|
تحول امام در فقه
تحولي كه امام - سلام اللّه عليه - در فقه ايجاد كرده مثل تحولي است كه شيخ انصاري يا صاحب جواهر يا سيد بحر العلوم ايجاد كرده اند، امام با استفاده از همين موازين طرحي نو در انداخت. بايد با مباني فقهي و اصولي حضرت امام آشنا بود، تا اين مطالب را درك كرد. به عنوان مثال: راجع به منابع و معادن زير زميني مي فرمايند: معادن بزرگ از آنِ صاحب زمين نيست، ولي در رساله ها نظر همه فقها اين است كه معادن متعلق به صاحب زمين است. امام استدلال مي كند كه به حكم عرف معدن تابع زمين است و عقلاً كسي را كه مالك زمين مي دانند مالك آنچه در اين زمين وجود دارد، مي دانند. مثلاً مالك هوا مي دانند، امّا نظر عرف در جايي است كه معادن و منابع موجود در زمين ناچيز باشد والاّ مردم صاحب زمين را مالك منابع عظيم زير زميني نمي دانند، با اين بيان و استدلال موازين هم به هم نخورده است، معذلك نه كسي اين سخن را گفته است و نه حتي كسي از فقها به فكرش رسيده است، كساني كه جمود كرده اند، به آنچه كه در كتب نوشته شده اكتفا كرده اند و هيچ تحقيقي بر تحقيقات نيفزوده اند. حضرت امام نسبت به هوا هم نظرشان همين است، مي فرمايند: به مقداري كه عرف صاحب زمين را مالك هوا بداند، مالك است. مثلاً مي تواند چند طبقه بسازد، اما اينكه در آسمان هواپيمايي عبور مي كند، مالك زمين نمي تواند بگويد من راضي نيستم از حريم هوايي من عبور كند و تصرف غاصبانه است. درحاليكه اگر جمود كرديم، بايد بگوييم مالك زمين مي تواند چنين حرفي بزند. مورد ديگر: ما مي دانستيم كه امام مخالفتي با پيوند اعضا ندارد، اگر كسي وصيت كند كه چشمهاي مرا درآوريد و به آن جوان نابينا بدهيد، اين يك بينش الهي است و انفاقي بالاتر از اين نيست كه انسان چشم خود را به مسلماني ديگر اهدا كند، مسأله اي كه پيش مي آيد آن است كه تشريح بدن ميت حرام است. در اينجا مي گويند: كه تشريح بدن ميت اگر بي احترامي به او باشد، حرام است ولي در چنين موردي هيچ گونه بي احترامي صورت نمي گيرد، بلكه يك نوع عظمت روحي براي متوفي است. اگر فقيهي جمود كند مي گويد تشريح بدن ميت حرام است و حقّ نداريد چشمهاي او را در آوريد، الآن هم گروهي از فقها بر همين نظر هستند، اما كسي كه بينشي همچون بينش امام دارد مي گويد: اشكال ندارد چون بي احترامي به بدن ميت نيست. اگر روي آن موازين جمود كرديم هر عضوي از بدن را به ديگري منتقل كردن حرام است، الآن افراد زنده گاهي كليه خود را به ديگري هديه مي كنند چه مانعي دارد؟ چه عملي بالاتر و والاتر از اين! چه مانعي دارد كه ما در مملكتمان بانك اعضا و جوارح داشته باشيم و اين قدر نيازمند به كشورهاي خارجي نباشيم.
|