|
استحاضه، حيض، نفاس
(س 391 ) آيا غسل حيض و نفاس و استحاضه، فى نفسه مستحب است؟ ج ـ مثل غسل جنابت است كه وجوبش شرطى است؛ يعنى چون شرط نماز، طهارت است، فرد بايد غسل كند؛ وگرنه به خودى خود، مستحب است. 6/7/79 (س 392 ) اگر رحم زن برداشته شود آيا ممكن است زن خون حيض ببيند؟ ج ـ خير، بلكه اگر خونى خارج شود خون قروح و جروح مى باشد؛ چون خون حيض و استحاضه هر دو مربوط به رحم مى باشد. 17/4/80 (س 393)حدّاقل خون استحاضه (زماناً) و حدّاكثر آن چه مقدار است؟ ج ـ در هيچ يك از دو طرف، حدّى ندارد. (س 394) اگر مستحاضه قليله بعد از گرفتن وضو، براى رفتن به نماز جمعه، مسافت نيم ساعت را تا مكان نماز طى كند، آيا اين مدت جزو مقدمات نماز محسوب مى شود يا دوباره بايد وضو بگيرد؟ ج ـ اگر خون تا هنگام خواندن نماز، بيرون نيايد، اشكال ندارد. 22/12/69 (س 395) شرط نزديكى با مستحاضه، انجام غسل است؟ آيا مستحاضه قليله هم بايد غسل نمايد، يا وضو كافى است؟ ج ـ در مستحاضه قليله، غسل واجب نيست و براى نمازهايش وضو كفايت مى كند، و وضو، شرط جواز مجامعت نيست. فقط در مستحاضه متوسطه و كثيره، غسل شرط جواز مجامعت است. 14/4/74 (س 396 ) اگر خانمى كه مضطربه است، خونش قطع شود و بعد از هفت روز، دوباره خون ببيند، به صورتى كه خون اوّل، هفت روز و خون دوم هم هفت روز و فاصله بين دو خون هم هفت روز باشد، آيا بنا را در مرحله دوم بر چه بگذارد (البته بر فرض اين كه خصوصيّات هر دو خون، يكى است)؟ ج ـ خون دوم چون با فاصله كم تر از ده روز از خون اوّل است كه حيض قرار داده شده، محكوم به استحاضه است. 2/9/79 (س 397)دخترى كه مستحاضه است و قدرت انجام دادن غسل هاى لازم را در ايّام استحاضه ندارد، تكليف او چيست؟ ج ـ هر مقدار كه قدرت دارد، بايد غسل ها را انجام دهد، وگرنه تيمّم كند. 9/4/77 (س 398) اخيراً برخى از پزشكان، با تجويز قرص هايى مخصوص براى بانوانى كه به سنّ يائسگى رسيده اند، عادت ماهيانه آنان را به نحوى تنظيم مى كنند كه مثل قبل از يائسگى، در هر ماه در تاريخ معيّن و به مدت معيّن خون مى بينند. به عبارت ديگر، براى جلوگيرى از مشكلات و بيمارى هايى كه قطع عادت ماهيانه براى بانوان پيش مى آورد، عادت ماهانه را استمرار مى دهند. چنين خونى از نظر شرعى حكم حيض را دارد يا استحاضه؟ ج ـ در فرض مزبور كه خون ديده شده با خون عادت ماهيانه قبل تفاوتى ندارد محكوم حيض است. 23/6/86 (س 399)زن هايى كه آمپول مى زنند و تا سه ماه خون نمى بينند، فقط بعضاً لكّه هايى را مشاهده مى كنند و صاحب عادت عدديّه و وقتيه بوده اند، لكّه ها چه حكمى دارند؟ ج ـ اگر سه روز متوالى خون نبيند، حيض محسوب نمى شود، چون توالى در سه روز، شرط حيض است. بنابراين، اگر خون قُروح و جروح نباشد، استحاضه محسوب مى شود و به احكام استحاضه بايد عمل شود. 7/1/77 (س 400) با توجه به استفاده از قرص و مدت زمان حيض كه در تاريخ معيّن هفت روز بوده است، عمل بستن لوله رَحِم را انجام داده ام. بعد از عمل مذكور، در تاريخ معيّن عادت ماهيانه شروع شد، ولى از هفت روز بيشتر شد و حدود دوازده روز ادامه پيدا كرد. آيا اضافه مدت كه پنج روز است، محكوم به استحاضه است يا خونريزى قروح و جروح عمل؟ ج ـ مدت زمان بيش از عادت هميشگى، حكم استحاضه را دارد و بايد به دستور آن عمل شود. 26/10/75 (س 401) چند سالى است كه قبل از پريود (عادت ماهانه ) لكّه بينى دارم (اكثراً سه روز قبل و بعضاً دو هفته قبل هم بوده) و اكنون چند ماه است كه بعد از عادت خود نيز تا ده روز لكه بينى داشته ام در ماه مبارك رمضان هم همين حالت را داشتم كه بعد از پنج روز عادت ثابت ماهيانه خود، تا ده روز (روز 6 و 8 و10) روزه ام را با غسل و تيمم گرفتم ولى بعد از ده روز، همه روزه هايم را گرفته ام. امّا امكان اينكه هر روز طبق فتاوا به حكم استحاضه عمل كنم نبوده است به دو دليل: 1. چون در خانه برادرم زندگى مى كنم هر روز يا دو بار در روز استحمام با وجود سه فرزند در خانه، سؤال برانگيز بوده و من خجالت مى كشيدم؛ 2. ترس از سرماخوردگى (از آن جهت كه من هميشه آمادگى سرماخوردگى را دارم). لذا هر دو روزى يك بار غسل را انجام مى دادم ولى در بقيه موارد، تيمم بدل از غسل و وضو مى گرفتم (نمازهاى خود را كلاً قضا نموده ام) آيا روزه و نماز من در اين ايام به اين ترتيب اشكال داشته يا خير (درحالى كه به علت نارحتى معده روزه گرفتن هم كمى برايم مشكل است)؟ ج ـ خونى كه قبل از شروع عادت ماهانه - يكى دو روز باشد - و متّصل به ايام حيض ومتوالياً خارج شود ـ احكام حيض را دارد امّا اگر پى در پى نبوده و به صورت لكّه هاى مختصرى است حكم حيض را ندارد. و امّا خونى كه بعد از سپرى شدن ايام عادت ديده مى شود اگر مطمئن باشيد كه قبل از ده روز قطع مى شود - چون حد اكثر عادت ده روز است - محكوم به حيض است و در رابطه با انجام دادن غسل با فرضى كه در سؤال بيان داشتيد، براى همه غسل ها بايد تيمّم نماييد چون با احتمال ضرر ومشقّت ومشكل بودن قطعاً به جاى غسل بايد تيمّم نمود. 6/11/82 (س 402)يك يا دو روز قبل از عادت شدن، لكّه هاى قهوه اى رنگى از رَحِم زن خارج مى شود. آيا در اين صورت، مى تواند نماز بخواند يا نه؟ ج ـ اگر خون بودن آن ها مورد شك است، آثارخون برآن بار نمى شود؛ ولى اگر خون است وتا زمان عادت شدن ادامه دارد، محكوم به حيض است ونبايد نمازبخواند. 16/5/79 (س 403) قبل از عادت ماهانه، آبى از رَحِم من خارج مى شود كه زرد رنگ و بدون سوزش است و حتّى با داخل كردن پنبه در رَحِم نيز هيچ چيز به پنبه برخورد نمى كند كه حاكى از خون باشد و بعد از روز پنجم عادتِ ماهانه و قطع خونريزى، همين برنامه تكرار مى شود. آيا اين آب را بايد جزو عادت ماهانه قرار داد؟ به علاوه، بعد از روز پنجم و قطع عادت، بنده چون خود را پاك نمى دانستم، نمازهايم را نمى خواندم. با توجه به اينكه بعضى اوقات روز پنجم و گاهى روز هفتم پاك مى شوم، آيا نمازهايم قضا دارد؟ و آيا قبل از عادت كه اين آب مى آيد نزديكى با شوهر، جايز است؟ ج ـ اگر در خون بودن آن آب و مايعْ شك باشد، محكوم به طهارت است و هيچ اثرى از آثار خون ها بر آن بار نمى شود، و اگر محرز شود كه خون و قبل از عادت است، استحاضه است، و اگر بعد از زمان عادت خارج و تا ده روز قطع مى شود، محكوم به حيض است، وگرنه اگر از ده روز تجاوز نمايد، آنچه كه بعد از عادت است، محكوم به استحاضه است، و در مورد آميزش قبل از عادت، حكمش از مسائل قبل روشن مى شود؛ زيرا اگر در خون بودن آن شك باشد، هيچ اثرى بر آن بار نمى شود و بود و