|
احكام شيردادن
(مسئله 805) اگر زنى بچه اى را با شرايطى كه در مسئله 818 بيان خواهد شد، شير دهد، آن بچه به اين عده، مَحرم مى شود: 1. خود زن كه او را «مادر رضاعى» مى گويند؛ 2. شوهر زن كه شير، مال اوست و او را «پدر رضاعى» مى گويند؛ 3. پدر و مادر آن زن، هرچه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعى او باشند؛ 4. بچه هايى كه از آن زن به دنيا آمده اند يا به دنيا مى آيند؛ 5. بچه هاى اولاد آن زن، هرچه پايين روند، چه از اولاد او به دنيا آمده باشند يا اولاد او آن بچه ها را شير داده باشند؛ 6. خواهر و برادر آن زن، اگرچه رضاعى باشند؛ يعنى به واسطه شير خوردن، با آن زن، خواهر و برادر شده باشند؛ 7. عمو و عمه آن زن، اگرچه رضاعى باشند؛ 8. دايى و خاله آن زن، اگرچه رضاعى باشند؛ 9. اولاد شوهر آن زن كه شير، مال آن شوهر است، هرچه پايين روند، اگرچه اولاد رضاعى او باشند؛ 10. پدر و مادر شوهر آن زن كه شير، مال آن شوهر است، هرچه بالا روند؛ 11. خواهر و برادر شوهرى كه شير، مال اوست، اگرچه خواهر و برادر رضاعى او باشند؛ 12. عمو و عمه و دايى و خاله شوهرى كه شير، مال اوست، هرچه بالا روند، اگرچه رضاعى باشند. همچنين عده ديگرى هم كه در مسائل بعد بيان مى شود، به واسطه شيردادن مَحرم مى شوند. (مسئله 806) اگر زنى بچه اى را با شرايطى كه در مسئله 818 بيان خواهد شد، شير دهد، پدر آن بچه نمى تواند با دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمده اند يا دخترهاى رضاعى آن زن، ازدواج كند؛ همچنين بنا بر احتياط مستحب نمى تواند دخترهاى رضاعى وغير رضاعى شوهرى را كه شير، مال اوست، براى خود عقد نمايد. (مسئله 807) اگر زنى بچه اى را با شرايطى كه در مسئله 818 بيان خواهد شد، شير دهد، شوهر آن زن كه صاحب شير است، به خواهرهاى آن بچه مَحرم نمى شود؛ ولى احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج ننمايد، و نيز خويشان شوهر به خواهر و برادر آن بچه، مَحرم نمى شوند. (مسئله 808) اگر زنى بچه اى را شير دهد، به برادرهاى آن بچه مَحرم نمى شود؛ همچنين خويشان آن زن به برادر و خواهر بچه اى كه شير خورده، مَحرم نمى شوند. (مسئله 809) اگر انسان با زنى كه دخترى را شير كامل داده ازدواج كند و با آن زن نزديكى نمايد، ديگر نمى تواند آن دختر را براى خود عقد كند. (مسئله 810) اگر انسان با دخترى ازدواج كند، ديگر نمى تواند با زنى كه آن دختر را شير كامل داده، ازدواج نمايد. (مسئله 811) انسان نمى تواند با دخترى كه مادر يا مادر بزرگ انسان، او را شير كامل داده ازدواج كند؛ همچنين اگر زنْ پدرِ انسان از شير پدر او دخترى را شير داده باشد، انسان نمى تواند با آن دختر ازدواج نمايد، و چنانچه دختر شيرخوارى را براى خود عقد كند، بعد مادر يا مادر بزرگ يا زن پدر او از شير همان پدر، آن دختر را شير دهد، عقد باطل مى شود. (مسئله 812) با دخترى كه خواهر، يا زن برادر انسان از شير برادرش، او را شير كامل داده، نمى توان ازدواج كرد؛ همچنين است اگر خواهرزاده يا برادرزاده، يا نوه خواهر يا نوه برادر انسان، آن