Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: فضيلت زيارت حضرت حمزه و ساير شهداى اُحُد

فضيلت زيارت حضرت حمزه و ساير شهداى اُحُد

فخر المحققّين در رساله فخريّه نوشته: «مُستحب است زيارت حضرت حمزه(عليه السلام) و ديگر شهداى اُحُد در منطقه اُحُد». از حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)مروى است هر كس مرا زيارت كند و عمويم حمزه را زيارت ننمايد، به من جفا كرده است. شيخ مفيد(قدس سره)فرموده كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)به زيارت قبر حمزه امر مى فرمود و به زيارت ايشان و شهدا اهتمام مى داد. حضرت فاطمه(عليها السلام)نيز پس از رحلت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)بر زيارت قبر آن بزرگوار اهتمام داشت، و از زمان حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)سنّت شده مسلمانان به زيارت عموى گرامى آن حضرت بيايند، و در كنار قبرش بمانند. در حديث است كه حضرت فاطمه(عليها السلام)پس از رحلت پدر مدّت هفتاد و پنج روز زندگانى نموده، و هيچ وقت خندان يا متبسّم مشاهده نشده، و روزهاى دوشنبه و پنجشنبه هر هفته به زيارت قبور شهدا تشريف مى آورد، و مى فرمود: در اينجا رسول خدا(صلى الله عليه وآله)بود، و در اين مكان مشركين، و به نقلى ديگر در آنجا نماز مى گزارد و دعا مى كرد. شهداى اُحُد (رضوان اللّه عليهم) حدود هفتاد شهيد مى باشند كه حضرت حمزه(عليه السلام) و عبداللّه بن جَحْش و مصعب بن عُمير و عمارة بن زياد و شمّاس بن عُثمان جزو آنان هستند، و چون به زيارت آن حضرت رفتى نزد قبرش مى گويى:

«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ رَسوُلِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا***«سلام بر تو اى عموى گرامى رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد، سلام بر تو اى

خَيْرَ الشُّهَداءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَسَدَ اللّهِ وَأَسَدَ رَسوُلِهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ***بهترين شهيدان، سلام بر تو اى شير خدا و شير رسول خدا گواهى دهم كه تو براستى

جاهَدْتَ فِي اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِكَ، وَنَصَحْتَ رَسوُلَ اللّهِ،***جهادكردى در راه خداى عزوجل وجان خود رادراين راه بذل كردى و براى رسول خدا(صلى الله عليه وآله)خيرخواهى كردى

وَكُنْتَ فيما عِنْدَاللّهِ سُبْحانَهُ راغِباً، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي، أَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً إِلى***و مشتاق بودى آنچه را نزد خداى سبحان بود، پدر و مادرم به فدايت من در اينجا به نزد شما آمدم تا بدينوسيله به

رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بذلك، راغِباً إِلَيْكَ فِى الشَّفاعَةِ، أَبْتَغي***رسول خدا صلى اللّه عليه و آله تقرب جويم و اشتياق به تو در شفاعت دارم، جوينده ام

بِزِيارَتِكَ خَلاصَ نَفْسِي مُتَعَوِّذاً بِكَ مِنْ نار اسْتَحَقَّها مِثْلِي بِما جَنَيْتُ عَلى***به وسيله زيارتت خلاص كردن جانم را، پناهنده ام به تو از آتشى كه امثال من بواسطه جنايتى كه كرده ايم مستحق آن

نَفْسي، هارِباً مِنْ ذُنُوبِيَ الَّتي احْتَطَبْتُها عَلى ظَهْرِي، فَزِعاً إِلَيْكَ رَجاءَ***گشته ايم، گريزانم از گناهانى كه بر پشت خويش بار كرده ام پناهنده ام به تو به اميد رحمت

رَحْمَةِ رَبِّي، أَتَيْتُكَ أَستشْفِعُ بِكَ إِلى مَوْلاىَ و أَتَقَرَّبُ بِنَبِيِّه إلَيهِ لِيَقضَي لِي***به زيارتت آمدم ودرخواست شفاعت نزد مولايم دارم وتقرب مى جويم به اوبراى اين كه حوائجم را به وسيله

