|
فصل اول: ثبوت ولايت مادر بر فرزندان
مشهور فقيهان بر اين عقيده اند كه مادر پس از وفات شوهر ولايتى بر فرزندان خردسال خود ندارد و جد پدرى آنان مى بايد سرپرستى كودكان را بر عهده گيرد. حضرت امام در تحرير الوسيلة مى فرمايد: ولايت تصرف در اموال كودك و رسيدگى به امور وى از آنِ پدر و جد پدرى است، و اگر پدر و جد پدرى از دنيا روند، اين ولايت از سوى آنان به قيم منتقل مى گردد و «قيم» كسى را گويند كه پدر و يا جد پدرى رسيدگى به امور كودك را به وى وصيت كرده باشند، و در صورت فقدان قيم و وصى، ولايت به حاكم شرع مى رسد، و اما مادر و جد مادرى و برادر ـ چه رسد به ساير خويشاوندان ـ ولايتى بر كودك ندارند.[1] صاحب جواهر از تذكره علامه و مجمع الفائدة و البرهان محقق اردبيلى نقل اجماع بر اين مسئله دارد. ايشان دليل آن را نصوص مستفيض در زمينه اموال كودك و روايات متواتر در مسئله ازدواج در بحث اولياى عقد و نيز نصوص وارد شده در اموال كودكان يتيم و مبحث وصيت دانسته است.[2] چنان كه در آغاز بحث آورديم، به عقيده ما پس از پدر، ولايت فرزندان از آنِ مادر است و ولايت وى بر ولايت جد پدرى تقدم دارد. در اين فصل ادله اثبات ولايت مادر، به تفصيل، مورد بحث و بررسى قرار مى گيرد. به نظر مى رسد سه دليل بر ولايت مادر، بدين شرح، دلالت دارد: يك . عمومات ولايت مؤمنان، دو . آيات مربوط به رسيدگى به اموال يتيمان، سه . روايات. شرح اين ادله چنين است: -------------------------------------------------------------------------------- [1] . تحريرالوسيلة، ج 2، ص 12، مسأله 5. [2] . جواهر الكلام، ج 26، ص 101.
|