دختر را شير داده باشد. (مسئله 813) اگر مادرى بچه داماد خود را شير دهد، نكاح دخترش با دامادش باطل نمى گردد، چه بچه از همان دختر يا از زن ديگر شوهر او باشد، همچنين اگر زنى بچه پسر خود را شير دهد، زن پسرش (كه مادر آن طفل شيرخوار است) بر شوهر خود حرام نمى شود. (مسئله 814) اگر زنْ پدرِ دخترى، بچه شوهر آن دختر را از شير آن پدر شير دهد، عدم بطلان نكاح آن دختر با شوهر خود، خالى از قوّت نيست، چه بچه از همان دختر يا از زن ديگر شوهر او باشد. (س 815) خانمى ضمن اينكه بچه خود را شير مى داده، برادر شوهر خود را به مدت چهار ماه شير داده است و برادر شوهر او فرزند رضاعى اش محسوب مى گردد. حكم رابطه زن و شوهر چيست؟ ج ـ زن به جهت شيردادن به برادر شوهر خود، ازدواجش به هم نمى خورد و سبب حرمت زن به شوهر نمى گردد. ناگفته نماند كه شير دادن زن از پستان، به طور كلّى (در مفروض سؤال و غير آن) مكروه است و تركش سزاوار است. 4/7/75 (س 816) مادر اين جانب مدعى است كه بنده در اول تولّد از زن عمويم شير خورده ام، ولى مقدارش را نمى داند. از زن عمويم پرسيدم. ايشان هم يادش نيست و مى گويد بر فرض صحت، يكى دو بار بيشتر شير نخورده اى. با توجه به اينكه بعضى احتياط مى كنند، آيا بنده مى توانم با دختر عمويم ازدواج كنم يا اينكه خواهر رضاعى بنده محسوب مى شود و ازدواج با او صحيح نيست؟ ج ـ در مفروض سؤال، محرميّت حاصل نشده و رضاع محقّق نگشته و احتياط هم احتياط ارشادى است به آينده كه مبادا كشف خلاف شود، و مورد مفروض هم با وضع مرقوم، كشف خلاف نخواهد شد. 3/10/75 (س 817) اين جانب يكى از نوادگان شخصى مى باشم كه او (پدر بزرگ من) دو همسر داشت و من نوه پسرى زن اول وى هستم. و از زن دوم پدر بزرگم كه مادر بزرگ ناتنى مى باشد شير خورده ام، و اكنون با دختر عمه تنى خودم ازدواج كرده ام، آيا اين ازدواج صحيح است؟ ج ـ چون ازدواج انجام شده ميان دختر عمه و پسر دايى تنى بوده، اشكال شرعى ندارد، و شيرخوردن پسر (زوج) از زنِ پدر بزرگ، مانع از عقد با دختر عمه نمى باشد؛ بلكه در صورتى مانع از عقد مى باشد كه پسر و دخترى كه با هم ازدواج كرده اند، از مادر بزرگ ناتنى، شير خورده باشند. 3/10/70 (س 818) آيا خواهر مى تواند به برادر كوچك خود شير بدهد؟ و اگر شير بدهد، آيا زن بر شوهر خود حرام مى شود؟ ج ـ حرام نمى شود، هرچند احتياط و اولويت در ترك است. (س 819) زنى شوهر كرده و در خانه شوهرش پسر بچه اى به دنيا آورده، بعداً بچه و شوهرش به علّت مجهولى فوت كردند. اكنون اين زن، شير در پستان دارد و شوهر دوم اختيار كرده است. در خانه شوهر دوم پسر بچه اى را براى شير دادن مى پذيرد و با شير از شوهر اول، او را بزرگ مى كند. بعد از چند سال زندگى مشترك، از شوهر دوم صاحب دخترى مى شود و بين شير از شوهر اول و شوهر دوم، چهار الى پنج سال فاصله افتاده است. آيا اين پسر و دختر برادر و خواهر مى شوند؟ ج ـ با هم مَحرم مى شوند؛ چون همه دختران نَسَبى زن شيردهنده به فرزند رضاعى آن زن، محرم اند، گرچه صاحب شير قبلى، غير از پدر فعلى باشد. 27/8/74
|