|
احكام مسجد
(س 695) اُريد أن استفسر عن مسألة وهي هل تقبل الصلاة في البيت علماً بأن جار البيت مسجد قريب جداً للبيت وأنا قد سمعت أنّه لاصلاة لمن جاره مسجد فما أدري ماهو الحكم علماً بأن سبب عدم الذهاب هو اُمور نفسية أي الاستحياء اشكركم على إتاحة لي هذه الفرصة؟ ج ـ تقبل الصلاة فى البيت ومقصود الرواية من (لا صلاة لجار المسجد إلاَّ في المسجد) هو الكمال لاالصحة فيستحب الصلاة في المسجد مع عدم العذر كالمطر أو غيره. 18/1/83 (س 696) شخصى مسجدى را نجس كرده و فرد ديگرى جهت تطهير، كف مسجد را كه نجس شده، كنده است. خرج تعمير مسجد به عهده كدام يك است؟ ج ـ به عهده نجس كننده است، زيرا سبب خرابى مسجد شده است. 1/11/73 (س 697) اگر يك قسمت ديوار توالت مسجد به مسجد وصل شود، چه حكمى دارد؟ ج ـ اگر موجب نجاست ديوار مسجد نگردد، مانعى ندارد. 16/11/74 (س 698) يك سيد عالمى مدّت سى وشش سال در يكى از مساجد بهشهر نماز جماعت و منبر وعظ و خطابه و تفسير قرآن را عهده دار بوده و مخصوصاً براى طلبه هاى جوان زياد زحمت كشيده است. حال ميل دارد او را در بيرون كفشدارى مسجد يا در گوشه حياط دفن نمايند. آيا جايز بوده يا خير؟ ج ـ به طور كلّى دفن ميّت در مسجد جايز نيست، امّا درجايى از آن كه مسجد نباشد و منع قانونى ويا منع ازطرف توليت و اهالى محل نباشد، مانعى ندارد و از قضيّه شخصيّه هم نه اطلاعى دارم ونه نظرى دارم. 27/2/81 (س 699)اگر نقطه اى از حياط مسجد يا شبستان و يا يكى از قالى هاى فرش شده در شبستان نجس شود، آيا قبل از تطهير آن نقطه، مى توان در مسجد اقامه نماز كرد يا حتماً بايد نماز را به بعد از تطهير قسمت نجس موكول كرد؟ ج ـ چنانچه مورد نجاست، مسجد يا فرش مسجد است، بايد براى نماز، اوّل نجاست را از بين ببرند، بعد نمازرا اقامه نمايند، وچنانچه وقت تنگ است ونماز قضا مى شود، اوّل نماز را اقامه نمايند، و بعد، ازاله نجاست شود و به هر حال، اگر در فرض سعه وقت اوّل نماز آورده شده، معصيت شده، ليكن نمازشان صحيح است. 16/10/77 (س 700)اگر افرادى با رعايت نكردن نظافت، باعث آلودگى محيط مسجد مى شوند، آيا هيئت اُمناء و متولّيان مسجد يا حسينيّه تكليف شرعى از نوع وجوبى براى نظافت فرش هاى آلوده (بجز نجاسات معروف) و ظواهر مكان هاى مذكور را دارند يا خير؟ ج ـ خودشان بايد احساس مسئوليت شرعى نمايند و نظافت، فى حدّ نفسه، جنبه وجوب ندارد. آرى، هر نوع تلاش ارشادى و اقتصادى براى نظافت مساجد، موجب ثواب فراوان است. 6/6/78 (س 701) رعايت نكردن نظافت و بهداشت بعضى افراد در مساجد، باعث فرار برخى از جوان ها از چنين محيط هاى مقدّسى مى شود. لذا خواهشمند است تكليف شرعى را در خصوص افرادى كه با لباس آلوده يا ظاهر نامرتّب به مساجد و حسينيّه ها وارد مى شوند، بيان فرماييد. ضمناً آيا شرعاً جوازى براى ممانعت از ورود افراد مذكور به اماكن مقدّس وجود دارد يا خير؟ ج ـبايد با ارشاد و نصيحت و بالا بردن فرهنگ نظافت، و بيان ارزش مساجد، جلوگيرى شود و منع الزامى و غير ارشادى مجوّزى ندارد. 6/6/78 (س 702) آيا حضور اهل كتاب و شركت آنان در مراسمى كه در مساجد برگزار مى شود، هتك مقام مسجد محسوب مى شود يا خير؟ ج ـ هتك، محسوب نمى شود. 25/7/74 (س 703) مع الأسف الشديد نرى في كثير من البلدان الإسلامية ان الاجانب من غير المسلمين يبنون المساجد والحسينيات وحتى ان المقاول هو مسلم شيعي ولكن عماله من غير المسلمين وفيهم كفار كالسيخ والبانيان وهندوس وامثالهم واذا قلت له لا يجوز بناء المسجد والمأتم بيد هؤلاء وبعد النقاش الطويل يقول نحن نطهر ظاهر المسجد والحسينية فهل يجوز بناء المسجد والمأتم بيد هولاء وهل يطهر بغسل ظاهر المسجد ام لا ؟ بينوا لنا حكم اللّه وشكراً لكم. ج ـ بناء المسجد و المأتم بيد غير المسلمين في حدّ نفسه لابأس به وإن كان بيد المسلمين أولى و أنسب والبناء بأيديهم لاتكون سبباً للنجاسة لكونهم غير نجس و إنّما النجاسة تكون لغير المسلم الكافر الجاحد للاسلام عن عناد لاعتقاد الاسلامي وذلك غير محقّق فى جمهور غير المسلمين هذا مع انّ الشكّ في عنادهم كاف لعدم الحكم بالنّجاسة. 20/12/81 (س 704) احكام ورود كفار - اعم از اهل كتاب و غير اهل كتاب - به مسجد الحرام و اماكن مقدسه و ساير مساجد چيست؟ ج ـ در صورتى كه براى مصلحت اسلام و مسلمين و مملكت هاى اسلامى و يا جلب محبت آنان و يا جهات مرجّحه ديگر باشد، مانعى ندارد. 14/9/82 (س 705) مسألة طهارةُ أهل الكتاب مسألة خلافيه بين الفقهاء منهم من يرى طهارة أهل الكتاب ومنهم من يرى نجاستهم و منهم من يحتاط في المسألة أحتياطاً وجوبيا على انّهم نجسون السؤال هل يجوز دخولهم المساجد عند من يحكم بطاهرتهم والناس يختلفون فى التقليد فمع فرض الجواز سوف يحدث أرباكاً في المسجد بين من يجوز ومن يرى خلاف ذلك أم أنه يجب الإحتياط في هذه المسألة فنمنعهم من الأماكن المقدسة؟ ج ـ يجوز دخول غير المسلم المسجد على أن يكون له غرض عقلائي من قبيل الاشتراك فى مجالس الترحيم أو الحضور في المجالس الدينية، وحرمة دخولهم ترتبط بالقضية على نحو الاطلاق ودون قيد وشرط ولاينظر في الحرمة إلى الحالات الخاصة من قبيل ما تقدّم. و لايخفى أن حرمة دخولهم غير تابعة لطهارتهم و نجاستهم. نعم اختلاف المسلمين في قضية دخولهم المسجد تعدّ مسألة اُخرى ينبغى حلها بالطرق السلمية، و بما أن هذه القضية موضع اختلاف فلا ينبغي إدخالهم المساجد، و من جانب آخر لاينبغي أن يعكس تعاملنا معهم صورة عنيفة و غير مطلوبة عن الاسلام. 30/8/81 (س 706)تزيين و زينت مساجد با نقّاشى و كاغذ ديوارى عكسدار، همچنين نصب قاب عكس و منظره در اين مكان ها چه حكمى دارد؟ ج ـ نبايد چيزهايى كه مثل انسان و حيوان روح دارد، در مسجد نقش كنند و نقّاشى چيزهايى مثل گل و بوته كه روح ندارند، مكروه است. 24/5/76 (س 707) آيا از نظر شرع مقدس اسلام ساده بودن مسجد و بى زرق و برق بودن آن بهتر است يا آن كه هر چندسال بر زينت مسجد افزوده شود و مساجد به شكل مكان هاى زينتى در آيد؟ ج ـ زينت و زيباسازى مسجد اگر سبب جذب مردم براى آمدن به مسجد و جماعات و سبب مكث زياد افراد در مسجد براى عبادت شود، مانعى ندارد، بلكه هر كارى كه سبب تعمير معنوى گردد مطلوب مى باشد. آرى، اگر زينت ها به گونه اى است كه موجب حواس پرتى عبادت كنندگان باشد يا تصوير و امثال آن باشد، تركش مطلوب است. 22/12/80 (س 708)بعضى از فرش هاى داخل مساجد، داراى نقوش ريزى مثل تصوير بعضى از پادشاهان، جانوران و پرندگان و اين قبيل نقش هاست كه توسط افراد خيّر خريدارى و جهت استفاده مسجد، وقف شده است. به جا آوردن نماز و ديگر فرايض الهى بر روى اين نوع فرش ها چه حكمى دارد؟ ج ـ مانعى ندارد و واقفان، ان شاءالله مأجورند. 9/5/78 (س 709) آيا شرعاً مى توان قسمتى از بالكن مسجدى را كه در آن از در اصلى مسجد جداست و در مواقع لزوم جهت مراسم ختم از آن استفاده مى شود، به كتابخانه تبديل كرد؟ ج ـ هرگونه استفاده عبادى و تغيير در ساختمان مسجد براى كار خير كه سبب خراب كردن نباشد (مانند اضافه كردن در و ديوار به بعضى از جاهاى آن و نيز ساختن كتابخانه) با رعايت شرط مرقوم، ممنوع و حرام نيست، مگر آنكه مزاحم نمازگزاران گردد، چون نماز خواندن در مسجد بر همه كارهاى خير مقدم است؛ و چه نيكوست، اگر نگوييم لازم، كه براى اين گونه امور از روحانى محل، كسب رضايت و با وى مصلحت انديشى شود. 6/3/68 (س 710) آوردن ميز تنيس به مسجد يا فضاى مسجد از قبيل حياط، زيرزمين و... جهت انجام فعاليت هاى سالم فرهنگى ـ ورزشى، در كنار آموزش تعاليم دينى (آموزش قرآن، احكام و عقايد)، چه حكمى دارد؟ ج ـ هر چند عمل و كار خير در مسجد كه مزاحم نمازگزاران نباشد، جايز است، ليكن لازم است در اين گونه امور رضايت امام جماعت مسجد جلب شود. 29/4/74 (س 711) خوردن و آشاميدن در مساجد و كف زدن در جشن هاى انقلاب اسلامى و ميلاد ائمه معصومين(عليهم السلام) چه حكمى دارد؟ همچنين آزين بندى مساجد، آيا براى نماز اشكال دارد يا خير؟ ج ـ اتّباع از نظر امام جماعت مسجد در اين گونه امور، مطلوب ـ بلكه لازم ـ است. 24/3/74 (س 712) آيا پخش فيلم هاى آموزشى و غيرآموزشى (نظير فيلم سينمايى) در مساجد جايز است؟ آيا از مساجد مى توان جهت برپايى كلاس هاى تابستانى دانش آموزان استفاده كرد؟ ج ـ انجام هر كار خيرى در مسجد كه مزاحم نماز و نمازگزاران نباشد، مانعى ندارد؛ ليكن رعايت جلب نظر و رضايت امام جماعت محل، لازم است. 18/4/74 (س 713) داير كردن بانك نوار قرآن، سخنرانى و سرودهاى مجاز در مسجد و همچنين نصب عكس شهدا، بريده روزنامه ها و جرايد در تابلوى اعلانات داخل مسجد، چه حكمى دارد؟ ج ـ جايز و مطلوب است. 5/3/74 (س 714) زيرزمين مسجدى قبل از تجديد بناى ساختمان مسجد، به عنوان مسجد بوده، ولى در تجديد بنا به علت ناهموار بودن زمين، به صورت دو طبقه ساخته شده است. آيا حكم مسجد را دارد؟ آيا مى توان از اين مكان براى اجراى نمايش كه شامل صدا با پخش موسيقى و سرود مى باشد، استفاده نمود؟ ج ـ فرقى بين زيرزمين مسجد و روى آن نيست و همه آن ها مسجد است؛ و انجام هر كار خير، بلكه مباح، كه مزاحمتى براى نمازگزاران نباشد، جايز و حلال است. 24/3/74 (س 715) زمينى وقف مسجد گرديده و مردم به نيّت ساختمان مسجد كمك نموده اند، چندين سال در زيرزمين مسجد نماز برگزار شده و اكنون كه طبقه همكف آماده شده، از آنجا براى نگهدارى وسايل مسجد استفاده مى شود، و در ايّام محرم و صفر به عزاداران اباعبدالله(عليه السلام) غذا مى دهند، و افرادى كه عذر شرعى دارند، وارد آن نمى شوند. آيا مى توان از اين زيرزمين براى ورزش جوانان و نوجوانان استفاده و درآمد حاصل از آن را صرف بناى همان مسجد كرد؟ ج ـ انجام هرگونه كار خيرى در مسجد كه مزاحم نمازگزاران نباشد، مانعى ندارد؛ ليكن گرفتن اجرت براى آن، جايز نيست؛ و زيرزمين مسجد كه به عنوان مسجد ساخته و نماز هم در آن خوانده شده، با قطع نظر از جهات ديگر، جزو مسجد است. 14/4/74 (س 716) مسجدى قديمى به طول نُه متر و عرض هفت متر در كاشان به منظور توسعه و بازسازى، تخريب و با خريد دو باب مغازه و دو باب منزل مسكونى، مسجد جديدى در چهار طبقه با مشخّصات ذيل ساخته شده: 1. طبقه همكف به منظور مسجد با مساحت 350 متر مربع؛ 2. طبقه فوقانى به منظور مسجد زنانه و حسينيّه. طبقه همكف اوّل تحتانى، جهت احداث درمانگاه در نظر گرفته شده است و طبقه دوم تحتانى، جهت كتابخانه و سالن مطالعه. با اين توضيح كه راه مسجد و درمانگاه جداست، آيا داير نمودن درمانگاه در طبقه اوّل تحتانى كه طبق نيّت و نظر بانى ساخته شده جايز است؟ ج ـ فرقى بين زير زمين مسجد و روى آن نيست و همه آن ها مسجد است، انجام دادن هر كار خير، بلكه مباح كه مزاحمتى براى نمازگزاران نداشته باشد، جايز و غير حرام است. شايان ذكر است كه رعايت احكام مسجد نسبت به مقدار مسجد قديمى در همه طبقات لازم است؛ چون هر كجا مسجد شده است، از عمق زمين تا ارتفاع بالا، همه و همه مسجد است. 1/7/79 (س 717)آيا برگزارى جشن عروسى در داخل مسجد، جايز است يا خير؟ ج ـ اين گونه امور را به مسجد نكشانند كه مفسده دارد. 9/5/78 (س 718)فعّاليت اقتصادى در مسجد جهت رونق امور آن، چه صورتى دارد؟ براى مثال، ما در آشپزخانه وسيع و مجهّز مسجد، اقدام به پخت غذا براى مراسم مختلف مؤمنان مى نماييم و درآمد حاصل را پس از پرداخت اجرت آشپز، صرف امور جارى مسجد مى نماييم. اين كار چه صورتى دارد؟ ج ـ در صورتى كه با برنامه هاى اصلى مسجد نيز منافات نداشته باشد و امام جماعت مسجد هم موافق باشد، چون اين گونه اموال، اموال مسجد است، براى هر كارى كه نفع مسجد را متضمّن باشد، جواز استفاده، بعيد نيست. 1/10/76 (س 719)معمولاً در روستاها از قديم تا كنون رسم بوده و هست كه در ايّام سوگوارى ها از جمله ماه محرّم، در داخل مساجد، به اصطلاح خرج مى دهند. نظرتان را در اين خصوص بيان فرماييد؟ ج ـ عمل به اين گونه سنّت هاى حسنه، نه تنها هيچ مانعى ندارد؛ بلكه مستحب و جزو مصاديق عزادارى و تعظيم شعائر است. خداوند به ساعيان و بانيان و دست اندركاران، توفيق زيادترى عنايت فرمايد. 22/8/76 (س 720) آيا مى توان براى تأمين كردن هزينه هاى مسجد (از قبيل هزينه آب، برق، مستمرى خادم و...) قسمتى از زيرزمين مسجد را كه جَنب خيابان است، به عنوان مغازه تجارى به افراد اجاره داد؟ ج ـ چون خلاف وقف است، جايز نيست. 3/7/72 (س 721) چنانچه مشخص شود كه در ميان كمك هاى مردمى به مسجد، مبالغى غيرمخمّس وجود دارد. آيا مى توان چنين پولى را خرج مسجد نمود؟ ج ـ بدون اجازه مجتهد جامع الشرائط، جايز نيست. 29/4/71 (س 722) هيئت امناى مسجدى براى تأمين كردن هزينه هاى مسجد (از قبيل پول آب، برق، گاز، مستمرى خادم و...) اقدام به چاپ قبض مراسم ترحيم نموده و از كسانى كه براى اموات خود مراسم ترحيم برگزار مى كنند، مبلغى با قبض هاى فوق دريافت مى كنند. آيا گرفتن اين پول جايز است يا خير؟ ج ـ گرفتن اين گونه پول ها، براى امثال امورى كه در سؤال ذكر شده، به شرط رضايت امام جماعت مسجد، مانعى ندارد. 30/3/74 (س 723) خدّام و هيئت امناى مساجد، تا چه ميزان مى توانند در برگزارى مراسم و برنامه ها و عدم آن، دخالت كنند؟ ج ـ شرعاً هيچ كس نمى تواند مانع كار خيرى كه مزاحم نمازگزاران نباشد، گردد. 21/8/78 (س 724 ) روستايى داراى مسجدى است كه بيش از دو قرن قدمت تاريخى داشته و تخريب شده است. جهت تجديد بنا، اهالى، قبض هايى را تهيّه نموده اند و از اين طريق، كمك هاى نقدى از مردم جمع آورى نموده اند و از طرفى پول هاى جمع شده به نام مسجد تخريب شده و حتّى وسايل موجود مسجد قبلى، توسط عدّه اى جهت بنا و ساخت و ساز مسجد جديد ديگرى به كار رفته است. حال كمك هاى نقدى و غير نقدى مسجد تخريب شده و وسايل موجود آن كه در ساخت و ساز مسجد جديد به كار برده اند، چه حكمى دارند؟ و نماز خواندن در اين مسجد، چه حكمى دارد؟ ج ـ محض صَرف مصالح مسجدى كه مخروبه باشد، در ساختن و تعمير مسجد ديگر، چه به عينه و چه به قيمت، مانعى ندارد و بايد توجّه داشت هر پولى كه براى كارِ خير از كسى گرفته مى شود، اگر از اوّل براى كار معيّنى نباشد، صرفش در هر كجا كه خير باشد، مانعى ندارد؛ و امّا اگر براى كار خاصى باشد، اگر بعد راضى شوند نيز مانعى ندارد؛ چون هر چند قبل از رضايت درست نبوده و كسى كه مصرف نموده ضامن است، ليكن بعد از رضايت، چون برائت ذمّه ضامن حاصل مى شود و يا نسبت به عين اگر ضمانت نبود، با اجازه جواز حاصل مى شود و به هر حال، مانعى ندارد. (س 725)دو مسجد در داخل يك روستا وجود دارد كه مردم به يكى از اين دو مسجد كمك زيادترى مى كنند. آيا مى توان درآمد اين مسجد را براى مسجد ديگر كه نيمه كاره است، خرج كرد؟ ج ـ اگر پولى كه پرداخت مى شود، براى مسجد معيّنى باشد نه مطلق مساجد، نمى توان در غير آن مسجد مصرف نمود. 27/2/78 (س 726) ما اهالى روستايى توانسته ايم به بركت انقلاب و با كمك و يارى جهاد سازندگى و با همّت و اتّحاد مردم روستا، مسجدى را از نو بنا كنيم. اكنون كه مسجد آماده است همه اهالى در ساخت آن سهيم هستند، و بين كسانى كه كمك كرده اند يقيناً مى دانيم كسانى هستند كه اهل دادن زكات و خمس اموالشان نيستند، ولى به هر صورت، كمك هاى نقدى كرده اند و بعضى بودند كه قيّم (صغير) بودند و از مال يتيم كمك نمودند. لذا خواهشمنديم كه نظر خود را در صرف پول هاى داده شده مرقوم بفرماييد؟ ج ـ صرف پول هايى كه افراد براى كار خير مى پردازند، در كار خير، چه ساختمان مسجد و چه غير آن از امور خيريه ديگر، جايز است و استفاده از آن ها مانعى ندارد و دهندگان وجه هم ان شاءالله مأجورند، و در مورد مسئله ندادن خمس، چون پول هاى پرداخت شده معلوم نيست كه نزد صاحبش متعلّق خمس شده باشد و خمس آن را نپرداخته باشد يا متعلّق خمس نشده و قبل از رسيدن سال و گذشت يك سال بر آن، صرف دركار خير نموده، تصرّف در آن ها مانعى ندارد و محض اين كه شخصى حساب سال ندارد و خمس نمى پردازد، نمى تواند سبب حرمت تصرّف در پول هايى باشد كه به مصرف خير مى رساند و همان طور كه ذكر شد، مشكوك است و سبب عدم جواز تصرّف نيست. آرى، نسبت به اموال يتيم، اگر مطمئن باشيد كه از مال آن هاست، بايد به مقدار مصرف شده از مال آن ها برگردانده شود؛ يعنى مصرف كنندگان ضامن اند. 19/10/77 (س 727) به اطّلاع مى رساند كه دو سال قبل در روستايى مسجدى بنا شده است كه چون بودجه مسجد براى ساختمان مسجد كفايت نمى كرد، از مردم درخواست شد كه در صورت داشتن زكات، آن را تحويل مسجد دهند تا براى احداث مسجد مصرف شود. لذا افراد، داوطلبانه اسامى خود را در ليست افرادى كه قول دادند زكات خود را به مسجد بدهند نوشتند تا بعداً نسبت به پرداخت زكات خود اقدام كنند. اين افراد، بعداً زكات خود را پرداخت نمودند و بعضى از افراد هم شايد مبلغى كم تر از آنچه قول داده بودند پرداخت كردند و به طور كلّى بايد گفته شود كه مبلغى بالاجبار از افراد گرفته نشده است. با اين حال، شخصى از اهالى روستا، آگاهانه يا ناآگاهانه، اظهار مى دارد كه چند تن از افرادى كه زكات خود را به مسجد داده اند، براى اين كه در مقابل مردم خجل نشوند، بالاجبار و ناخواسته، زكات خود را به مسجد داده اند. بنابراين، نماز خواندن در اين مسجد جايز نيست و با نشر اين سخن، در مردم ايجاد شك نموده است. همچنين اين شخص از ذكر نام افرادى كه بالاجبار پول خود را به مسجد داده اند، خوددارى مى كند تا اين كه وجوهشان به آن ها برگردانده شود. لذا استدعا داريم با توجّه به اين نكته كه اين مسجد تنها مسجد اين محل است كه در تمام طول سال نماز جماعت در آن بر پا مى شود، اين مسئله را براى ما حل نماييد. ضمناً بفرماييد تا چه اندازه اى زكات را مى توان به مصرف مخارج مسجد رساند، در صورتى كه فقير در روستا باشد؟ ج ـ مصرف نمودن زكات در مسجد، مانعى ندارد و از مصاديق فى سبيل الله است و بودن فقير، مانع از صرف در آن نيست؛ ليكن رعايت حال فقرا امرى مطلوب است، چون آن ها نماز مى خوانند و مسجد جاى نماز است و در مورد مسئله خجالت، اگر ثابت شود كه افرادى زكات را بدون قصد قربت پرداخت نموده اند، بايد پولشان به نحوى برگردانده شود؛ ليكن تا معلوم نشوند و مطالبه ننمايند، نه مشكلى از جهت ردّ پول آن ها وجود دارد، و نه از جهت مسجد و نماز خواندن در آن، و محض گفتن ها نبايد مانع از رفتن به مسجد و عبادت در آن بشود. 18/6/77 (س 728)هيئت امناى مسجد، ماهيانه مبالغى را از مردم دريافت مى كند. آيا مى توان مبالغ مذكور را كه در جهت مسجد و امور آن دريافت مى شود، به افرادى كه بى بضاعت و نيازمند هستند، وام داد؟ و آيا مى توان بابت تأسيسات ديگر چون مدرسه و حمّام و جاده سازى و... صرف نمود؟ و در حالى كه مبالغ مذكور، براى خرج در امور مسجد جمع آورى مى شود و شايد اهالى روستا راضى نباشند، آيا مى توان به عنوان قرض، صرف كفن و دفن و ساير امورات متوفّايى كرد؟ ج ـ پولى كه براى مسجد گرفته مى شود، در همان مسجد بايد خرج گردد، و اگر براى تعمير مسجد باشد، حتماً بايد صرف ساختمان و تعمير آن شود. آرى، اگر هيئت امناء موقع جمع كردن پول اعلام كنند اين كمك را مى گيريم و به هر مورد خير كه صلاح دانستيم مصرف مى نماييم، در آن صورت، صرف در غير مسجد، مانعى ندارد. 15/4/77 (س 729) مسجدى با بيش از چهل سال سابقه ساخت و عدم رعايت اصول فنّى ساختمان سازى بنا بر اظهار نظر كارشناسان ساختمانى، فاقد مقاومت لازم در برابر حوادث احتمالى است و با توجّه به نداشتن امكانات تأسيساتى، در حال حاضر، به هيچ وجه قابل استفاده براى فعّاليت هاى مذهبى، فرهنگى، و... نيست. اكثر اهالى مؤمن و متديّن نمازگزار و هيئت امناى محترم با بررسى هاى همه جانبه، تصميم به تخريب مسجد و ساخت مجدد آن با طرّاحى مطلوب گرفته اند. لذا استدعا داريم در مورد سؤالات ذيل، راهنمايى لازم را بفرماييد: 1. تخريب بناى موجود با توجّه به موارد فوق چگونه است؟ 2. آيا دفع ضايعات ساختمانى و فروش بعضى اقلام ساختمانى كه نمى توان در مسجد جديد از آن ها استفاده نمود و صرف درآمد ناشى از فروش آن ها در ساختمان جديد مسجد، اشكالى دارد؟ ج 1ـ بلا مانع است. ج 2ـ پس از تخريب مسجد، اقلام ساختمانى آن، اگر قابل استفاده در خود آن مسجد باشند، بايد در خود آن مسجد به كار برده شود، وگرنه در مسجدى ديگر؛ و اگر باز قابل استفاده در مسجد ديگرى نبود، اگر قابل فروش است، بفروشند، و براى مصالح خودِ آن مسجد مصرف كنند، و اگر ممكن نبود، براى مسجدى ديگر به مصرف برسانند. 9/4/76 (س 730)آيا در صورت عدم امكان گسترش ساختمان يك مسجد، مى توان مسجد را در محلّ ديگرى غير از مكان مسجد فعلى بنا نهاد يا خير؟ ج ـبايد سعى نماييد تا همان مسجد گسترش يابد و تخريب آن براى گسترش و جذب جمعيت زيادتر و مكان بيشتر كه تعمير معنوى مسجد است جايز مى باشد و معلوم است كه گسترش همان مسجد از صرف كردن كارهاى دوباره جلوگيرى مى نمايد؛ امّا اگر نتوان گسترش داد، گرچه تخريبش حرام است؛ امّا ساختن مسجد در جاى ديگر، مانعى ندارد. 13/8/78 (س 731) چند سال قبل، در يكى از روستاهاى تابع ساوجبلاغ، به ساختن مسجدى اقدام كرديم. با توجه به اينكه مسجد در كنار خيابان و مدخل ورودى روستا و محلِ رفت و آمد وسايل نقليه قرار دارد و احتمال خطر تصادف براى عابرين وجود دارد؛ لذا هيئت امناى مسجد در نظر دارند در فاصله دورتر از مسجد فعلى، مسجدى را بنا كنند و مسجد مذكور را به مغازه و تأسيسات مستقل تبديل كنند و درآمد حاصل از آن را به مخارج مسجد دوم و امور فرهنگى و تبليغى اختصاص دهند. آيا شرعاً مجاز به انجام اين كار هستند يا خير؟ ج ـ با قطع نظر از جهات ذكر شده در سؤال كه بعيد نيست خود آن ها مجوّزى براى تبديل و تخريب آن مكان باشد، با مجوّزى كه داده مى شود، اگر چه وقفيّت هم ثابت گردد، با فرض اينكه ظاهراً در آن مكان به عنوان مسجد، نمازى خوانده نشده است، وقفيّت تمام نيست و هيئت امنا مجازند. 10/11/74 (س 732)در صورت تخريب مسجد به هر علّت ممكن، آيا زمين آن، حكم مسجد را دارد يا خير؟ ج ـ خروج زمين از مسجديت، مشكل است، مگر با گذشت زمان از مسجديت بيفتد. 13/8/78 (س 733) هيئت امناى مسجدى در نظر دارند شبستان آن را به علّت قديمى بودن، تخريب و بازسازى نمايند تا فضاى مسجد اضافه گردد. تعدادى از اهالى محترم محل به دليل اين كه مسجد، معجزاتى داشته و از بيم احتمال جا به جا شدن محراب و اين كه ممكن است در ساخت و ساز جديد، هزينه آن از راه درآمد نامشروع باشد، معترض اند. حكم شرعى مسئله را بيان فرماييد. ج ـ تعمير و نوسازى مساجد با فرض خراب بودن آن و يا براى تعمير معنوى، يعنى آمدن جمعيّت زيادتر، هر دو مشمول آيات و روايات مُرغبه به تعمير مساجد مى باشد و جايز است، كما اين كه هر پولى كه در دست افرادى است كه كار حلال دارند، گرچه كار حرام هم داشته باشند، به حكم يد، محكوم به حليّت است و نبايد مانع كمك آن ها در اعمال خيريّه شد؛ امّا به هر حال، توجّه به اثر باستانى بودن يك مسجد و اين كه نوسازى موجب اختلاف بين نمازگزاران و مردم محل نگردد، لازم است و اين گونه امور مهمّه لازمه را نمى توان ناديده گرفت و به دنبال يك امر مستحب رفت و در خاتمه، از قضيّه شخصيّه اطلاع نداريم و از قضاوت هم معذوريم، و آنچه بيان شد، حكم كلّى مسئله است و ناگفته نماند نظر روحانى مسجد، به هر حال بايد جلب شود كه «يرى الشاهد ما لا يرى الغائب». 15/1/79 (س 734) مسجدى متروكه و مخروبه در يكصد مترى مسجد جامع روستايى قرار دارد. آيا مرمّت اين مسجد با وجود اينكه در كنار مسجد جامع قرار دارد، جايز است؟ و آيا نذوراتى كه در جهت تعمير اين مسجد در نظر گرفته شده يا مى شود، صحيح است؟ آيا اين احتمال كه در صورت تعمير مسجد متروكه، اهالى نسبت به تعمير مسجد جامع (در صورت لزوم) كمتر رغبت نشان خواهند داد، و به آن مسجد لطمه خواهد خورد، تعمير مسجد متروكه، شرعاً جايز است؟ ج ـ هركسى بر مال خود مسلّط است و هيچ كس را از عملى كه خودش خير مى داند و منشأ فساد نيست، نمى توان منع كرد. 18/4/74 (س 735) مهندس طراح، نقشه مسجد را به گونه اى طراحى نموده كه شبستان مسجد رو به قبله باشد و به همين دليل مقدارى زمين اضافى در قسمت عقب و كنار مسجد به وجود آمده كه وى مى خواهد از اين قسمت استفاده كرده، اتاقى را براى برگزارى كلاس هاى قرآن و عقايد و...، و اتاق ديگرى را براى كتابخانه و مطالعه اختصاص دهد بدون اينكه از فضاى شبستان كم شود. آيا اين كار جايز است يا خير؟ و اگر بلامانع است، از بودجه اى كه مردم براى ساختمان مسجد اهدا كرده اند، آيا مى توان براى ساخت كتابخانه و... هزينه نمود يا خير؟ آيا مى توان در قسمت زيرزمين مسجد براى ترغيب جوانان و نوجوانان به ورزش و پر نمودن اوقات فراغت آنان، كلاس هاى ورزشى برگزار كرد يا خير؟ ج ـ همه موارد ذكر شده در سؤال جايز است و حرمت شرعى ندارد، چون اتاق براى مسجد ساخته شده و اگر امور ذكر شده كه در آن انجام مى گيرد، مزاحم نمازگزاران نباشد (چنانچه فرض سؤال بر آن است) جايز است؛ و پولى كه مردم براى مخارج مسجد مى دهند، غرض آن ها خرج در مسجد است، و قرار دادن امثال ميز تنيس و كارهاى ديگر كه در مسير توجه امّت به اسلام و ارزش هاى اسلامى است (همان طور كه در سؤال مفروض است)، كارى خير است مثل همه امور خيريه ديگر و مزاحمتى هم كه براى نمازگزاران ندارد، پس جايز است، ليكن جلب نظر امام جماعت محترم مسجد در اين گونه امور، بلكه همه امور، مطلوب و براى پيشرفت كارها لازم است. 30/7/72 (س 736) مالكان زمينى به مساحت حدود سه هزار متر مربع، قسمتى از آن را كه حدود 1200 متر مربع است، براى مسجدى اختصاص داده اند. حدود پنج متر مربع از آن زمين كه بين مسجد مذكور و بقيّه ملك قرار دارد، براى ساختن گلدسته در نظر گرفته شده بود؛ امّا به علّت مسائل مختلفى مانند عقب نشينى، عدم موافقت شهردارى و هزينه سنگين و غيرلازم بودن آن، موضوع ساخت گلدسته منتفى شده است. مالكان آن تكّه زمين كه واقفان زمين مسجدِ مذكور نيز هستند، به زمينى كه براى ساختن گلدسته در نظر گرفته شده بوده، احتياج دارند. تكّه زمين مذكور، به وسيله ديوارى از مسجد مورد بحث جدا شده و تصرّف آن توسط مالكان مذكور، ضرر يا نقصانى براى مسجد ندارد. آيا تصرّف مالكان كه همان واقفان مسجد هستند نسبت به تكّه زمينى كه براى گلدسته اختصاص داده شده بوده، به خاطر احتياجى كه به آن براى تكميل سهم اختصاصى شان دارند، از نظر شرعى جايز است؟ ج ـ اگر مكانى كه براى مناره مسجد وقف شده، جزو زمين مسجد نيست و جداى از زمين مسجد بوده، چنانچه از ظاهر سؤال هم استفاده مى شود و بناى مناره را هم شروع نكرده اند و يا متولّى وقف يا مجتهد جامع الشرائط و يا نماينده او هم وقف را تصرّف نكرده باشند، آن ملك به ملكيّت واقف بر مى گردد، چون قبض در صحّت يا لزوم وقف شرط است. 11/5/79 (س 737) در حدود ده سال قبل، در محلى كه سابقاً قبرستان بوده، مسجدى بنا شده بود و اينك جهت تعمير و بناى جديد، تخريب كرده اند، و در حين حفارى مسجد، استخوان مرده پيدا شده است. آيا احداث مسجد در آن محل اشكال دارد؟ ج ـ پيدا شدن استخوان، حكم جواز احداث يا تجديد بنا را در اين گونه از قبرستان ها كه زمين موات بوده و مرده در آن دفن مى كرده اند (ولى زمين، وقف قبرستان نبوده يا اينكه وقف، مشكوك است)، تغيير نمى دهد؛ و ساختمان مسجد در آن و يا تعمير، جايز است واستخوان ها را بايد در جاى ديگرى از قبرستان مسلمين دفن كرد. 3/3/73 (س 738) در حدود بيست و پنج سال قبل ، مسجدى كوچك از خشت و گِل در وسط آبادى ساخته ايم، كه در حال حاضر با گسترش روستا و افزايش جمعيت آن، مسجد قبلى نيز ويران شده است. حال اهالى قصد دارند مسجدى بزرگ و در خور شأن جامعه اسلامى بسازند، مستدعى است بفرماييد: 1. آيا مى توان زمين مسجد قبلى را فروخت و خرج مسجد جديد كرد؟ 2. در غير اين صورت، آيا مى توان زمين مسجد را به خانه روحانى يا كتابخانه يا مراكز فرهنگى ـ هنرى تبديل نمود؟ 3. آيا مى توان فعلاً دور زمين مسجد قبلى را حصار كشيد و در جاى ديگرى، مسجد بزرگ كه گنجايش جمعيت را داشته باشد، ساخت؟ 4. آيا مى توان همان مسجد قبلى را بازسازى كرد، ولى چون زمين آن كوچك است و گنجايش جمعيت را ندارد، در جاى ديگر هم مسجدى ساخت؟ ج 1ـ على الاحوط، جايز نيست. ج 2ـ آرى، امّا بايد احكام مسجد رعايت و احترام آن حفظ شود. ج 3ـ مانعى ندارد. ج 4ـ بازسازى مسجد، مطلوب و ساختن مسجد ديگر بلامانع است. 17/2/75 (س 739) مسجدى است كه فرسوده شده و احتياج به تجديد بنا دارد، اهالى قصد دارند سقفش را به تيرآهن تبديل كنند. آيا فروش چوب هاى سقف و در و پنجره مسجد، و تبديل آن به تيرآهن، جايز است يا خير؟ ج ـ در صورتى كه مسجدى در آن اطراف باشد، بايد مصالحى را كه براى خود آن مسجد مورد نياز نيست، در مسجد ديگر مصرف كنند؛ و در صورت بى نيازى مساجد ديگر، مى توانند بفروشند و پول آن را خرج مسجد كنند. 23/10/75 (س 740) مسجدى متروكه و كوچك را تخريب نموده و مسجد جديدى به جاى آن ساخته ايم. منبر جديدى نيز تهيّه شده و منبر قديمى را در مسجدى ديگر گذاشتيم. اين كار از نظر شرعى چه حكمى دارد؟ ج ـ با فرض اينكه ديگر در آن مسجد قابل استفاده نبوده است، مانعى ندارد. 16/11/74 (س 741)آيا جايز است براى حفاظت اموال متعلّق به مسجد، در داخل آن خوابيد؟ ج ـ حرام نيست و گاهى اوقات، لازم است. 9/5/78 (س 742) شخصى كه مالك بوده با كمك ساكنين محل، مسجد آنجا را توسعه داده و مقدارى از زمين هاى اطراف را براى صحن مسجد، در نظر گرفته و ديواركشى نموده است. به علت كم بودن جا براى نماز، دو سال قبل اين صحن را به مسجد ضميمه كرديم و از اول تصميم بر اين بود كه قسمت زيرزمين براى اتاق خادم، توالت و وضوخانه اختصاص يابد، لازم به تذكر است كه يك قسمت از صحن مسجد وضوخانه بود و فعلاً راهرو و آبدارخانه شده است. نظر به اينكه معلوم نيست مالك كه از دنيا رفته، به قصد مسجد بودن اين زمين را جزو صحن قرار داده يا خير. آيا مى توانيم در قسمت زيرزمين اين محل يا قسمت زير آبدارخانه و راهرو، توالت و يا وضوخانه بنا كنيم؟ ج ـ با فرض عدم علم به كيفيّت وقف كه در سؤال آمده، تصرّفات مذكور جايز است. 29/10/73 (س 743) كسى كه از شهردارى، پروانه ساختمان گرفته و به مقرّرات هم عمل كرده، آيا جايز است كه به وسيله شيلنگ و لوله براى ساختن آن ساختمان، به طور موقّت از آب مسجد استفاده كند و هزينه آن را بپردازد؟ ج ـ در فرض مذكور جايز است، به شرط آنكه مزاحم وضوگرفتن نمازگزاران و كارهاى خود مسجد نشود، ليكن رعايت جلب نظر و كسب رضايت امام جماعت محل، لازم است. 30/7/75 (س 744) استفاده شخصى همسايگان مسجد از آب لوله كشى مسجد و نيز از آب سردكن آن، جايز است يا خير؟ ج ـ اگر وقف، مختصّ مسجد باشد، جايز نيست؛ ولى اگر وقف عموم باشد، مانعى ندارد. 