نويسنده: محمدجواد حق شناس - 30/7/1386
روزنامه اعتماد ملي
يكي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي به تأسي از اسلام و نگاه معصومين، تكريم و بزرگداشت مقام علم در وهله اول و مقام علما و مجتهدين و مراجع عظام در مرحله بعد است، بهطوري كه در طول اين سالها، حرمتشكني و اسائهادب به علما و فقهاي شيعه همواره با واكنش مردم و مسوولان نظام اسلامي مواجه شده و اين هم بازمانده از نقش بزرگي است كه اين قشر به رهبري قائد عظيمالشأن انقلاب اسلامي امامخميني(ره) در پيروزي انقلاب اسلامي در سال 57 داشتهاند.
با اين همه گاهي قلمي از سر ناداني و يا به قصد حرمتشكني بر كاغذ رانده ميشود و زباني با نيت اسائهادب به سخن ميآيد كه سكوت در مقابل آن رسم خردورزي، جوانمردي و مروت نميتواند باشد. عجيب اما اينجاست كه حرمتشكني علماي دين در برخي موارد از سوي افرادي صورت ميگيرد كه داعيه دينداري مضاعف دارند و ادعاي دلسوزي آنان براي حفظ دستاوردهاي انقلاب و نظام اسلامي، حتي به گوش خواجه شيراز هم رسيده است! اما گويي وعظ اين “واعظان” تنها تحفهاي براي اغيار است و “چون به خلوت ميروند” جامه وعظ به درآورده و خط بطلاني بر ادعاهاي خويش ميكشند.
تازهترين نمونه حرمتشكني مراجع عظام تقليد توسط چنين واعظاني را ميتوان در سرمقاله روز 29 مهرماه روزنامه كيهان مشاهده كرد. سرمقالهنويس محترم، سخنان اخير آيتا...العظمي صانعي در ديدار با برخي از اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب را بهانه حمله به ايشان و هتك حرمت مرجعيت قرار داده و اينچنين است كه در اين سرمقاله، خواننده با حرمتشكني و اسائهادب به محضر آيتا...العظمي صانعي در جايجاي نوشته مواجه ميشود و در پايان از آنچه خوانده، متعجب شده و از خود ميپرسد كه چگونه اين تيرهاي توهين و اهانت از سوي روزنامهاي كه با بودجه بيتالمال اداره ميشود، به سمت مرجع تقليد خيل عظيمي از شيعيان روانه شده است؟ يكبار مطالعه سرمقاله مذكور كافي است تا اين پرسش مطرح شود كه آيا نگارنده آن، از سر دلسوزي چنين توهينهاي بزرگي را به آيتا... صانعي روا داشته است يا حقيقت چيز ديگري است و رازي در نهان خود دارد؟
سرمقالهنويس كيهان اما در حالي آيتا...العظمي صانعي را به تحريف كلام امام(ره) متهم كرده و بر اين پايه يادداشتي وهنآلود درباره ايشان نگاشته است كه اين مرجع تقليد به گواهي صحيفهنور و تاريخ انقلاب اسلامي از نزديكترين ياران و شاگردان صديق امام(ره) در قبل و بعد از پيروزي انقلاب بوده است.