نبودش مساوى است، و اگر خون باشد، چون استحاضه قليله است، آميزش در آن زمان مانعى ندارد، و در مورد مسئله عادت، كه بعضى از ماه ها پنج روز وبعضى از ماه ها هفت روز است، همه آن خون ها محكوم به حيض است و به طور كلّى، هر گاه خون حيض از ده روز تجاوز نكند، همه آن ها حيض است. 30/3/74 (س 404) با عنايت به اين كه در اكثر قريب به اتّفاق رساله هاى عمليّه، زن سيّده در شصت سالگى و غير سيّده در پنجاه سالگى يائسه مى شود، با توجّه به موارد ذيل، حكم فوق چه صورتى پيدا مى كند؟ 1. شروع خونريزى در تمام دختران از سنّ معيّنى شروع نمى شود و از نُه الى هجده سالگى تغيير مى كند. چگونه يائسگى را به طور حتمى شصت يا پنجاه سال منظور مى كنيم؟ 2. در صورتى كه هيچ گونه تغييرى در فاصله زمانى دو خونريزى اش و مدّت خونريزى اش و نوع خون و مقدار آن حتّى پس از سنين فوق حاصل نشود، حكم چيست؟ 3. اگر مادرِ زنى سيّده و پدرش غير سيّد باشد، با عنايت به اين كه انسان بعضى از صفات را از پدر به ارث مى برد و بعضى از صفات را به صورت غالب از مادر، آيا نمى توان فرض كرد كه زنى كه مادرش سيّده است در اين صفت (خون ديدن) به مادرش شبيه است و حكم سيّده را دارد. حال با توجّه به موارد فوق، همسرم كه مادرش سيّده بوده، در هفده سالگى حائض شده و هنوز كه پنجاه و يك سال دارد، هيچ گونه تغييرى در نوع خون، فاصله زمانى و مقدار و مدّت خونريزى او حاصل نشده، چه حكمى دارد و تكليفش براى نماز و روزه و مسائل زن و شوهرى چيست؟ بايد به حكم حائض عمل كند يا مستحاضه؟ ج ـ به طور كلى همه زنها خونى را كه بعد از پنجاه سال قمرى تا هر زمان مى بينند اگر اطمينان داشته باشند كه خون حيض است؛ يعنى همه نشانه هاى آن را دارد ـ كه در قسمت سوم سؤال به آن اشاره شده ـ محكوم به حيض بودن است و اما با شك در اين كه آيا آن خون، خون حيض هست يا نه؟ محكوم به استحاضه است و على هذا، سن پنجاه سال قمرى در همه زنان ـ چه سيّده و چه غير سيّده، چه سيّده از طرف پدر و مادر و چه از طرف پدر تنها يا مادر تنها و چه زنهايى كه آغاز حيضشان قبل از هيجده سالگى باشد يا بعد از هيجده سالگى ـ اماره و حجّت شرعيه است بر حيض نبودن خونى كه در آن زمان مى آيد و مشكوك است كه حيض است يا نه. والاّ در صورت اطمينان به حيض بودن، حكم حيض را دارد و اماره در مقابل علم و اطمينان، حجّت نيست. 16/11/85 (س 405) طبق مسئله 443 از رساله امام(قدس سره)، شب دوم و سوم حتماً بايد خون زن قطع نشود تا حيض محسوب گردد و لازم نيست شب اول و چهارم را خون ببيند؛ ولى بعضى از خانم ها ادعا مى كنند كه مطمئن هستند كه خونشان حيض است، ولى بر اثر خوردن قرص، شب دوم و سوم، خون حيض نمى بينند. حكم اين خانم ها چيست؟ ج ـ در حيض، مشاهده سه روز متوالى و پى در پى خون، شرط است و اگر كمتر باشد، حيض نيست. 30/4/69 (س 406) زنى بعضى از ماه ها روز پنجم و بعضى از ماه ها روز هفتم پاك مى شود. اگر در روز پنجم خونش قطع شود، آيا بايد تا روز هفتم صبر نمايد، يا اينكه بلافاصله غسل كند؟ (با توجه به اينكه بعضى وقت ها غسل كرده و اتفاقى نيفتاده، و بعضى وقت ها غسل كرده و بعد از غسل، دوباره خون ديده است). ج ـ بايد بعد از روز پنجم، امتحان و اختبار كند. اگر مطمئن شد كه خون (ولو در رَحِم) وجود ندارد، بايد غسل نمايد، و اگر خون آمد، دو مرتبه بايد غسل كند، و ايام پاكى در وسط هم محكوم به حيض است. 30/3/74 (س 407)بنده مدّت بيست سال است كه عادت ماهانه خود را ده روز مى دانستم تا روز ششم يا هفتم، خونريزى و پس از آن، ترشّح زردى مى بينم كه گاهى اين زردى تا روز دهم يا پانزدهم و يا بيشتر، ادامه دارد. سپس ترشّح، سفيد مى شود تا يك هفته به عادتم مانده كه باز زردى مى بينم. ضمناً گاهى تمام ماه را بين دو عادت، زردى مى بينم. حال سؤال من اين است كه: 1. مدّت عادت خود را چند روز بدانم؟ اگر نبايد ده روز بدانم، آيا تمامى اين سال ها نماز و روزه من قضا شده يا خير؟ 2. آيا اين زردى كه چند روز قبل و بعد از قاعدگى و يا در سرتاسر ماه مى بينم و تا به حال پاك مى دانستم، پاك است يا خير؟ ج 1 ـ اگر ترشّح ها از ده روز تجاوزنمى كند، همه مدّت، محكوم به حيض است و با تجاوز، همان مدّتى كه شرايط حيض را دارد، حيض است و بقيّه مدّت استحاضه و نسبت به گذشته كه ده روز را حيض قرار داده ايد، چون نمى دانيد ترشّح ها از ده روز تجاوزكرده يا نه، لذا نمازها قضا ندارد و روزه هايى هم كه خورده شده، قاعدتاً بايد قضا شود. ج 2 ـ اگر يقين داريد كه خون رَحِم نيست؛ بلكه عفونت و چرك است، پاك مى باشد. 24/12/77 (س 408 ) خانمى كه قبلاً عادت ماهيانه اش ده روز بوده و اكنون، مدّتى است كه پس از هفت روز، ديگر هيچ علايمى از خون نمى بيند و كاملاً پاك مى شود، آيا عادت ماهيانه او از ده روز به هفت روز تقليل پيدا كرده است؟ وظيفه او چيست؟ ج ـ هر زنى كه ايّام عادتش دو مرتبه مساوى باشد، صاحب عادت عدديه است و آن عدد، معيار است، چه در ابتدا و چه در تغيير عادت. بنابراين، در مفروض سؤال، هفت روز عادت محسوب مى شود و عادت ده روز قبلى، بى اثر است. 29/1/78 (س 409) زنى كه در حين نزديكى با شوهر، در غير ايامى كه حيض مى بيند (مثلاً ده روز بعد از اينكه ايام حيض او تمام شده است، يا هنوز حائض نشده)، خونى مى بيند كه صفات خون حيض را دارد، حكم آن خون چيست؟ آيا امكان دارد كه هنگام نزديكى، خون به جهت زخم يا جراحت به وجود آمده باشد؟ چنانچه حيض باشد، حكم كفّاره و غيره چيست؟ ج ـ اگر خروج خون در زمان عادت باشد و بداند كه سه روز متوالى هم خواهد آمد، محكوم به حيض است، وگرنه چون مشكوك است كه خون زخم است يا استحاضه، محكوم به استحاضه است، و كفّاره دخول در حال حيض (كه احتياط مستحب است)، منوط به علم قبلى است؛ امّا اگر بعد از آميزش متوجه شود، قطعاً كفّاره ندارد. 2/9/75 (س 410) زنى عادت وقتيه ندارد، امّا در مورد اينكه صاحب عادت عدديه است نيز ترديد دارد، به اين صورت كه مدت خون ديدن وى هفت روز است و از هفت تا ده روز، ترشحاتى به رنگ زرد تيره مى بيند. گاهى نيز در فاصله روز هفتم و دهم، لكه خون مى بيند. وظيفه وى چيست؟ (با توجه به اينكه عادت خويشان وى، بنا بر قول خودشان، هفت روز است). ج ـ همه ترشحات و انواع خون هايى كه چند روز بعد از حيض بيرون مى آيد و از ده روز تجاوز نمى كند (همچنان كه مفروض سؤال هم همين است)، محكوم به حيض است، و اگر از ده روز تجاوز كرد به مسئله 478 «رساله توضيح المسائل» اين جانب مراجعه فرماييد. 