بِكَ حَوائجي، أَتَيْتُكَ مِنْ شُقَّة بَعيدَة، طالِباً فَكاكَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ، وَقَدْ***تو بر آورد، به زيارتت آمده ام از راهى پر رنج و دور و خواهان آزادى خويش از دوزخم و براستى كه خم كرده پشتم را

أَوْقَرَتْ ظَهْرِي ذُنُوبِي، وَأَتَيْتُ ما أَسْخَطَ رَبِّي، وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَيْهِ خَيْراً***سنگينى بارگناهانم وبه كارى كه موجب خشم پروردگار من است دست زده ام و نيافتم كسى را كه به او پناه برم بهتر از

لِي مِنْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً يَوْمَ فَقْرِي وَحاجَتِي، فَقَدْ***شما خاندان رحمت پس تو (اى سرور بزرگوار) شفيعم باش در روز ندارى و نيازم كه راه پيمودم به سويت

سِرْتُ إِلَيْكَ مَحْزُوناً، وَأَتَيْتُكَ مَكْروُباً، وَسَكَبْتُ عَبْرَتِي عِنْدَكَ باكِياً، وَصِرْتُ***غمناك و آمده ام به نزدت در حال محنت زدگى وريختم اشكم را در پشت گريان و به درگاهت آمده ام و

إِلَيْكَ مُفْرَداً، أَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَنِيَ اللّهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّني عَلى بِرِّهِ، وَدَلَّني عَلى***تك تنها و تو از كسانى هستى كه خداوند به من دستور پيوند او را داده و به نيكى به او وادارم كرده وبر

فَضْلِهِ، وَهَدانِي لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِي فِى الْوِفادَةِ اِلَيْهِ، وَاَلْهَمَني***فضل وبرتريش راهنمائيم كرده وبه محبتش هدايت نموده و به رفتن سَرِخوانِ كرمش ترغيبم كرده وبه من الهام كرده

طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْت لا يَشْقى مَنْ تَوَلاّكُمْ، وَلا يَخيبُ مَنْ***كه حاجاتم را در پيش او بخواهم شما خاندانى هستيد كه بدبخت نشود هر كه دوستتان دارد ونوميد نگردد هر كه

أَتاكُمْ، وَلا يَخْسَرُ مَنْ يَهْويكُمْ، وَلا يَسْعَدُ مَنْ عاداكُمْ».***به درگاهتان آيد وزيانكارنشود هركه هواى شمادرسر دارد و روى سعادت نبيند هر كه شما را دشمن دارد.»

پس رو به قبله بايست و دو ركعت نماز براى او هديه كن، و مى گويى:

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنّى تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِكَ بِلُزُومي***«خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد خدايا من خود را در گذرگاه مهرت قرار دادم بدانكه ملازم

لِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، لِيُجيرَني مِنْ نِقْمَتِكَ وَسَخَطِكَ***قبر عموى پيغمبرت(صلى الله عليه وآله) گشتم تا مرا در پناه خود گيرد از انتقام تو

وَمَقْتِكَ فِي يَوْم تَكْثُرُ فيهِ الاَْصْواتُ، وَتَشْغَلُ كُلُّ نَفْس بِما قَدَّمَتْ، وَتُجادِلُ***در روزى كه صداها در آن روز بسيار گردد وهركس سرگرم شود بدانچه از پيش فرستاده و از خويشتن

عَنْ نَفْسِها، فَاِنْ تَرْحَمْنِي الْيَوْمَ فَلا خَوْفٌ عَلَىَّ وَلا حُزْنٌ، وَاِنْ تُعاقِبْ***دفاع كند پس اگر در آن روز به من رحم كنى كه ترس واندوهى ندارم و اگر كيفرم كنى

فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلى عَبْدِهِ، وَلا تُخَيِّبْنِي بَعْدَ الْيَوْمِ، وَلا تَصْرِفْني بِغَيْرِ***پس تو مولائى هستى كه قدرت دارى بربنده خود ولى نااميدم مكن پس از اين روز و بازم مگردان (از اينجا)

