Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: غسل مسّ ميّت و كفن ميّت

غسل مسّ ميّت و كفن ميّت

(س 480) در بسيارى از بيمارستان ها بخش هاى ويژه به گونه اى طراحى شده است كه تخت هاى بيمارستان رو به قبله نيست و بسيارى از بيماران متأسفانه در شرايطى از دنيا مى روند كه رو به قبله نيستند و همين موضوع باعث شده است كه بسيارى از افراد مايل نيستند كه لحظات آخر عمر خود را در بيمارستان بگذرانند و چه بسا همين مسأله سبب عوارضى هم بشود. با عنايت به توصيه هاى اسلامى درباره بيماران بد حال و محتضر و با توجه به اين كه قرار دادن رو به قبله تخت هاى بيمارستانى بخش هاى ويژه كار چندان دشوارى نمى باشد خواهشمند است حكم و توصيه دينى را در اين باره اعلام فرماييد.

ج ـ اميد است كه مسئولين محترم و معزز بيمارستان ها در حد امكان و قدرت سعى و تلاش نمايند تخت هاى بخش ويژه رو به قبله قرار گيرد تا قطع نظر از آنكه به وظيفه واجب كفايى و همگانى روبه قبله قراردادن محتضر عمل شده باشد به دستور رسول مكرم اسلام(صلى الله عليه وآله) نيز عمل گردد كه در رابطه با محتضرى كه رو به قبله نبوده سفارش كردند او را رو به قبله نماييد تا فرشتگان رحمت به او توجه و برايش دعا نمايند و حق تعالى نيز نظر شفقت و رحمتش را متوجه او ساخته و مشمول رحمت الهى قرار گيرد. 17/8/83

(س 481) آيا در غسل ميّت، بعد از سر و گردن، ترتيب بين راست و چپ بدن معتبر است؟

ج ـ در غسل ترتيبى، ترتيب بين سر و گردن و بقيه بدن لازم است، و ترتيب بين طرف راست و چپ شرط صحّت غسل نمى باشد و در اين جهت تفاوتى بين غسل ميّت و ديگر غسل ها نيست. 16/12/76

(س 482)ميّتى را به علّت نبودن سدر و كافور، با آب خالص غسل مى دهند. آيا غسل صحيح است و در صورت نبودن كافور، آيا حنوط ساقط مى شود؟

ج ـ به جاى سدر و به جاى كافور بايد با آب خالص غسل بدهند و سه غسل با آب خالص كه انجام شد، كافى است و حنوط نيز ساقط مى گردد. 7/1/77

(س 483)1. زن حامله فوت كرده و بعد از اتمام غسل هاى سه گانه اش جنين او ولادت يافت آيا غسل نفاس براى او لازم است و غسل هاى قبلى به قوت خود باقيست و در رابطه با جنين چه بايد كرد؟

2. ميتى كه جنازه اش بعد از آن كه مدتى در بيابان افتاده بوده و شديداً بو گرفته و متلاشى شده به دست آمده و قابليت غسل وتيمم ندارد، چه بايد كرد؟ آيا كفن كامل براى او لازم است؟

ج 1 ـ بعد از اتمام غسل هاى سه گانه ديگر هيچ غسلى براى او بر مكلفين نيست؛ و اما اگر جنين زنده بود حكم خاصى جز غسل مسّ ميّت بعد از بلوغ ندارد و اگر مرده به دنيا آمد و چهار ماه يا بيشتر داشته باشد بايد او را غسل ميّت داده و كفن نموده و دفن نمايند.

ج 2 ـ اگر جسد متلاشى شده و صورت ندارد و امكان غسل يا تيمم نيست غسل ساقط مى شود و با فرض متلاشى شدن، آن را در يك پارچه بايد پيچيد و دفن كرد.

