|
احكام روزه قضا
(مسئله 643) اگر كسى به دليل عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده، مى تواند مقدار كمتر را كه احتمال مى دهد روزه نگرفته، قضا نمايد. مثلا كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى داند روز پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم، مى تواند پنج روز روزه بگيرد، و نيز كسى هم كه نمى داند چه وقت عذر برايش پيش آمده، مى تواند مقدار كمتر را قضا نمايد. مثلا اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت كند و بعد از ماه رمضان برگردد و نداند كه روز بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم، مى تواند مقدار كمتر، يعنى پنج روز را قضا كند. (مسئله 644) كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد، مى تواند پيش از ظهر، روزه خود را باطل نمايد. (مسئله 645) اگر كسى به واسطه بيمارى يا حيض يا نفاس، روزه ماه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه هايى را كه نگرفته براى او قضا كنند، اگرچه مستحب است. (مسئله 646) اگر كسى به واسطه بيمارى روزه ماه رمضان را نگيرد و بيمارى او تا ماه رمضان سال بعد طول بكشد، قضاى روزه هايى را كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز، يك مُدّ (كه تقريباً ده سير است) طعام، يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد؛ ولى اگر به واسطه عذر ديگرى، مثلا براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان سال بعد باقى بماند، روزه هايى را كه نگرفته بايد قضا كند، و احتياط مستحب آن است كه براى هر روز، يك مُدّ طعام هم به فقير بدهد. (مسئله 647) اگر بيمارى انسان چند سال طول بكشد، بعد از آنكه بهبود يافت، اگر تا ماه رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد، بايد قضاى ماه رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سالهاى پيش، يك مُدّ طعام، يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد. (س 648) روزه هايى را كه انسان به علّت غفلت در ايّام نوجوانى و آغاز تكليف نگرفته، بخصوص اگر تعداد دقيق آنها را نداند، به چه شكل بايد جبران كند؟ ج ـ بايد قضاى آنها را بگيرد و براى تأخير در قضا بايد براى هر روز، 750 گرم گندم، برنج يا نان و مانند اينها هم به فقير بدهد و احتياطاً هر مقدار هم كه مى تواند، به عنوان كفّاره افطار عمدى، فقرا را اطعام كند (يعنى براى هر يك روز، شصت نفر)؛ ليكن نبايد خود را در اين امر به زحمت بيندازد، بلكه به مقدارى كه برايش سهل و بدون مشقّت است، انجام دهد. خداوند، غفّار، بخشنده و مهربان است و نسبت به مقدار روزه ها كه گرفته نشده، مى تواند به حدّاقل (يعنى آنچه كه به آن يقين دارد)، اكتفا كند. 16/12/71 (س 649) دختر بچه دوازده ساله اى، از مرجعى كه سنّ بلوغ را نُه سالگى مى دانسته، تقليد مى كرده و در آن زمان، به دليل بيمارى، تعدادى از روزه هاى خود را خورده است. حال پس از رحلت آن مرجع، از شما تقليد مى كند. با توجه به نظر حضرت عالى درباره سنّ تكليف دختر، آيا بايد قضاى روزه هاى نگرفته را بگيرد، يا از گردن او ساقط است؟ ج ـ اگر بيمارى اش تا رمضان ديگر ادامه پيدا كرده، قضا ندارد، وگرنه بايد قضا كند، و فتواى اين جانب، از زمان تقليد به بعد براى او حجّت است. 14/12/74 (س 650) دخترانى كه سالهاى اول بلوغ (به دليل اينكه والدين، آنان را به علّت ضعف از روزه گرفتن، منع كرده اند) روزه نگرفته اند و اكنون نيز به خاطر ندارند كه آيا در آن موقع، قدرت داشته اند يا نه و مسئله وجوب روزه و كفّاره را مى دانسته اند يا خير، آيا علاوه بر قضا، كفّاره هم بايد بدهند؟ ج ـ با فرض شك در اينكه روزه برايشان باعث ضعف مفرط و زياده از حدّ متعارف مى شده يا نه، ظاهراً قضا ندارد، مگر روزه ماه رمضانى كه تا ماه رمضان ديگر مطمئن بوده اند كه در اين مدت، زمانى بوده كه مى توانسته اند روزه بگيرند و نگرفته اند كه در اين صورت، قضا دارد؛ امّا كفّاره افطار عمدى، تعلّق نمى گيرد، چون عمد در افطار روزه واجب از ماه رمضان براى ايشان، ثابت نيست، ليكن احتياط در دادن يك مُدّ طعام است. 4/11/71 (س 651) خانمهايى كه به علّت حاملگى يا شيردادن به بچه، روزه نمى گيرند، آيا روزه هايى را كه نگرفته اند، بايد قضا كنند؟ ج ـ روزه هاى فوت شده قضا دارد و براى هر روز هم، اگر ضرر براى بچه بوده، بايد يك مُدّ طعام به فقير بدهند؛ وهمچنين اگر ضرر براى خود آنها بوده، بنابر احتياط واجب براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهند، و اگر قضا به تأخير افتد، بايد يك مُدّ هم به عنوان كفّاره تأخير بدهند. 4/3/68 (س 652) دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده است و به واسطه ضعف بنيه نمى تواند در ماه مبارك رمضان روزه بگيرد و بعد از ماه رمضان تا سال ديگر نيز نمى تواند قضا كند، حكمش چيست؟ ج ـ دخترى كه بالغه شده تكليفش مانند بقيّه مكلّفان است. لذا اگر از ماه رمضان تا رمضان ديگر نتوانست به خاطر ضعف مفرطِ بُنيه، روزه اش را قضا كند، قضا از او ساقط است، ليكن براى هر روز بايد يك مُدّ طعام (750 گرم گندم و يا نان و برنج و ماكارونى و مانند اينها) به فقير بدهد. 14/1/75
|