﴿وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيتِی لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ﴾ [1]
«و ما به سوی ابراهيم و اسماعيل وحی فرستاديم که: خانهی مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع و سجده کنندگان پاک و پاکيزه سازيد».
ماه رجب اولين ماه از فصل عبادت و نيايش به درگاه خداوند تعالی است. در اين ماه با بندگی و سرسپردگی و تسويه نفس در پيشگاه آستان قدس الهي، بارقههای اميد و عفو و رحمت خداوندی در شبهای قدر ماه مبارک رمضان و درک آن شبها و به دست آوردن ثواب هزار ماه در انسان زنده ميشود.
ماه رجب، ماه ولايت و ولادت «باب علم»[2] رسول خداست. ماه پاداش گرفتن از خوشههای پر برکت خرمن سايه سار امامت مولای متّقيان امام علي(عليه السلام) است. ماه تمسّک و مودّت به خاندان اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) است.
ماه رجب، ماه خدا و ماه پيمودن پلههای سلوک و تقرّب به خداست، ماه اعتکاف و راز و دعاست. آدمی با حضور در صحن و سرای خالق مهربان، طهارت و معرفت را در شبستان وجود خود تمرين ميدهد و زنگارهای گناه و آلودگی را از آيينه جان خود ميزدايد.
معتکف حضورش در مسجد، و روزه و نماز و نيايشش مايه قرب و وصال به خداست. متعکف با اعتکاف و مصمّم شدن بر حضور خود در خانهی دوست، جسم و جان خود را پرورش ميدهد، آن جان آدمی که در ابعاد وجودی انسان به دنبال کمال و سعادت است.
«الهی هب لی کمال الانقطاع اليک[3]؛ خدايا به من نهايت بُريدگی از غير خودت را هديه نما».
شيرينی و زيبايی اين کمال، نشستن بر سر سفرهای است که از مغفرت و بخشايش الهی گسترده شده و عاشقان کوی دوست از اين سفرهی پر فيض معبود خود لقمههای راز و نياز برچينند و خود را از ژرفای معنويت و تقرّب به پروردگار خويش بهرهمند نمايند.
اعتکاف آميزه ای از چندين عبادت با فضيلت است. ترکيب اعمال و اذکار عبادی در حداقل سه روز اقامت در مسجد به گونه ای همهی شرايط تمرين بندگی و جهاد با نفس را در انسان به وجود آورده که دل بريدگی و غفلت زدايی و صيقل روح و روان و پالايش خلوص و نردبان صعود و قطع تعلّقات و دلبستگی دنيوی بهترين ارمغان آن است.
اعتکاف محو خودخواهی در امواج بلند خداگرايی است. اعتکاف عهد مودّت و ميثاق مجدّد با پروردگار رحمن و رحيم است. اعتکاف گرچه عبادتی مستحبی و داوطلبانه است امّا فرصتی است برای گريز از لذايذ دنيا و مهار نفس برای بازگشت به خويشتن و تقرّب جستن به حضرت حق و روی آوردن به سمت و سوی قلب و قبله خداوند هستي.
بدون شکّ ـ با توجه به آيه شريفه سوره بقره ـ اعتکاف يکی از سنتهای الهی است که در شريعت حضرت ابراهيم(عليه السلام) از مناسک و عبادات الهی محسوب ميشد و اُمت ابراهيمی هم بدان اهتمام ميورزيدند، و لذا حضرت ابراهيم و فرزندش اسماعيل(عليهم السلام) از طرف خداوند موظّف شدند تا محيط امن خانه الهی را برای برپايی چنين مراسمی مهيّا سازند. در عين حال، اهميت و ارزش و بزرگی اين امر زمانی روشنتر خواهد شد که آيه شريفه «اعتکاف کنندگان» را در کنار «طواف کنندگان» و «رکوع و سجده کنندگان» قرار داده است: ﴿للطّائفين وَ العَاکفين و الرُّکّعِ السُّجُودِ﴾ بنابراين، حضرت دوست با اين بيان بر عظمت و ويژگی اعتکاف در پيشگاه خود گواهی داده است.
از اينجاست که بزرگانی چون مقدّس اردبيلي (قدس سره) در شرافت و فضيلت اعتکاف می فرمايد: «مبادا کسی گمان کند اعتکاف مقدّمه عباداتی ديگر است، بلکه کسی که با طهارت و در حال روزه در مسجد مقيم ميشود و قصد قربت را در اعتکاف نيت ميکند اين عمل خود عبادت است».[4]
همچنين از آيات قرآن مجيد استفاده می شود که: حضرت موسي(عليه السلام) در خلوتگاه کوه طور و حضرت زکريّا در بيتالمقدس و حضرت مريم(علیها سلام الله) نيز که در کفالت حضرت زکريا(عليه السلام) بوده است[5] در همان مکان اعتکاف ميکردند و به راز و نياز با پروردگار خويش مشغول ميشدند.
علامه طباطبايی(قدس سره) در ذيل آيات 16 و 17 سوره مريم[علیها سلام الله] می فرمايد: «گويا مقصود از دوری مريم از مردم، بريدن آنان و روی آوردن به اعتکاف برای عبادت بوده است».[7]
اجداد و نياکان پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) که از پيروان دين حنيف ابراهيمِ خليل حقّ بودند اماکنی را برای خلوت و به دور از مردم برگزيده و به اعتکاف ميپرداختند و پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز بر همين روش قبل از بعثت در غار حراء در خلوت خويش معتکف ميشد و به عبادت و راز و دعا با خدای خويش مشغول ميگشت.
بعد از بعثت هم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در طول سال، ايّامی را برای اعتکاف در مسجد به سر ميبردند و ائمه طاهرين(عليهم السلام) نيز علاوه بر خود، مؤمنين را هم به اعتکاف در مساجد ترغيب می نمودند.
باشد که ما نيز از سفرهی فيوضات الهی مخصوصاً در ماه رجب (ماه خدا) و شعبان (ماه رسول خدا) و رمضان (ماه اُمت رسول خدا) بهرهمند باشيم و ايزد متعال را بر توفيق استفاده و دريافت از اين عبوديت و معنويت سپاس و ثناء گوييم.
------------------------
[1]بقره(2): 125.
[2]قال رسولالله(صلی الله عليه و آله): «أنا مدينـة العلم و علی بابها و هل تدخل المدينـة الا من بابها؟» بحارالأنوار، ج 10، ص120.
[3]بحار الأنوار، ج 91، ص 99.
[4]مجمع الفائده، ج 5، ص 351.
[5]آيهی 37 سوره آل عمران ميفرمايد: ]وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمَـحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّی لَكِ هذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب[؛ «[خداوند] و کفالت او [مريم] را به زکريا سپرد. هر زمان زکريا وارد محراب او ميشد، غذای مخصوصی در آن جا ميديد. از او پرسيد: ای مريم! اين را از کجا آوردهاي؟ گفت: اين از سوی خداست. خداوند به هر کس که بخواهد، بيحساب روزی ميدهد».
[6]وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَاناً شَرْقِيّاً«16» فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيّاً«17»[؛ «و در اين کتاب، مريم را ياد کن، آن هنگام که از خانوادهاش جدا شد، ودر ناحيهی شرقی [بيتالمقدس] قرار گرفت؛ و در ميان خود و آنان حجابی افکند [تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد] در اين هنگام، ما روح خود را به سوی او فرستاديم، و او در شکل انسانی بی عيب و نقص، بر مريم ظاهر شد.»
[7]الميزان، ج 14، ص 34 به بعد.