22/4/82

(س 484) حدود يك هفته پيش همسرم كه نوزاد 23 (بيست و سه)هفته اى را باردار بود به دليل مشكل ايجاد شده منجر به زايمان طبيعى زودرس و مرگ طفل شد. با توجه به اين كه در كشور ى زندگى مى كنيم كه اكثريت قاطع ساكنان آن غير مسلمان هستند در بيمارستان از پزشك مسيحى جوياى جنازه طفل شديم. پزشك توصيه نمود تا براى شناسايى علت وضعيت پيش آمده و جلوگيرى از وضعيت مشابه در آبستنى هاى آينده آزمايشاتى را بر بدن طفل انجام دهند كه اين آزمايشات حداقل يك ماه و نيم به طول خواهد انجاميد. در آن زمان به دليل ندانستن مسايل شرعى مربوطه و همچنين وضعيت روحى ناگوار ناشى از حالت ايجاد شده، به اميد پيشگيرى از مشكلات احتمالى در آينده اجازه آزمايشات را به پزشكان داديم. اكنون با مراجعه به رساله حضرت عالى مشخص شد كه نوزاد چهارماهه و بالاتر در صورت سقط نياز به غسل و كفن و دفن دارد. لطفاً راهنمايى فرماييد كه به عنوان پدر طفل در اين شهر چه بايد بكنم؟ آيا در صورت امكان دستور توقف آزمايشات را صادر و اگر جنازه تغييرى نكرده است بايد اقدام به غسل و كفن و دفن نمود و مراحل غسل و كفن و دفن كاملا شبيه مراحل مربوط به يك فرد بالغ است يا نه. همچنين دراين شهر قبرستان جداگانه اى براى مسلمانان وجود ندارد و اگر آن گونه كه در رساله مرقوم فرموده ايد براى غسل امكان دسترسى به سدر و كافور ميسر نباشد چه بايد كرد. اضافه بر آن اگر پس از انجام آزمايشات پزشكى تغييرى در جنازه پيش آمد به گونه اى كه امكان غسل دادن آن ميسر نباشد چه بايد كرد.

ج ـ فعلاً و در شرايط فعلى، شما هيچ وظيفه اى در رابطه با غسل و كفن و دفن آن نوزاد نداريد، كما اين كه نسبت به عمل به توصيه پزشك هم كه براى خدمت به بشريت و سلامتى انسان ها است نيز نه تنها مسئوليتى نداشته و نداريد بلكه با كمك به نيت و كار آن ها به عنوان كمك به كار خير علمى پزشكى و بهداشتى مأجور خواهيد بود و ثواب اعانت به كار خير را برده ايد و نا گفته نماند كه موافقت كه با اميد پيشگيرى و جهات خير بوده خود سبب سقوط تكليف و وجوب غسل و كفن و دفن شده و شما را از زحمت آن ها نجات داده و بايد شكرگزار خداوند باشيد كه در انجام وظيفه كوتاهى ننموده ايد و نسبت به زمان حال و آينده هم هيچگونه تكليفى نداريد، يعنى نبايد دنبال گرفتن جسد برويد و قضيه را از جهت دينى فراموش شده بدانيد و هيچ گونه تكليفى براى برگرداندن جسد نداريد و وجوب امور ميّت چون حقّ الله است، به محض در اختيار نبودن جسد ساقط مى شود و خداوند هم به همان نيّت شما و احساس تكليف ثواب مى دهد. آرى، اگر زمانى اعلام كردند كه براى تحويل جسد برويد بعد كه جسد را تحويل گرفتيد بايد مثل بالغ غسل داده و كفن شود و با دسترسى نداشتن به سدر و كافور به جاى غسل با آن ها با همان آب خالص غسل داده مى شود و در قبرستان همان محل دفن مى نماييد و اگر بدن قابل غسل نباشد به جاى آن سه غسل، سه تيمم كه با دست خودتان به صورت و دست هايش كشيده مى شود و باز به عنوان حكم شرعى بايد بدانيد كه اگر غسل دادن ولو با سه مرتبه با آب خالص براى شما زحمت دارد و مشكل است كه به نظر مى آيد با شرايط زندگى شما چنين باشد، به همان كفن كردن با سه قطعه پارچه و تيمم و دفن نمودن مى توانيد اكتفا نماييد و خود را به زحمت نيندازيد، كما اين كه مكرراً تذكر مى دهم كه شما هيچ گونه وظيفه اى براى دنبال كردن و گرفتن جسد نداشته و نداريد. 26/3/82

