|
دسته سوم. روايات جواز قرض از اموال يتيمان
روايت هايى بر اين موضوع دلالت دارند، كه يكى از آنها اين حديث است: محمد بن يعقوب، عن ابى على الأشعرى، عن محمد بن عبدالجبار، عن صفوان بن يحيى، عن منصور بن حازم عن ابى عبدالله(عليه السلام) فى رجل ولىّ مال يتيم أيستقرض منه؟ فقال: إن على بن الحسين(عليه السلام) قد كان يستقرض من مال أيتام كانوا فى حجره فلابأس بذلك؛[1] منصور بن حازم مى گويد: از امام صادق(عليه السلام)درباره مردى كه سرپرستى اموال يتيم به عهده او گذارده شده پرسيدم كه آيا مى تواند از آنها به عنوان قرض استفاده كند؟ فرمود: امام سجاد از اموال يتيمانى كه در خانه وى زندگى مى كردند، به عنوان قرض بر مى داشت. پس اين كار مانعى ندارد. حاصل اين سه نوع دليل اين است كه مادر بر فرزندانِ خردسال خود همانند جد پدرى و ساير بستگان ولايت دارد و تصرفات وى در اموال آنان و امور حقوقى و مسائلى از اين دست نافذ است. حال بايد ديد چگونه انحصار و تقدم ولايت مادر بر جد پدرى و ساير بستگان را بايد به اثبات رساند. از اين مسئله در فصل دوم سخن مى گوييم. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . وسائل الشيعة، ج 17، ص 259، باب 76، ح 1.
|