Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: اخبار
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: منبع: روزنامه جمهوری اسلامی /یکشنبه سوم اسفند 1399
قدرت پاک / بخشی از سخنرانی آیت الله حاج شیخ یوسف صانعی در سال 1356 در تهران منبع: روزنامه جمهوری اسلامی /یکشنبه سوم اسفند 1399

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی فرعون به موسی می گوید رب تو کیست؟ می گوید: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ»؛ خدایی که همه را آفرید، بعد هم راه را به آنها یاد داد، وسیله به آنها داد، ابزار به آنها داد زندگی کنند، یک زندگی مناسب با خودشان. فرعون گفت: «قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَىٰ»؛ سرگرمی به وجود آورد، گفت مقداری داستان سرایی کن، برایم قضایای گذشته را بیان کن. اما موسی کلیم رهبر بیدار «قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي فِي كِتَابٍ ۖ لَا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنْسَى»؛ گفت داستان های گذشته نزد خدای خویش محفوظ است، خدای من آن خدایی است که: «الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا» خدای من آن خدایی است که زمین را به صورت گهواره ای قرار داده، آن خدایی که راه ها را پدید آورده: «وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً»؛ به وسیله باران ها گیاهان را رویانیده است: «كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَىٰ»؛ ای فرعون! اگر هر کمبودی در زندگی مردم است، مربوط به تو و جنایت ها و خیانت های تو و اطرافیانت است، کمبودی نیست، اگر کمبود در هرچه هست، مربوط به شماست؟ ظلم ها و ستم های شما کمبود آورد، یک روز به صورت غارت و چپاولگری و یک روز به صورت دیگر و نیرنگ دیگر، سبب شما هستید منشأ اصلی شما هستید والا کمبودی نیست. نه در مسکن کمبود است، نه در غذا کمبود است، نه در مواد سوختی کمبود است، نه در معادن کمبود است، نه در نفت کمبود است، هیچ کمبودی نیست، خدای جهان همه چیز را کامل آفریده است: «كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَىٰ»؛ این شما هستید که کمبود را آوردید، این شما هستید که ستم کردید، ظلم و جنایت یک روز به صورت مستقیم و یک روز دیگر به صورت غیر مستقیم و هر دوی آنها وابسته است، به شما از شما تجاوز نکرده و از شما تجاوز نمی کند. «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»؛ دو مرتبه می گوید: خدا زمامدار است، مقتدر است، اما پاک است، ظلم نمی کند، ستم نمی کند: «الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»؛ تواناست، اما مصلحت اندیش است. چرا می گوید تواناست، اما مصلحت اندیش، چرا؟ می گوید زمامدار امام پاک است، خب بگوید زمامدار عالم است، بگوید زمامدار رازق است، چون همه از نام های خداست، برای اینکه به بشر بفهماند بشر، تو در طول تاریخت با هر یک از قدرتمندان و زمامداران که روبرو شدی، یا زندگی شان را خواندی، دیدید همراه ظلم و ستم بود، دیدید قدرت مساوی بود با ظلم، قدرت مساوی بود با آدم کشی، قدرت مساوی بود با دزدی، قدرت مساوی بود با خیانت، قدرت مساوی بود با رحم ننمودن به صغیر و کبیر، اما قدرت خدا حسابش جداست، خدا قدرت دارد، اما پاک است: « الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ»؛ خدا قدرت دارد، اما مصلحت اندیش است، و نفع موجودات و انسان ها را در نظر می گیرد، نه منافع شخصی خودش، نه برای اینکه خودش به نتیجه و فایده ای برسد. این خصوصیات زمامداری خداست، بعد «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ»؛ خداوند زمامدار است، خداوند مقتدر است، اما قدرتمندی خدا یکی از کارهایش این است که سطح فکر و دانش و فرهنگ انسان ها را بالا می برد، خدای جهان علم می آورد، خدای جهان پاکی می آورد، خدای جهان فرهنگ می آورد، رشد فکری می دهد و پاکی می آورد، چطور؟ با فرستادن انبیاء. این کار خداوند زمامدار است، یعنی اگر قرآن قدرتمندانی معرفی می کند که آنها قدرتمند هستند، باید چنین باشند، باید آن قدرتمندان هم پاکی و فضیلت بیاورند و رشد فرهنگی و علمی و فکری بیاورند، ولی اگر قدرتمندانی افکار متفکرین را کوبیدند، ولی اگر قدرتمندانی دانش جویان عزیز را به خاک و خون کشیدند، ولی اگر قدرتمندانی اساتید دانشگاه را کشتند، ولی اگر قدرتمندانی روحانی را در منزلش ترور کردند، آنها قدرتمندان الهی نیستد. آنها ربطی با خدا ندارد، آنها دشمن خدا هستند، آنها نقطه مقابل خدایند. چون خدا کارش این است: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا»؛ دنبال ملک بودن، دنبال قدرتمند بودن، چون قدرت الهی باید کار را بالا ببرد و نیکو کند نه اینکه کار را به صورت رکود در بیاورد. اگر در جمعیت و ملتی اعتصابات عمومی شروع شد و این اعتصابات منشأ اش ظلم و ستم و بیدادگری ها و جنایت جنایتکاران بود، این نشانگر این است که قدرتمندان الهی نیستند، دلسوز نبوده اند و دلسوز هم نخواهند بود. چون خدای جهان قدرتش این است. شما آیات قرآن را بنگرید. من یک قانون کلی عرض کنم هرکجا کلمه «مُلک» یا «مَلک» در قرآن دیدید، در کنارش بحث از پاکی، در کنارش بحث از عزت است و توانایی و مصلحت اندیشی، و در کنارش بحث از ایجاد امنیت. خدایی که امنیت می آورد، نه خدایی که ناامنی می آورد، نه خدایی که خفقان به نام امنیت، آدم کشی به خاطر امنیت نه! «الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ »، آیه آخر از سوره حشر خدای امنیت آفرین، اما امنیتی که خدا می آورد این است که مردم آزادانه بتوانند اعتراض کنند، و مردم بتوانند سرنوشت خودشان را تعیین کنند، تصمیم بگیرند سرنوشتشان را عوض کنند، تصمیم بگیرند نظام حاکمی را از بین ببرند، به این فکرشان و این عقیده شان احترام گذاشته شود، نه با رگبار مسلسل پاسخ داده شود. آن امنیت نیست آن خفقان است و ظلم و جنایت. خدا امنیت آفرین است: «الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ». در نقطه مقابل آن باید جنبه های منفی را در نظر بگیریم. قرآن قدرتمندان جبار را چطوری معرفی می کند، به قدری زیبا چهره هایشان را معرفی می کند: «إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً ۖ وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ»؛ قدرتمندان، زمامداران مستبد و خود خواه که در طول تاریخ بر ملت ها حکومت کردند و امید است که به این زودی ها از حکومت طاغوتیان، ملت مسلمان ایران و همه ملت ها نجات پیدا کنند، داستان این را چنین می گوید: «إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا»، قانونشان این است هرکجا آمدند، فساد می کنند، هر کجا آمدند، همه را از بین می برند.

تاریخ: 1399/12/3
بازدید: 48001



....

نام
پست الکترونيکي
وب سایت http://
نظر
کد امنیتی کد امنیتی
کد امنیتی


کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org