|
شيعه و تنفر از ترور
دو حادثه بزرگ در تاريخ اسلام، بهترين دليل براي مخالفت شيعه با ترور و تنفر شيعيان از آن است: اول، ترور امام علي (عليه السلام) پيشواي اول شيعيان و نماد واقعي عدالت در جهان خلقت، كه به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادي در حال نماز و در مسجد انجام گرديد، ميباشد. اين ترور هميشه در حافظه شيعه زنده ميباشد و هميشه مورد تنفر و انزجار است. دوم، در جريان واقعة كربلا، زماني كه مسلم به عيادتهاني بن عروه از ياران امام حسين (عليه السلام) رفت، نقشه قتل عبيدالله بن زياد طرح شد، اگر عبيدالله كشته ميشد تمام نقشههاي بني اميه از بين ميرفت و امام حسين (عليهالسلام) و يارانش نيز كشته نميشدند، حتي ميتوان گفت كه ترور عبيدالله ميتوانست مسير تاريخ را تغيير دهد؛ اما درست در هنگام اجراي اين نقشه، مسلم دست از اين كار كشيد و روايتي از پيامبر را نقل كرد كه ميفرمايد: «ان الايمان قيد الفتك»،[1] ايمان، ترور را به بند ميكشد. ايمان به خدا اجازة ترور را به مسلمان نميدهد. بر همين مبنا اگر كسي كوچكترين كمكي به تروريستها بنمايد در واقع به مذهب و انسانيت خيانت كرده است، چرا كه تروريستها مذهب، انسانيت و مرز نميشناسند. -------------------------------------------------------------------------------- [1] ـ عوالي اللئالي 2: 241.
|