آيتا...العظمي شيخ يوسف صانعي كه در هفدهسالگي با كسب رتبه اول در امتحانات سطوح عالي حوزه، مورد تشويق مرحوم آيتا...العظمي بروجردي قرار گرفتند، در طول ساليان تحصيل در حوزه علميه قم، از برجستهترين شاگردان آيتا...العظمي بروجردي، امامخميني(ره) و آيات عظام محققداماد و اراكي بوده و پس از فوت مرجع عاليقدر و يگانه جهان تشيع مرحومحضرت آيتا...العظمي بروجردي، ازجمله مروجين بنام و نامآور حضرت امام بوده است تا جايي كه پس از انقلاب، امامخميني(ره) در حكمي، ايشان را به عضويت فقهاي شوراي نگهبان قانون اساسي و مدتي بعد نيز به سمت دادستاني كل كشور منصوب كرده و درباره ايشان، فرمودند: “من آقاي صانعي را مثل يك فرزند بزرگ كردهام. آقاي صانعي وقتي كه سالهاي طولاني در مباحثاتي كه ما داشتيم تشريف ميآوردند، ايشان بالخصوص ميآمدند با من صحبت ميكردند و من حظ ميبردم از معلومات ايشان و ايشان، يك نفر آدم برجستهاي در بين روحانيون است و مرد عالمي است.) (صحيفهنور، ج17، ص 231)
اينگونه بود كه استعفاي آيتا... صانعي از دادستانيكل پس از سه سال خدمت نيز با اين سخن امامخميني(ره) مواجه شد: “از رفتن آقاي صانعي، متاسف و متاثرم... از زحمات و كوششهاي ايشان، تشكر و قدرداني ميكنم، من ايشان را سالهاي طولاني است كه ميشناسم، او مردي عالم، متعهد و فعال است.( “صحيفه نور، ج19، ص 309)
و يا در فرازي ديگر در تاريخ 18 تير 1364 در جمع مسوولان قوه قضاييه چنين ميفرمايند: “مساله دادستاني كه همه ميدانيد از امور بسيار مشكل و حساس است و آقاي صانعي كه مردي فاضل و عالم است و سالها او را از نزديك ميشناسم و او را عنصري فعال و خوب ميدانم تا به حال اين سمت را داشتند كه از ايشان تشكر ميكنم( .”صحيفه نور، ج 19، ص 311)
از سوي ديگر آشنايي آيتا... صانعي با مباني اصول و فقه حضرت امام و اشراف كامل بر آنها به دليل سالها تلمذ در محضر آن فقيه بزرگوار، ويژگي خاصي به درس خارج ايشان در حوزه علميه قم بخشيده و ايشان نقش بزرگي در تدريس آرا و افكار امامخميني(ره) بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايفا كردهاند و حدود 25 سال به تدريس درس خارج فقه مشغول هستند و محور تدريس خود را كتاب تحريرالوسيله حضرت امامخميني(ره) قرار دادهاند.
آيتا...العظمي صانعي در سالهاي پيش از انقلاب نيز ازجمله مجتهدين و مدرسين تراز اولي بودند كه نقش بسزايي در مبارزات آزاديخواهانه مردم ايران ايفا كردند و ازجمله معدود علمايي بودند كه اعلاميه “خلع شاه از حكومت” را امضا كردند و در طول سالهاي تبعيد امام به نجف، تلاشهاي زيادي را جهت تثبيت مرجعيت امامخميني(ره)، به ثمر رساندند و نام ايشان براساس آنچه در جلد سوم كتاب اسناد انقلاب اسلامي منتشر شده است، در ذيل حدود 30 اعلاميه سياسي و انقلابي در خلال سالهاي دهه 40 و 50 به ثبت رسيده و نكته مهم اين است كه توصيه اين استاد معظم به فضلاي حوزه و شاگردان خود در تمامي اين دوران پذيرفتن مسووليتهاي مهم انقلاب و نظام و نيز عنايت به حركت فقهي، اخلاقي و انقلابي حوزه بوده است و از سوي ديگر ضمن حفظ موقعيت بارز علمي، فقهي از يك زندگي ساده و بسيار ابتدايي در حد يك طلبه متوسط برخوردار بوده و انس با مردم و شناخت دقيق روابط اجتماعي و عرف و آگاهي دقيق و عميق از نيازهاي اجتماعي و واقعيات روز نيز مورد توجه و نظر ايشان بوده است.حال اگرچه سوابق علمي و انقلابي آيتا... صانعي بر كسي پوشيده نيست و نزديكي ايشان با امامخميني(ره) را كسي نميتواند منكر باشد، پرسش اين است كه نويسنده مطلب، چگونه از در حرمتشكني درآمده و به بهانهاي واهي، اينچنين فقيه عاليقدر را به تحريف افكار و آراي امام متهم ميكند؟
سرمقالهنويس كيهان، دائما تاكيد ميكند كه آيتا... صانعي با تغيير نقل قول امام و بيان اين سخن كه مردم احتياج به قيم سياسي ندارند، بنا دارد تا دامنه نفوذ ولايت فقيه بر شئون سياسي- اجتماعي زندگي مردم را زير سوال ببرد؛ در حالي كه يكبار مطالعه سخنان آيتا... صانعي در جمع ملاقاتكنندگان كافي است تا بر همگان آشكار شود كه ايشان هيچ اشاره مستقيم و غيرمستقيمي به بحث ولايت فقيه نداشتهاند.