حاجَتي، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ***بدون حاجتم وبوسيله اوبه درگاه تو تقرب جويم به آرزوى دست رسى به خوشنوديت

وَرَجاءَ رَحْمَتِكَ، فَتَقَبَّلْ مِنّي، وَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلى جَهْلي، وَبِرَاْفَتِكَ عَلى***وبه اميد دريافت رحمتت پس بپذير از من و بازگرد به بردباريت بر نادانى من و به مهرت بر

جِنايَةِ نَفْسي، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمي، وَما أَخافُ أَنْ تَظْلِمَني، وَلكِنْ أَخافُ سُوَّءَ***جنايتى كه بر خود كردم چونكه گناهم بزرگ است و ترس از آن ندارم كه به من ستم كنى ولى از بدى

الْحِسابِ، فَبِهِما فُكَّنِي مِنَ النّارِ، وَلا تُخَيِّبْ سَعْيي، وَلا يَهوُنَنَّ عَلَيْكَ***حساب ترس دارم، پس به حق هر دو آنها كه آزادم كن از آتش و نوميد مكن كوششم را و مبادا زارى من نزد

ابْتِهالي، وَلا تَحْجُبَنَّ عَنْكَ صَوْتِي، وَلا تَقْلِبْنِي بِغَيْرِ حَوائِجِي، يا غِياثَ كُلِّ***تو ناچيز و خوار قرار گيرد و صداى من از تو محجوب گردد و بدون حاجاتم مرا باز نگردان، اى فريادرس هر

مَكْرُوب وَمَحْزُون، وَيا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَيْرانِ الْغَريقِ الْمُشْرِفِ عَلَى***محنت زده و غمناك، و اى گشاينده (اندوه) از اندوهگين سرگردان و غريقى كه مشرف بر

الْهَلَكَةِ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَانْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً لا أَشْقى بَعْدَها أَبَداً،***هلاكت است،پس درودفرست برمحمد وآل محمد وبنگر به من نگريستنى كه هرگز پس ازآن بدبخت نشوم

وَارْحَمْ تَضَرُّعِي وَعَبْرَتِي وَانْفِرادِي، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاكَ، وَتَحَرَّيْتُ الْخَيْرَ***و رحم كن به زارى و اشك و تنهائيم چونكه من به خوشنوديت اميدوارم، و جويايم آن خيرى را كه

الَّذي لا يُعْطِيهِ أَحَدٌ سِواكَ، فَلا تَرُدَّ أَمَلِي، اَللّهُمَّ اِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ***عطا نكند آن را احدى جز تو، پس آرزويم را باز مگردان، خدايا اگركيفركنى پس مولائى هستى كه

عَلى عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلا اَخيبَنَّ الْيَوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِي بِغَيْرِ***بر بنده ات قدرت دارى و پاداش عمل بدش بوده پس نوميدم مساز امروز و بازم مگردان بدون روا شدن

حاجَتي، وَلا تُخَيِّبَنَّ شُخُوصِي وَوِفادَتِي، فَقَدْ اَنْفَدْتُ نَفَقَتِي، وَاَتْعَبْتُ***حاجتم، و نا اميد مكن حركت كردن و آمدنم را چونكه پولم را خرج كرده ام و بدنم را به تعب

بَدَني، وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الاَْهْلَ وَالْمالَ وَما خَوَّلْتَنِي، وَآثَرْتُ ما***افكندم و بيابان هاى بسيارى را پشت سرگذادرم و زن و فرزند و مال و منالم و آنچه را به من دادى همه را بجاى

عِنْدَكَ عَلى نَفْسِي، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ***گذاردم وآنچه را پيش تو است براى خود اختيار كردم و به قبر عموى پيغمبرت(صلى الله عليه وآله) پناه آوردم و بوسيله او

ابْتِغآءَفَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلى جَهْلِي، وَبِرَاْفَتِكَ عَلى ذَنْبِي، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمي،***براى جستن خوشنوديت تقرب جستم پس بازگرد با بردباريت بر نادانيم و با مهرت بر گناهم كه براستى بِرَحْمَتِكَ يا كَرِيمُ يا كَرِيمُ». ***گناهانم بزرگ گشته به مهرت، اى بزرگوار.»

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org