Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: شاگردان

شاگردان

جمع کثيري از طلاب و فضلاي حوزه که توانستند در دوران قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي از مباحث دروس خارج فقه و اصول ايشان استفاده کنند اينک جزو محقّقان و پژوهشگران ارزنده حوزه‌ي علميه قم مي‌باشند. برخي از آنان در حدّ اجتهاد بوده و خود در حوزه به تدريس دوره‌هاي سطح و خارج اشتغال دارند و برخي ديگر نيز در نهادهاي مختلف نظام جمهوري اسلامي و مسئوليت‌هاي مهم انجام وظيفه مي‌کنند.

حجـة الاسلام والمسلمين ناظم‌زاده در مورد کثرت شاگردان استاد چنين مي‌گويد:

نوعاً فضلايي که دست‌اندرکار انقلاب و نظام و مملکتند، اينها همه شاگردان ايشان بودند؛ حالا يا به واسطه يا مستقيم، آن موقع حضور داشتند يا بعداً حضور پيدا کردند .[1]

انديشه‌ي شاگردپروري و رابطه‌ي عاطفي با آنان، از نقطه‌هاي روشن و مورد اذعان شاگردان قديم و جديد اين استاد گرانمايه است.

زندگي و شخصيت معنوي آيـة الله صانعي هميشه براي شاگردان و علاقه‌مندان او دوست داشتني بوده است. به گفته يکي از شاگردان معظّم له:‌

مجموع کساني که قبل از انقلاب با ايشان بودند، به او علاقه‌مند هستند؛ چون همان ساده زيستي، ساده رفتار کردن، اخلاص داشتن، به فکر طلبه بودن، درد طلبه را احساس کردن از ابتدا تاکنون در زندگي و رفتار ايشان وجود دارد ... .

شاگردهاي گروه بالاي مدرسه حقاني که تقريباً همه از شاگردان ايشان محسوب مي‌شوند، هم اکنون که در مرحله قدرت مناصب سياسي قرار دارند، مطمئناً در دل به استادشان آيـة الله صانعي علاقه‌مندند؛ چرا که در نشست‌هايي که بعضاً با برخي از آنان داشتيم اين دوستي و علاقه‌مندي را ابراز مي‌نمودند ... .[2]

اگر بخواهيم گفته‌ها و نکته‌هاي برخي از علاقه‌مندان؛ اعم از هم دوره‌اي‌ها يا شاگردان و فضلاي دروس معظّم‌له را نقل نماييم، نوشتار بسيار به درازا خواهد کشيد. بنابراين، به نقل يکي از اين گفتارهاي شفاهي بسنده مي‌کنيم:

در يک روز بعد از ظهر تابستان در طبقه فوقاني دفتر معظّم‌له، مشغول تنظيم و تدوين کتاب استفتائات ( مجمع‌المسائل ) بودم. هوا گرم بود و من تنها. از ساختمان روبرو، آن طرف کوچه که منزل ايشان هست و مشرفـيّت دارد بر اين طبقه فوقاني، به يک باره ديدم ايشان وارد شد و يک پارچي که روي آن روپوش سفيد، در يک سيني قرار گرفته در دست دارد. ديدم فالوده‌اي درست کرده، فالوده طالبي. آمدم پارچ را بگيرم، گفت: نه، اجازه بده. و بعد با دست خودش برايم فالوده را در ليوان ريخت و تعارف کرد. گفت: اينها را براي شما گرفتم تا بخوريد.

مأخوذ به حيا شدم، گفتم: اين چه کاري بود شما کرديد؟ فالوده را خورديم و بعد ايشان فرمود‌:‌ من مدتي است که از منزل به شما نگاه مي‌کنم. شما در اين هواي گرم کار مي‌کني. نه چيزي خوردي و نه استراحت کردي. من راضي نيستم شما خود را زحمت دهيد. خداي ناکرده مريض مي‌شوي و من مديون خانواده‌ات مي‌شوم. از اين به بعد هم استراحت کن و هم بگو که برايت چاي و آب ميوه بياورند .[3]

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. مصاحبه با حجـة الاسلام والمسلمين حاج سيد علي اصغر ناظم‌زاده قمي. ( آذر 1387 )

[2]. مصاحبه با حجـة الاسلام حاج علي اصغر کيميايي فر. ( آذر 1387 )

[3]. مصاحبه با حجـة الاسلام حاج شيخ نعمت الله دانشمند. ( آذر 1387 )

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org