(س 485)اگر كسى كه نه مرد است و نه زن (خنثا)، بميرد، چه كسى مى تواند او را غسل دهد؟ مرد يا زن؟ شرايط را توضيح دهيد؟

ج ـ اگر سنّ او كم تر از سه سال باشد كه حكم مسئله سهل است و هر يك از مرد و زن مى توانند او را غسل بدهند؛ وگرنه اگر خنثاى مشكل باشد، يكى از محارمش بايد از زير لباس، او را غسل دهد و با نبود محرم، احتياطاً بايد هر يك از مرد و زن او را غسل دهند، ليكن باز از زير لباس. 13/2/77

(س 486) هرگاه شوهر بميرد و جسد او چند ماه درسردخانه بماند به حدّى كه زن از عده خارج شود؛ آيا زن مى تواند بعداز اتمام عدّه خود، شوهر خود را غسل ميّت دهد يا خير؟

ج ـ اگر شوهر كرده نمى تواند غسل دهد، چون با شوهر نمودنش عُلقه زوجيت با شوهر مرده او منقطع مى شود. 2/8/82

(س 487)آيا غسل ميّت، طبق ضوابط و شرايط مقرّر با دستگاه اتوماتيك، جايز است؟

ج ـ آرى، جايز است؛ چون غسل ميّت كه مورد تكليف است، مقيّد به اين كه حتماً با دست و مباشرت مستقيم مسلمان غسل دهنده باشد، نيست و مهم، اصل تحقّق غسل با شرايط است، هرچند با دستگاه اتوماتيك، شستن ها و آب ريختن و غير آن ها كه دخيل در غسل ميّت است، تحقّق پيدا كند، و بايد توجّه داشت كه اقدام به اين نحو غسل ميّت، سنّت حسنه اى است كه پديد آورنده و مبتكر آن، در ثواب همه غسل هاى بعدى كه چنين انجام مى گيرد، به حكم «من سنّ سنّة حسنة فله اجرها و اجر من عمل بها الى يوم القيمة من غير ان ينقص من اجورهم شيئى»، شريك و سهيم است؛ و چگونه سنّت حسنه نباشد كه علاوه بر سرعت در امر غسل، در جاهايى كه مُرده زياد است و علاوه بر اين كه غسّال، مورد تنفّر ديگران، ولو به فكر غلط قرار نمى گيرد، نظافت و بهداشت، مخصوصاً در غسل ميّت كه خود در روايات مورد عنايت خاصّه بوده، مراعات مى شود و در حديث آمده كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: «من دوست مى دارم كسى كه غسل ميّت مى دهد، دست خود را هنگام غسل دادن با پارچه اى بپوشاند» و اين حديث، گوياى عنايت معصومين(عليهم السلام)به رعايت بهداشت و نظافت در غسل ميّت و عدم شرطيت مباشرت با بدن است و در خاتمه بايد توجّه داشت كه قصد قربت امرى مستحب است به وسيله كسى كه دستگاه اتوماتيك را در اختيار دارد، تحقّق پيدا كند.