2/1/76 (س 411) زنى بعد از سپرى شدن ايام عادت و پاك شدن، آب زرد رنگى مى بيند و شك دارد كه خون است يا نه و نمى داند تا ده روز ادامه دارد يا نه. تكليف چيست؟ ج ـ اگر مطمئن است كه قبل از ده روز قطع مى شود، محكوم به حيض است؛ و اگر مطمئن است كه از ده روز تجاوز مى كند، آنچه كه بعد از عادت خارج مى شود، محكوم به استحاضه است؛ و اگر در تجاوز از ده روز شك دارد، ايام مشكوكه، ايام استظهار است. 8/3/76 (س 412) زنى كه اغلب مواقع بعد از شش روز پاك مى شود، اگر بعضى مواقع در پايان چهار يا پنج روز پاك شود، مى تواند غسل كند و عبادات خود را انجام دهد يا خير؟ ج ـ معيار در صحّت غسل و انجام دادن عبادات، همان اطمينان به پاك شدن است و هر زمان كه اطمينان داشت، بايد غسل كند و نماز بخواند. 21/6/77 (س 413 )اگر زنى پس از بلوغ، چه قبل از ازدواج و چه بعد از آن حائض نشده و هيچ وقت خون حيض نمى بيند، به احكام شرعى اش چگونه عمل نمايد؟ ج ـ احكام مختص حائض، از قبيل ترك نماز و روزه و حرمت دخول در مساجد، مشروط به ديدن خون حيض است و كسى كه خون نمى بيند، آن احكام بر او مترتّب نيست، هر چند در سنّ «من تحيض» باشد. 9/4/77 (س 414) شخصى عصر روز يكشنبه سوم ماه، حيض مى شود و عادت او ده روز است. آيا عصر روز سه شنبه، دوازدهم ماه، عادت او تمام مى شود يا عصر چهارشنبه سيزدهم ماه؟ در هر حال، اگر بعد از انجام غسل، آب زردى از وى خارج شود، آن را حيض قرار دهد يا استحاضه؟ و آيا غسل بر او هست؟ ج ـ ملاك، ده روز است و در مفروض سؤال، پايان عادت، سيزدهم ماه است. اگر در خون بودن آن مايع زرد رنگ، شك باشد، محكوم به طهارت است و هيچ اثرى از آثار خون ها بر آن بار نمى شود، و اگر يقين به خون بودن باشد، استحاضه است و احكام آن را داراست. 9/4/77 (س 415)گاهى در مسجدى يك قسمت از آن به عنوان تكيه يا حسينيّه ساخته شده و زنان تصوّر مى كنند در ايّام حيض مى توانند در آن قسمت داخل بشوند، آيا چنين چيزى امكان دارد؟ ج ـ ورود و توقّف زن حائض، در مسجد حرام است نه در غير آن، مانند حسينيّه و غيره. بنابراين، جواز و عدم جواز، تابع اطمينان به مسجد بودن و عدم اطمينان به آن است و محض گفتن افراد، نمى تواند سبب جواز ورود زن حائض شود، با فرض اين كه زن، آن جا را مسجد مى داند و اطمينان به مسجد بودن آن دارد. 21/1/79 (س 416) رفتن بانوان به حرم ائمه معصومين(عليهم السلام) به قصد زيارت، به هنگام عادت ماهانه، آيا جايز است يا خير؟ ج ـ احتياط واجب در ترك است. 15/4/73 (س 417) منظور از حرم در اماكن متبرّكه و مزار ائمه اطهار(عليهم السلام) كه دخول جُنُب و حائض در آن حرام است، چيست؟ آيا حرم امامزادگان هم مشمول اين حكم هست يا خير؟ ج ـ منظور از حرم، اطراف ضريح و زير گنبد است، و شامل رواق ها و صحن هايى كه مسجد نيست، نمى شود و دخول به حرم امامزادگان، اگر مسجد نباشد، حرمت ندارد، هر چند كه احترام حرم امامزادگان نيز مطلوب است. 4/3/76 (س 418) اگر فرضاً براى حرم ائمه(عليهم السلام) طبقات بالا و پايينى ساخته شود؛ آيا حكم حرمت توقف اشخاص جنب و حائض و نفساء در طبقات بالا و پايين مانند مساجد جارى است؟ ج- آرى جارى است، چون حرم ائمه معصومين(عليهم السلام) حكم مسجدرا دارد؛ همان طور كه مسجد عمق وارتفاع آن كلاً مسجد است نه فقط سطح ظاهرى آن، حرم ائمه(عليهم السلام)هم طبقاتى كه روى آن ها ساخته شود يا زير آن ها؛ حكم حرم را دارد. 26/5/80 (س 419) جنب شبستان مسجد و نمازخانه، كتاب خانه مسجد است و در آن، جلسه قرائت و تفسير قرآن برگزار مى شود و مسائل دين گفته مى شود. آيا براى خانم هايى كه عذر شرعى دارند و حرام است در مسجد توقّف كنند، جايز است در حال عبور از مسجد، داخل آن كتاب خانه بشوند و بعد از خاتمه جلسه از همان راه عبور، خارج شوند يا نه؟ ج ـ آنچه جايز است، رفتن از يك در و بيرون آمدن از در ديگر مسجد است نه ورود و خروج از يك در كه مرور بر آن صدق نمى كند. 11/5/77 (س 420) در مواقع ضرورى مثل مواقع امتحان دانش آموزان دختر كه گاهى در مساجد از آن ها امتحان مى گيرند، آيا دختران حائض مى توانند به مدّت طولانى در مسجدى توقّف كنند؟ ج ـ اگر راه منحصر به رفتن در داخل مسجد باشد، به حكم ضرورت، جايز است و بايد به حدّاقل از ضرورت، اكتفا شود. 9/4/77 (س 421) در مورد زن حائض در بسيارى از فتاواى مراجع حق رفتن به داخل مساجد و توقف در آن را ندارد و حرام بوده. اگر حرام باشد پس زن مصيبت ديده داغدار كه در حيض به سر مى برد چگونه مى تواند در مسجد توقف نمايد و در مراسم شركت نمايد؟ اگر ورود زنان حائضه در بقاع متبركه و قبور ائمه اطهار حرام است و اگر زني براى زيارت عتبات عاليه و مكه مكرمه رفته و در آن جا حيض شود در صورتى كه زمان هم محدود است حكمش چيست؟ ج ـ اگر راه، منحصر به رفتن در داخل مسجد باشد، به حكم ضرورت جايز است، امّا بايد به حداقل از ضرورت، اكتفا شود. امّا مكه و مسجد الحرام آداب مخصوص به خود را دارد. 5/7/81 (س 422) آيا قرآن خواندن، هنگامى كه زن داراى عذر شرعى(حيض) است، حرام است؟ ج ـ خواندن قرآن براى حائض و جنب، مكروه، امّا جايز است؛ ليكن خواندن حتّى يك حرف از سوره هايى كه سجده واجب دارند، حرام است. 21/8/68 (س 423) آيا هميشه كراهت در عبادت، به معناى «أقلّ ثواباً» است يا معناى ديگرى هم دارد؟ ج ـ اگر عبادت داراى بدل است (مثلاً خواندن نماز در حمام)، در اين گونه موارد، به معناى اقلّ ثواباً است؛ امّا اگر بدون بدل است (مانند روزه روز عاشورا يا قرائت قرآن در حال حيض)، به معناى رجحان ترك است، و اينكه عنوان ارجحى مانند عدم تشبّه به بنى اميه، بر ترك آن مثلاً منطبق است، و به جا نياوردن بهتر از انجام آن است. (س 424) اگر زنى در مسجد حيض شود، تكليف او چيست؟ ج ـ واجب است كه از مسجد خارج شود. 17/1/68 (س 425) آيا زن، پس از اتمام دوره قاعدگى و پيش از غسل حيض، مى تواند با شوهرش همبستر شود؟ ج ـ هر چند حرمت ندارد، ليكن احتياط مستحب آن است كه تا غسل نكرده، از جماع با او خوددارى شود. 8/11/75 (س 426) غسل بعد از سقط جنين چيست؟ آيا غسل نفاس است، يا اينكه ذى روح بودن جنين براى تحقّق نفاس شرط است؟ ج ـ خونى كه بعد از سقط جنين ديده مى شود، غسل نفاس دارد، و ذى روح بودن جنين، شرط تحقّق نفاس نيست. 18/11/74 (س 427) زنى كه سِزاريَن مى شود و بچه را از پهلوى او خارج مى كنند، خونى كه مى بيند، نفاس است يا استحاضه؟ ج ـ خونى كه از مجراى طبيعى و به سبب ولادت بيرون مى آيد، محكوم به نفاس است، هر چند طفل را با جرّاحى از پهلو خارج كرده باشند؛ و امّا خونى كه از محلِ عمل به واسطه جرّاحى خارج مى شود، نفاس نيست. 5/3/76
|