20/6/75 (س 745) قبلاً در روستايى زندگى مى كرديم كه داراى مسجدى بود و هم اكنون همه اهالى از آنجا مهاجرت كرده اند، و روستا به صورت مخروبه درآمده است به گونه اى كه هر روز قسمتى از آن را جهت كشت و زراعت خاكبردارى مى كنند، به طورى كه تا يكى دو سال آينده، ديگر آثارى از آن باقى نخواهد ماند. تكليف زمين مسجد چيست؟ ج ـ اگر كسى در آنجا نماز نمى خواند و احتمال اينكه بعداً در آن نماز بخوانند، نيست، مى توانند زمين مزبور را با رعايت احكام مسجد براى زراعت اجاره داده و مال الاجاره را در مسجد ديگر صرف نمايند؛ و اگر به مقدار كمى اجاره مى كنند و يقين هم حاصل است كه كسى در آن نماز نمى خواند و روستا هم به آنجا برنمى گردد، فروش و صرف پول آن در مسجد ديگر كه به آن مسجد نزديك است، مانعى ندارد. 25/12/81 (س 746) زمينى كه قبلاً مسجد بوده آيا بعد از خراب كردن آن، كسانى كه غسل جنابت بر عهده آن هاست مى توانند در آن زمين رفت و آمد كنند؟ ج ـ اگر خراب كردن در مسير ساختمانى مجدّد و براى نوسازى مسجد نباشد ـ نمونه اش مساجدى كه خراب مى شود و جزء معابر و شوارع قرار مى گيرد و يا مخروبه اى بيش نيست كه رها شده و به صورت زمين موات افتاده ـ چون عنوان مسجد بر او صادق نيست، مانعى ندارد. 4/10/82 (س 747) مسجدى كه داراى يك بناى قديمى بوده، بازسازى و گسترش داده شده است. ولى ديوار قديمى در سمت راست مسجد وجود دارد كه عرض آن حدود 50 سانتى متر وطول آن 10 متر مى باشد، وچون ديوار جديد مسجد درپشت آن ساخته شده است هنگام بارندگى آب در بين دو ديوار جمع مى شود و در درون مسجد نفوذ مى كند و احتمال تخريب گچ كارى درونى مسجد وجود دارد و از طرفى چون اين ديوار قديمى است و عرض آن زياد است. قسمت زيادى از فضاى كوچه را كه محلّ عبور و مرور مردم مى باشد اشغال كرده است، خواهشمنداست اعلام فرماييد آيا شهردارى مى تواند ديوار فوق الذكر را تخريب نمايد و جزء كوچه قرار دهد يا خير؟ ج ـ هر ديوارى كه قابل استفاده براى مسجد نباشد و تعريض كوچه نيازمند به آن باشد شهردارى يا مردم محترم مى توانند قيمت زمين وقفى (ديوار) را خرج مسجد و يا خريد ملك موقوفه ديگرى كه با نظر واقف سازگار باشد بنمايند. آن چه مرقوم شد بيان حكم كلّى مسأله است و از قضيّه شخصيّه اطلاع ندارم . 12/5/80 (س 748) قسمتى از سجده گاه مسجدى توسط شهردارى به حكم ضرورت و مصلحت عامه با تعريض خيابان مجاور به آن به پياده رو تبديل گرديده، آيا با علم به اين كه پياده رو ياد شده جزئى از مسجد بوده، شخص جنب مى تواند در محل مذكور بساط كسب را پهن نموده و با استقرار در آن به كسب و كار مشغول گردد؟ ج ـ قسمتى از مسجد كه به خاطر ضرورت در شارع و خيابان واقع شده از عنوان مسجد بودن خارج مى شود؛ بنابراين احكام مترتب بر مسجد برآن قسمت بار نمى شود. 25/4/80 (س 749) مقدارى از مسجدى در طرح قرار دارد و مى توان با خريد زمين هاى كنار آن، مسجد را توسعه داد و ساختمان فعلى نيز خراب مى شود و جزء حياط مسجد نوساز قرار مى گيرد. آيا اين عمل جواز شرعى دارد يا خير؟ ج ـ تعمير و نوسازى مساجد با فرض خراب بودن آن و يا براى تعمير معنوى؛ يعنى آمدن جمعيت زيادتر، هر دو مشمول آيات و روايات مرغبه به تعمير مساجد مى باشد و جايز است، ليكن خروج زمين از مسجديت، مشكل است مگر اين كه با گذشت زمان، خود به خود از مسجديت بيفتد. 5/7/81 (س 750) آيا مى توان مسجد يا حسينيّه اى را كه وقف است، ولى بناى آن قديمى است و با گاهگل ساخته شده، خراب كرد و در همان جا با آجر و مصالح جديد درست كرد؟ ج ـ اگر تعمير آن ممكن نباشد، مى توانند آن را خراب كنند و دوباره بسازند؛ بلكه مى توانند مسجدى را كه خراب نشده است، براى احتياج مردم خراب كنند و بزرگتر بسازند. 10/9/74 (س 751) آيا حسينيه هم حكم مسجد را دارد يا خير؟ مثلاً شخص جُنُب مى تواند وارد حسينيه شود يا خير؟ ج ـ حسينيه حكم مسجد را ندارد و جُنُب مى تواند وارد آن شود. 24/10/75 (س 752) آيا مى توان طبقه زيرين ساختمان حسينيه يا تكيه را وضوخانه مسجد قرار داد يا خير؟ ج ـ جايز است، مگر آنكه مزاحم عزادارى باشد. 16/11/74 (س 753) حكم زيرزمين مساجد چيست؟ اگر كتابخانه در زيرزمين مسجد باشد، آيا زن حائض مى تواند در آنجا توقف كند؟ اگر كتابخانه در طبقه فوقانى باشد و بعداً ساخته شده باشد، چطور؟ ج ـ اگر اول مسجد بوده و بعداً كتابخانه را در زيرزمين آن درست كرده اند، جزو مسجد است و تمام احكام مسجد بر آن بار مى شود؛ امّا اگر اول كتابخانه را در طبقه زيرزمين ساخته اند و روى آن را براى مسجد وقف نموده اند، زيرزمين حكم مسجد را ندارد. 23/10/75 (س 754) حسينيه اى در طرح قرار گرفته و در حال حاضر در جاى ديگر ساخته مى شود. آيا آهن آلات حسينيه مزبور را مى توان به كسى هديه داد يا بايد در حسينيه جديد به كار برد؟ بقيّه مصالح باقى مانده از حسينيه قبل را چه بايد كرد؟ ج ـ بايد در حسينيه جديد، مصرف شود. 20/6/75 (س 755) آيا مى توان زير ساختمان ابوالفضليّه را وضوخانه مسجد قرار داد؟ ج ـ جايز است، مگر آنكه مزاحم عزادارى باشد. 16/11/74 (س 756) آيا مى توان يك قسمت از ديوار مسجد را به ابوالفضليّه متصل كرد؟ ج ـ ظاهراً محض وصل كردن، مانعى ندارد. 