25/6/86

(س 488) شخصى در اثر آتش سوزى تمام اعضا و جوارحش سوخته و جان داده است، براى غسل ميّت چه بايد كرد (با توجه به اينكه خون هم از اعضاى او جارى است)؟ و در صورت بند آمدن خون، وظيفه غسل است يا تيمّم؟ و آيا مى توان ميّت را تيمّم جبيره اى داد يا خير؟

ج ـ وظيفه، تيمّم است، و اگر آن هم ممكن نباشد اولى و احوط، تيمّم جبيره اى است. 5/1/76

(س 489)ميّتى را كه سوختگى شديد داشته، به جاى تيمّم غسل داده اند؛ ولى به علّت جراحات وارده و وضعيّت جسد، قسمتى از بدن او را نشُسته اند. آيا اين غسل، باطل است؟ و اگر شخص غسّال ضامن است، چگونه برىءالذمّه مى شود؟

ج ـ در صورتى كه ميّت را تازه دفن كرده اند، بايد نبش نموده و تيمّم بدهند و در صورتى كه چندين روز گذشته و بدن بو گرفته، نبش، جايز نيست و فقط استغفار كنند. 7/1/77

(س 490) اگر مرد امامى مذهبى وفات نمايد و براى غسل او مماثل امامى پيدا نشود و فقط محارم غير مماثل موجود باشند و در ضمن در عين حال، مماثل اهل كتاب و يا از اهل سنّت وجود داشته باشد، كدام يك در امر غسل ميّت مقدّم اند: محارم غير مماثل كه شيعه هستند يا افراد مماثل اهل كتاب و اهل سنّت؟ همچنين اگر زن اماميه فوت كند و مماثل موجود نباشد، جز محارم غير مماثل و مماثل اهل كتاب و اهل سنّت، كدام يك مقدّم اند؟

ج ـ در صورت عدم وجود مماثل شيعى و وجود مماثل غيرشيعى مسلمان، غير شيعىِ مسلمان، بر اهل كتاب، مقدّم است و اگر مماثل مسلمان نبود و مماثل اهل كتاب وجود دارد، بر محارم غير مماثل مقدّم اند، ليكن بايد مسلمان غير مماثل به او دستور دهد كه چگونه غسل دهد. 7/6/79

(س 491) كسى كه ميّتى را با دستكش غسل مى دهد و كفن مى كند، آيا غسل مسّ ميّت بر او واجب مى شود يا خير؟

ج ـ اگر كسى بدن انسان مرده اى را كه سرد شده و غسلش نداده اند، مس كند (يعنى جايى از بدن خود را به آن برساند)، بايد غسل مسّ ميّت كند، و در فرض سؤال، غسل مسّ ميّت واجب نيست، چون مس نشده است. 19/12/75

(س 492) آيا مسّ استخوان هايى كه هم متعلّق به مسلم است و هم كافر، و هم عده اى كه سال ها از فوت آن ها مى گذرد و هم عده اى كه تازه فوت كرده اند، و در اتاق هاى تشريح و آناتومى توسط دانشجويان پزشكى مورد استفاده قرار مى گيرد، غسل مسّ ميّت دارد يا خير؟

ج ـ عدم وجوب غسل مسّ استخوان ميّتى كه حداقل يك سال از مرگ او گذشته باشد، خالى از قوّت نيست. 19/6/73

(س 493)با توجّه به اين كه مسئولان دانشگاه مى گويند جسدى كه براى تشريح از آن استفاده مى شود، قبل از تشريح غسل داده مى شود، آيا دست زدن به جسد بدون دستكش اشكال دارد؟

ج ـ با فرض مسلمان بودن مسئولان و مبالات و تعهّدشان به احكام اسلام، مى توان به قول آن ها اعتماد نمود؛ به علاوه كه مسّ ميّت بدون دستكش، حرام نيست و تنها قبل از غسل، موجب غسل مسّ ميّت و نجاست مسّ كننده با شرايطش مى شود.