نويسنده سرمقاله كيهان دائما تاكيد دارد كه آيتا... صانعي درصدد آن است كه امور سياسي و اجتماعي را از شمول فقه جدا كند اما نويسنده زحمتي به خود نداده تا با مراجعه به فتاوا و نظرات متعدد ايشان در علوم سياسي و اجتماعي رايايشان را استخراج كرده و به قضاوت سطحي خويش بسنده نكند و روشن نيست نويسنده مطلب چه سودي از طرح نادرست اين ماجرا ميبرد كه اينگونه در تلاش است تا يكي از شاخصترين شاگردان فقهي و علمي امام را اينچنين به تحريف سخن معظمله متهم سازد.
در اين ميان نگاهي به رويكرد بنيانگذار انقلاب اسلامي در قبال نقش مردم و رابطه آنان با حكومت و انبوه تعابير مبتني بر “ولينعمت بودن مردم بر مسوولان” و يا اصرار ايشان مبني بر اينكه “خدمتگزار مردم” خوانده شوند و نه “رهبر”، نشان ميدهد كه در بطن نگاه ايشان هم نميتوان نشاني از نياز مردم به “قيم” يافت. آيتا... صانعي به عنوان يكي از نزديكان حضرتامام(ره) قطعا در درك فحواي سخنان ايشان، در قياس با نويسنده كيهان به مراتب محقتر و لايقتر است.
نكته مهم اينجاست كه سخنان ايرادشده از سوي آيتا... صانعي در ديدار با اعضاي يك حزب سياسي فعال، واجد مطالبي مهم است، تا جايي كه توصيههاي ايشان به ميهمانان خويش، راهگشاي فعاليتهاي سياسي آينده گروههاي اصلاحطلب ميتواند باشد. گويي همين سخنان است كه تحمل آن از سوي گردانندگان روزنامه متعلق به بيتالمال، سخت آمده و بار ديگر سرمايههاي عمومي، صرف هتك حرمت مرجعيت و انتقامگيريهاي سياسي ميشود تا از اين طريق، با منحرف كردن افكار عمومي، مانع از شنيدهشدن صداي دلسوزان انقلاب، ياران و شاگردان خاص امام(ره) و انعكاس سخنان آنان در جامعه ايران شوند.
گويا سخنان اخير آيتا... صانعي و هشدارهاي ايشان درباره تحريف تاريخ انقلاب، چنان به مذاق سرمقالهنويس كيهان تلخ آمده كه حرمتشكني اين مقام را تنها چاره شيرين كردن كام خود يافته است .اكنون تنها ميتوان نويسنده محترم سرمقاله كيهان را به تقواي كلام و رعايت اخلاق در نوشتار و شناخت و تفحص بيشتر در آرا و افكار مرجعي انقلابي و فقيهي متخلق همچون آيتا...العظمي حاج شيخ يوسف صانعي دعوت كرد تا اينچنين بيمحابا، حرمت سرمايههاي اسلام و نظام مقدس اسلامي شكسته نشود. در پايان نيز مطالعه اين فراز از سخنان آيتا... صانعي درباره توهين به افراد را خالي از فايده نميتوان دانست: “توهين خباثت است و با خباثت كه نميتوان جنگيد، كسي كه روانش خبيث است، ريشه ندارد، ريشه پيدا نكرده؛ 27 سال انقلاب و تربيت اسلامي - انقلابي نتوانسته او را عوض كند.”
عضو هيات علمي دانشگاه
مديرمسوول روزنامه اعتماد ملي