16/11/74 (س 757) رفتن به مساجد ديگر مذاهب با توجّه به نبودن مسجد شيعيان و همچنين رفتن به كليسا فقط از نظر اين كه آن جا نيز قابل احترام است، چگونه مى باشد؟ ج ـ رفتن به مساجد مسلمانان از هر فرقه اى كه باشند، سفارش مى شود و رفتن به كليسا در صورتى كه موجب گرمى بازار آن و يا تشويق و تقويت روحى اهل آن شود، جايز نيست. 16/11/78 (س 758)اگر بفهميم كه شخصى كه به مسجد مى آيد، براى هدف نا صحيح خود به مسجد مى آيد، وظيفه امام جماعت و من نمازگزار چيست؟ ج ـ هيچ كس حقّ جلوگيرى از مسلمانان براى آمدن به مسجد را ندارد و ان شاءالله با حضور در مسجد و جمع مؤمنان اصلاح خواهد شد. 8/9/79 (س 759) مسجدى واقع در يكى از محله هاى تهران، در سال 1345 شمسى توسط شخصى احداث و به نام مسجد حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) وقف گرديده است و مى توان گفت كه اين مسجد از قديمى ترين مساجد واقع در آن محدوده نيز مى باشد. در حال حاضر با توجه به اين كه در محدوده مزبور مسجد جامع وجود ندارد، براى سهولت در تردّد طولانى مردم براى انجام فرايض دين مبين و حنيف اسلام، آيا حضرت عالى اجازه شرعى مى فرماييد كه اين مسجد به نام مسجد جامع حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام)نامگذارى شود؟ انجام اين امر منوط به حكم مبارك آن مرجع عاليقدر است. آيا اعتكاف در اين مسجد، صحيح است و مسجد فوق، جامع مى باشد؟ ج ـ مسجد جامع، مسجدى عمومى است كه محلّ اجتماع عامّه مردم است و اختصاص به اهل يك محلّه يا گروهى خاص يا زمانى خاص نداشته باشد و ممكن است در يك شهر چندين مسجد جامع وجود داشته باشد و تشخيص موضوع با خود مكلفين است و به طور كلّى تغيير نام مسجد، چون نحوه تغييرى در وقف و غرض واقف است، ترك آن لازم مى باشد و ثواب مسجد جامع را بردن، دائر مدار نام جامع نيست، بلكه دائر مدار اجتماع توده هاى مردم است كه بيان شد. 29/4/82 (س 760)به نظر جناب عالى پخش كردن اذان از بلندگوهاى مسجد در صورت عدم رضايت ساكنين محل (بدون عذر شرعى) اشكال دارد يا خير؟ ج ـ رسيدن صداى اذان در وقت اداى فريضه مانعى ندارد، بلكه به عنوان حفظ شعاير مذهبى در بعضى از مواقع واجب است، امّا نبايد به گونه اى باشد كه موجب آزار و اذيت ديگران باشد. 29/4/82 (س 761) مستدعى است نظر مبارك خود را در خصوص مسائل ذيل بيان فرماييد. 1. پخش اذان صبح از طريق بلندگو در صورتى كه تعداد معدودى از ساكنين اطراف ناراضى باشند، شرعاً جايز است يا خير؟ 2. شائبه وجود ناراضى داراى چه حكمى است؟ 3. پخش اذان ظهر و مغرب در صورت وجود ناراضى شرعاً چه حكمى دارد؟ ج 1ـ اذيّت كردن و ناراضى نمودن مردم، حرام و غير جايز است و در حرمت آن فرقى بين علل و اسباب نمى باشد، بلكه حرمتش اگر از راه اعمال مستحبّه همچون اذان و غيره باشد شديدتر است. ج 2ـ چون باب، باب حقوق الناس است در مورد شكّش هم بايد احتياط كرد و احتياط نمودن واجب و لازم است. ج 3ـ از جواب يك روشن مى باشد. 21/5/80 (س 762) آيا استفاده از بوق بلندگوهاى مسجد و حسينيه ها كه در تمام روز تشكيل مراسم متعدد مى دهند (با اين كه محدوده مسكونى واقع شده است) جايز است يا خير؟ ج ـ صداى بلندگوى مساجد و تكايا در هنگام ايراد سخنرانى و مداحى و غير آن ولو از امور مذهبى كه باعث ناراحتى و اذيت افراد باشد نبايد به بيرون مسجد و تكيه برسد و حرام مى باشد و انصاف نيز همين را اقتضا مى نمايد. 12/4/80 (س 763) چنان كه استحضار داريد خوابگاه هاى دانشجويى، منزل و محل استراحت دانشجويان است با توجه به اين كه سيستم آمپلى فاير جهت پيام رسانى دانشجويان وجود دارد، عده اى از ساكنين، پخش اذان را سه نوبت واجب مى دانند و تعدادى ديگر به خصوص دختران معذوريت داشته و تقاضاى عدم پخش به ويژه در صبح را دارند. لذا از آنجا كه اذان يوميه از بلندگوهاى مسجد نيز پخش مى شود نظر حضرت عالى چيست؟ ج ـ به طور كلى آنچه از اذان در هر جايى به خاطر اظهار شعاير اسلامى بايد گفته شود همان مقدار است كه برداشت نشود كه در محلّى افراد نمى توانند اذان بگويند و اين شعار اسلامى بين آن ها تحقّق پيدا نمى كند و زايد از آن مخصوصاً با فرض عدم رضايت و اذيت شدن برخى از افراد آن محلّ كه صداى اذان به گوششان مى رسد نه تنها مطلوب نيست، بلكه نامطلوب و مذموم است و با كار نادرست، عبادت محقّق نمى شود و اگر به صورت اذيت جدّى در آيد حرام هم مى باشد. اين بود حكم كلى مسأله و نسبت به مورد سؤال تشخيص خود افراد مهّم است يعنى يك اذان كه در مساجد و اماكن عمومى گفته مى شود مى توان آن را كافى دانست و زياده بر آن را كه غير لازم تشخيص داده مى شود ترك نمود كه مطابق احتياط هم هست. به هر حال آنچه در اسلام مهّم است حفظ اصلى شعاير و اذيت نشدن مردم است. 18/4/82 (س 764) پخش دعاهاى ندبه، عاشورا، توسل، كميل، آهنگ هاى انقلابى و جنگى و ساير آهنگ هاى مجاز از بلندگوهاى مساجد و در مجامع عمومى؛ نظير پارك ها به نحوى كه منجر به ايجاد مزاحمت براى مردم گردد چه حكمى دارد؟ ج ـ ايجاد مزاحمت و ايذاى افراد در همه جا حرام است و بايد از آن اجتناب كرد و فرقى بين اماكن نمى باشد. اين بود حكم كلى مسأله و از قضيه هاى شخصيه و خارجيه اطلاع ندارم. 2/4/81
|