لباس او از اول بوده، احتياط آن است كه طواف را رها كند و تطهير كند، و از همان جا بقيه طواف را تمام كند و بعد از آن، طواف را اعاده كند، گرچه اكتفا به اتمام، خالى از قوّت نيست. خصوصاً اگر تطهير زياد طول بكشد و در هر صورت اگر طواف را از سر بگيرد، مجزى است.

(مسئله 229) اگر كسى شك داشته باشد كه لباس يا بدنش نجس است، مى تواند با آن طواف كند و صحيح است، چه بداند كه قبل از اين پاك بوده يا نداند؛ ليكن اگر بداند كه قبلاً نجس بوده و نداند تطهير كرده است يا نه، نمى تواند با آن بدن يا با آن لباس طواف كند، بلكه بايد بدن و يا لباس را تطهير كند و سپس طواف نمايد.

4. ختنه كردن

(مسئله 230) مرد محرم و همچنين بچه هاى نا بالغ (چه مميز و چه غير مميز) در طواف واجب يا مستحب بايد مختون (ختنه شده) باشد، و اين شرط در زنها نيست؛ ولى اگر بچه اى ختنه كرده به دنيا بيايد، طواف او صحيح است.

(مسئله 231) شخصى كه عمره بر او واجب گرديده، امّا ختنه كردن براى او ممكن نيست يا برايش خطر دارد، بنا بر احتياط واجب، خودش طواف و نماز آن را به جا آورد و براى طواف نايب هم بگيرد و پس از طواف نايب، خودش نيز نماز طواف را به جا آورد، و در صورتى كه طواف با هم انجام شود، خودش يك نماز بخواند، كفايت مى كند.

5. پوشاندن عورت

(مسئله 232) اگر طواف كننده بدون پوشاندن عورت طواف كند، طواف او باطل است.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. كه موجب غسل است مثل جنابت، حيض و نفاس.

[2]. يعنى با وضو باشد.

[3]. زخمها، جراحتها، آبله، دمل و جوشهاى چركين.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org