23/2/78

(س 494) در برخى از شكستگى ها، استخوان بيرون مى زند، در حالى كه از بدن جدا نشده. آيا مسّ آن نياز به غسل دارد؟ انفصال استخوان مذكور چه طور؟

ج ـ اگر عضوى از بدن انسان زنده قطع شود و به صورت آويزان، متّصل به بدن باشد، تا زمانى كه اتّصال دارد، هر چند فقط به وسيله پوست باشد، پاك است؛ امّا اگر عضوى از بدن انسان زنده جدا شده باشد، در صورتى كه داراى استخوان باشد، مسّ آن موجب غسل است و استخوانِ تنها (بدون گوشت، مثل دندان) كه از بدن انسان زنده جدا شده، مسّ آن، موجب غسل نمى شود؛ ولى اگر از بدن انسان مُرده عضوى جدا شود، چه استخوان داشته باشد و چه نداشته باشد، مسّ آن موجب غسل است. 9/3/77

(س 495)گاهى افراد، آگاهانه يا ناخودآگاه، تكّه اى از پوست اطراف ناخن يا هر جاى ديگر را مى كَنند. آيا تماس با تكّه قطع شده، نيازمند غسل است؟

ج ـ قطعه هاى كوچك و ريز پوست، نجس نيست؛ برخلاف قطعه هاى بزرگ كه نجس است، و اگر عضوى از بدن انسان جدا شده و داراى استخوان باشد، با تماس بدن با آن، غسل مسّ ميّت نياز دارد. 9/3/77

(س 496) آيا بچّه اى كه پس از مرگ مادر متولّد مى شود، نياز به غسل مسّ ميّت در سنين بلوغ دارد؟

ج ـ بچّه اى كه بعد از مردن مادر به دنيا مى آيد، اگر بعد از سرد شدن مادر باشد، وقتى بالغ شد، واجب است غسل مسّ ميّت كند. 4/1/79

(س 497)آيا مسّ بچّه مرده يا سقط شده چهار ماهه، نياز به غسل مسّ ميّت دارد؟ آيا علاوه بر مس كننده، اين غسل بر مادر نيز واجب است؟

ج ـ براى مسّ بچّه مرده، حتّى بچّه سقط شده اى كه چهار ماه او تمام شده، غسل مسّ ميّت واجب است؛ بلكه بهتر است براى مسّ بچّه سقط شده اى كه از چهار ماه كم تر دارد، غسل كرد. بنابراين، اگر بچّه چهار ماهه اى مرده، به دنيا بيايد، مادر او بايد غسل مسّ ميّت كند؛ بلكه اگر از چهار ماه كم تر هم داشته باشد، بهتر است مادر او غسل نمايد. 4/1/79

(س 498)گاهى اتّفاق مى افتاد كه در يك روز پزشك يا پرسنل پزشكى بدن چندين مرده را مسّ كنند. آيا يك بار غسل مسّ ميّت، كفايت مى كند يا براى هر ميّت غسل جداگانه اى بايد انجام گيرد؟

ج ـاگر كسى چند ميّت را مسّ كند يا يك ميّت را چند بار مسّ نمايد، يك غسل كافى است. 4/1/79

(س 499) آيا پارچه كفن بايد حتماً سفيد رنگ باشد، يا اينكه سفيد بودن آن لزومى ندارد؟

ج ـ سفيد بودن رنگ كفن مستحب است، و گفته شده كه سياه بودن، بلكه رنگ كردن آن مكروه است. 25/10/73

(س 500)آيا مى شود با لباس متوفّا ميّت را كفن كرد؟

ج ـ آرى، ليكن مستحب است كه كفن، چركين نباشد، كما اين كه مستحب است ميّت را در لباسى كه با آن بيشتر عبادت مى نموده كفن نمايند، و اگر پيراهن خودش را به جاى پيراهن كفن قرار دهند، دُكمه هايش را بايد بكَنند، چون كفن نمودن در پيراهن دوخته شده با دكمه، كراهت دارد.

(س 501)يكى از مستحبّات كفن، ران پيچ است، آيا بايد ران ها را جدا جدا ببندند و يا ران ها بر روى هم پيچيده شوند، يعنى ران ها را با هم بپيچند؟

ج ـ مستحب است از جاى بستن لُنگ (حقوين) شروع كنند و دو ران را با هم تا زانو بپيچند و بعد، سرِ پارچه را از زير دو پا از سمت راست، خارج نمايند.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org