|
كسانى كه روزه بر آن ها واجب نيست
(س 1336) اين جانب دخترى هستم كه ده سال شمسى سن دارم و در نُه سالگى بنا به توصيه پدرم حضرت عالى را به عنوان مرجع خود، انتخاب نمودم. لطفاً بفرماييد امسال روزه بر من واجب است يا خير؟ و كلاًّ از چه سنّى مى بايد نماز و روزه خود را به جا آورم؟ ج ـ تا قبل از سيزده سالگى تمام قمرى (كه هنوز نسبت به شما محقّق نشده،) چون بالغه نيستيد، چيزى از واجبات براى شما واجب نيست كه تركش معصيت و گناه باشد؛ ليكن تا حدّى كه اذيّت نشويد، انجام دادن آن ها مطلوب است، و ناگفته نماند كه هر دخترى هر زمان، ولو قبل از سيزده سالگى عادت زنانه بشود و يا موى درشت، بالاى محلّ زنانه اش برويد، بالغه و مكلفّه است كه همه واجبات را بايد انجام دهد، و مثل بزرگ سالان است؛ وگرنه همان تمام شدن سيزده سال قمرى است؛ و نيز ناگفته نماند كه هر سال شمسى، ده روز بيش از قمرى است. 30/9/76 (س 1337) پير زنى كه در شصت سالگى به علّت بيمارى، ضعف بدن و توصيه پزشكان روزه نگرفته است، و از اين پس هم روزه گرفتن برايش ضرّر دارد، تكليفش چيست؟ آيا كفّاره بر او لازم است؟ ج ـ روزه بر پير مرد و پير زن اگر طاقت روزه گرفتن نداشته باشند، و يا روزه براى آن ها مشقّت داشته باشد، واجب نيست، و در صورتى كه طاقت روزه گرفتن نداشته باشند، كفّاره هم ندارد. 17/9/71 (س 1338) با توجّه به اين كه بنده از نظر جسمانى خيلى ضعيف هستم و در سربازى به سر مى برم و روزه برايم دشوار است، آيا بايد همه روزه ها را بگيرم؟ ج ـ اگر احتمال ضرر و زحمت در روزه گرفتن براى كسى باشد، مى تواند روزه اش را افطار نمايد و معيار در خوردن روزه، همان احتمال مشقّت و زحمت و بيمارى است و احتياج به اطمينان ندارد. 24/10/79 (س 1339) اگر انسان فكر كند كه نمى تواند در ماه رمضان روزه بگيرد، آيا اين براى روزه نگرفتن كافى است؟ ج ـ در فرض سؤال، اگر انسان احتمال بدهد كه روزه گرفتن برايش ضرر دارد، نبايد روزه بگيرد و بايد براى هر روز، يك مُدّ طعام به فقير بدهد. 29/7/78 (س 1340) اين جانب 52 سال دارم و در تمام عمرم بجز يكى دو سال نتوانسته ام روزه بگيرم چرا كه سر درد و حالت تهوّع مى گرفته ام. تكليف من چيست؟ اگر وظيفه ام دادن كفّاره باشد، آيا مى توانم تمام پول كفّاره را به مادر زنم كه بى سرپرست و بى بضاعت است، بدهم تا به طور روزمرّه امرار معاش كند؟ ج ـ تنها آنچه بر عهده امثال شماست كه نتوانسته ايد به خاطر سر درد و حالت تهوّع، روزه بگيريد و هميشه اين حالت را داشته ايد، اداى فديه است؛ يعنى براى هر روز، 750 گرم گندم يا نان بدهيد، و مى توانيد براى هر چند روز، گندم بخريد و به مادر زنتان كه مستحقّ است، بدهيد، او بعد از مالك شدن، مى تواند آن ها را بفروشد و از پولش زندگى خود را اداره نمايد؛ امّا دادن خودِ پول براى مخارج، كفايت نمى كند. 20/8/78 (س 1341) مادرى دارم كه از نعمت سواد، بى بهره است و به علّت بيمارى اى كه بر او عارض شده، نتوانست چند روزى را روزه بگيرد. به همين علّت، مى خواهد روزه برادر كوچك ترم را كه هشت ساله است و روزه بعضى از روزها را تماماً مى گيرد، در قبال پاداش از او بگيرد. آيا اين كار ممكن است يا اين كه بايد خودش قضاى آن را به جا آورد؟ ج ـ كسى كه نمى تواند روزه بگيرد و از ماه رمضان تا رمضان ديگر هم بيمارى اش ادامه پيدا كرده، قضا بر او واجب نيست و تكليف، ساقط است و نبايد خود و يا فرزندان را به زحمت روزه بيندازد كه خداوند، اراده آسان گرفتن دارد نه مشكل گرفتن، و به هر حال، كار و روزه ديگرى در مفروض سؤال، هيچ ارتباطى به مادر پيدا نمى كند. آرى، اگر مادر، توان مالى داشته باشد، بايد براى هر روز، يك مُدّ از طعام به فقير بپردازد. 17/10/78 (س 1342) آيا افرادى كه دچار بيمارى سنگ كليه هستند، در ايّام ماه رمضان مى توانند روزه بگيرند و به ميزانى كه كليه شان دچار مشكل نشود و سنگ نسازد، آب بنوشند؟ ج ـ در فرض سؤال، اگر روزه گرفتن براى انسان ضرر داشته باشد و يا اين كه انسان، احتمال ضرر هم بدهد (احتمال عقلايى) بر چنين شخصى روزه واجب نيست، و اگر روزه بگيرد و بعد معلوم شود كه برايش مضرّ بوده، صحّتش محلّ اشكال است؛ وليكن اگر كسى عمداً چيزى بخورد يا بياشامد، ولو يك قطره يا حبّه باشد، روزه اش باطل مى شود. 19/10/77 (س 1343) اگر فردى در طول ماه مبارك رمضان، به دلايلى مدّتى از روز، بيهوش شود و دوباره به هوش آيد و ممكن است در هنگام بيهوشى حرفى بزند و يا عملى انجام دهد كه باعث ابطال روزه گردد، آيا روزه آن روزش صحيح است يا خير؟ ج ـ روزه بر فرد بيهوش، ولو در قسمتى از روز، واجب نيست؛ ليكن اگر قبل از بيهوشى نيّت روزه كرده، احتياط واجب آن است كه روزه را تمام كند. 5/10/87 (س 1344) پدر اين جانب چند سال است كه سكته كرده و به همين دليل؛ پزشك، ايشان را از روزه گرفتن به صورت يك ماه كامل، منع نموده و گفته است گاهى اوقات مى توانيد يك روز يا دو روز در ميان، روزه بگيريد. حال با توجّه به شرايط مذكور، تكليف روزه هاى ايشان چيست؟ ج ـ روزه هايى كه نمى تواند بگيرد و معذور است، قضا ندارد، مگر آن كه قبل از رسيدن به ماه رمضان سال بعد، سالم شود، به نحوى كه بتواند روزه بگيرد. در اين صورت، قضايش واجب است. 18/8/78 (س 1345) فرد بيمارى كه بايد در طول روز قرص هاى آرام بخش مصرف كند، با توجّه به اين كه توانايى روزه گرفتن را دارد، حكم روزه اش چگونه است؟ ج ـ روزه بر او واجب نيست. 26/2/79 (س 1346) پزشكان گفته اند وزن گيرى جنين، وابسته به تغذيه و اضافه وزن مادر در دوران باردارى است. حال اگر خانم حامله اى روزه بگيرد، حكم روزه اش چگونه است؟ ج ـ اگر احتمال بدهد كه روزه براى جنين يا خودش ضرر دارد و احتمالش هم عقلايى و متعارف باشد، روزه بر او واجب نيست و بايد افطار نمايد و بعد از وضع حمل و رفع عُذر، قضاى روزه هايش را بگيرد، و ناگفته نماند كه همان نظر پزشكان در عقلايى و متعارف بودن، قطعاً كفايت مى كند. 8/3/79 (س 1347) با عنايت به اين كه در بعضى تحقيقات بعضى كشورها اعلام شده كه روزه گرفتن باعث بدتر شدن زخم معده مى شود و در ايران هم تا به حال، نتيجه خاصّ قابل اجرايى به دست نيامده است، لطفاً بفرماييد حكم روزه بيمارانى كه خوف بدتر شدن بيماريشان را از آينده دارند، چيست؟ نيز حكم روزه بيمارى كه مبتلا به بيمارى گوارشى است و با مصرف قرص ضدّ درد مى تواند درد ناشى از بيمارى فوق را كاهش دهد، ولى اگر روزه بگيرد، از نيمه روز دردش شروع مى شود و يا بيمارى كه اگر روزه نگيرد، زودتر بهبود مى يابد، چيست؟ ج ـ احتمال بدتر شدن و درد كشيدن و ديرتر بهبود يافتن، همه اين ها مجوّز نگرفتن روزه است؛ يعنى اگر در روزه گرفتن، احتمال بيمارى، دير بهبود يافتن يا درد كشيدن وجود داشته باشد، روزه گرفتن بر او واجب نيست و افطار براى همان احتمال، جايز است، چه رسد به اطمينان به آن گرفتارى ها و بيمارى ها. 8/3/79 (س 1348) جوانى هستم بيست و يك ساله كه مدّت يك سال و نيم است كه به بيمارى تومور استخوانى مبتلا شده ام و درد شديدى را تحمّل مى كنم كه راه درمان آن، عمل جرّاحى و تنها راه تسكين آن در حال حاضر، مصرف آسپرين (A.S.A) است. تأثير تسكينى اين قرص بر روى بدن من حدود هشت ساعت است و بايد حتماً بعد از هشت الى ده ساعت، اين قرص را مجدّداً مصرف كنم، وگرنه درد زانو براى من غير قابل تحمّل است. با توجّه به اين كه روزه هاى ماه رمضان، بيشتر از ساعتِ ذكر شده است، تكليف روزه هايم چيست؟ و آيا دادن كفّاره هم بر من واجب است؟ ج ـ شخصى كه بيمار است و احتمال ضرر مى دهد، نبايد روزه بگيرد، و اگر عذرش از ماه رمضان تا ماه رمضان ديگر ادامه پيدا كند، قضا نيز ندارد؛ ليكن براى هر روز، يك مُدّ طعام (750 گرم گندم يا جو) به فقير بدهد. 9/11/78 (س 1349) اگر روزه گرفتن، موجب ناراحتى چشم نباشد، ليكن قدرت بينايى چشم را مقدارى كم كند، آيا باز هم واجب است؟ ج ـ نبايد روزه گرفت، چون روزه با احتمال ضرر هم ساقط است، چه رسد به اطمينان به ضرر؛ مگر آنكه كم شدن قدرت بينايى چشم به قدرى كم باشد كه مورد اعتنا قرار نگيرد و ضرر به حساب نيايد. 4/1/75 (س 1350) شخصى كه به ناراحتى معده و ورم روده مبتلاست و در اثر ضعف و عدم قدرت و توانايى، نمى تواند روزه بگيرد، تكليفش چيست؟ ج ـ شخصى كه بيمار است و احتمال ضرر مى دهد، نبايد روزه بگيرد، و براى هر روز، بايد يك مُدّ طعام به فقير بدهد. 6/12/71 (س 1351) اين جانب به علت ضعف در ناحيه پا، كه به تأييد پزشك، ناشى از كم خونى است و به جهت ترس از شدت يافتن بيمارى، نتوانستم روزه هاى ماه رمضان را بگيرم. تكليف بنده چيست؟ ج ـ هر زمان كه احتمال ضرر داده ايد و مى دهيد، روزه بر شما واجب نيست، و اگر عذرتان از ماه رمضان تا ماه رمضان ديگر ادامه پيدا كند، قضا نيز ندارد؛ ليكن بايد براى هر روز، يك مُدّ طعام به فقير بدهيد. 7/11/68 (س 1352) دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده است و به واسطه ضعف بنيه نمى تواند در ماه مبارك رمضان روزه بگيرد و بعد از ماه رمضان تا سال ديگر نيز نمى تواند قضا كند، حكمش چيست؟ ج ـ دخترى كه بالغه شده، تكليفش مانند بقيّه مكلّفين است.لذا اگر از ماه رمضان تارمضان ديگر نتوانست به خاطر ضعف مفرطِ بُنيه، روزه اش را قضا كند، قضا از او ساقط است؛ ليكن براى هر روز بايد يك مُدّ طعام (750 گرم گندم) به فقير بدهد. 14/1/75 (س 1353) اين جانب به ضعف اعصاب مبتلا هستم و به درستى نمى دانم كه روزه گرفتن واقعاً برايم ضرر دارد يا نه؛ ليكن مقدارى مشقّت به همراه دارد و در حين روزه داشتن وضعيت عصبى ام خراب مى شود. آيا روزه بر من واجب است؟ ج ـ خوف از ضرر و احتمال ضرر موجب جواز افطار است، لذا روزه گرفتن بر شما واجب نيست؛ و اگر روزه بگيريد و بعد معلوم شود كه برايتان مضرّ بوده، صحّتش محلِ اشكال است. 6/12/71 (س 1354) آيا احتمال ضرر و بيمارى، مجوّز افطار است، يا اطمينان به ضرر و بيمارى هم لازم است؟ ميزان در مقدار ضرر چيست؟ ج ـ احتمال عقلايى به ضرر و بيمارى مجوّز است و اطمينان لازم نيست، و معيار، خوفِ ضرر و بيمارى است؛ و ميزان، مقدارى است كه به طور متعارف تحمّل نمى شود و بايد غير از ضررى باشد كه بر حسب طبع، در اثر روزه براى همه روزه داران محقّق مى شود. 4/10/75 (س 1355) آيا افطار كردن روزه ماه مبارك رمضان و نگرفتن آن به خاطر بيمارى، منوط به اجازه پزشك است يا اينكه خودش احتمال عقلايى در باره ضرر بدهد؟ ج ـ معيار، تشخيص خود مكلّف و خوف از ضرر است، به اين معنا كه اگر خودش احتمال دهد كه روزه برايش ضرر دارد و احتمالش هم عقلايى و متعارف باشد، مانند اينكه با استناد به گفته پزشك يا با تجربه حال خود احتمال دهد، روزه بر او واجب نيست و بايد افطار كند. (س 1356) گرفتن روزه براى كسى كه ترس از شدت يافتن بيمارى اش در پايان ماه رمضان دارد، چه حكمى دارد؟ ج ـ واجب نيست. 27/10/74 (س 1357) روزه هايى كه انسان گرفته و بعداً فهميده كه برايش ضرر داشته است، و موجب شدت يافتن بيمارى وى شده و در نتيجه قضاى آن ها هم برايش ضرر داشته است، چه حكمى دارد؟ ج ـ قضا ندارد و چيزى هم بر او نيست. 6/12/71 (س 1358) اگر كسى به علّت ترس از ضرر، روزه نگيرد، و در نظر مردم هم ترس او به جا باشد، ولى بعداً بفهمد كه شايد مى توانسته است كه روزه بگيرد. تكليف او در مورد روزه هاى سال گذشته چيست؟ ج ـ اگر ترس از ضرر، از ماه رمضان تا ماه رمضان ديگر ادامه داشته، روزه هاى آن ماه رمضان قضا ندارد و فقط فديه دارد، يعنى بايد براى هر روز 750 گرم گندم يا برنج بدهد. آرى، قضاى ماه رمضانى كه قبل از رسيدن ماه رمضان ديگر متوجه شده كه برايش ضرر ندارد، بر او واجب است و بايد قضاى آن را بگيرد. 6/4/68 (س 1359) اگر زن باردار به حدّى ضعيف باشد كه در صورت روزه گرفتن، در ماه هاى اوليه احتمال آسيب رسيدن به جنين يا خود او در بين باشد، آيا گرفتن روزه بر او واجب است؟ ج ـ با احتمال ضرر و آسيب به جنين در رَحِم و يا به مادر از ناحيه روزه، خوردن روزه، جايز، بلكه واجب است و گرفتن چنين روزه اى مسقط تكليف نيست. ناگفته نماند كه محض احتمال ضرر، براى خوردن روزه كافى است و نيازى به اطمينان و حجّت شرعى نيست، البته در صورتى كه ضرر براى بچه باشد، براى هر روز، بايد يك مُدّ طعام كفّاره بپردازد، و اگر ضرر براى خود او بوده بنا بر احتياط واجب، يك مُدّ طعام كفاره بدهد. 10/6/86 (س 1360) زنى كه به بچه شير مى دهد، و شير او كم است و دايه اى هم نيست تا براى اين طفل بگيرد، و خودش هم اگر روزه بگيرد، براى طفلش ضرر دارد، آيا بايد روزه بگيرد يا خير؟ ج ـ روزه بر او واجب نيست؛ ولى براى هر روز، اگر ضرر براى بچه بوده نه خود او، بايد يك مُدّ طعام (750 گرم گندم، جو و مانند اين ها) به فقير بدهد و اگر تا سال آينده نگرفت، بايد براى تأخير قضاى روزه هم براى هر روز، يك مُدّ طعام، از باب كفّاره تأخير به فقير بدهد. 10/6/86 (س 1361) خانم هايى كه به علّت حاملگى يا شير دادن بچه، روزه نمى گيرند، آيا روزه هايى را كه نگرفته اند، بايد قضا كنند؟ ج ـ روزه هاى فوت شده قضا دارد و براى هر روز هم، اگر ضرر براى بچه بوده نه خود آن ها، بايد يك مُدّ طعام بدهند؛ و همچنين اگر ضرر براى خود او بوده نه بچه، بنا بر احتياط واجب بايد براى هر روز يك مُدّ طعام به فقير بدهد و در هر دو صورت روزه هايى را كه نگرفته بايد قضا نمايد. و اگرقضا به تأخير افتد، بايد يك مُدّ هم به عنوان كفّاره تأخير بدهند. 4/3/68 (س 1362) زنى كه به خاطر باردارى يا شير دادن به بچه، روزه خود را افطار نموده و بعد از ماه رمضان آن ها را قضا كرده است، آيا كفّاره نيز بايد بپردازد؟ ج ـ اگر ضرر براى بچه بوده نه خود او، براى هر روز بايد مُدّى از طعام بپردازد، و اگر ضرر براى خود او بوده، بنا بر احتياط واجب يك مدّ طعام كفاره بپردازد، كما اينكه اگر روزه را تا رمضان ديگر نگرفت، بايد براى هر روز، علاوه بر اينكه قضا بر عهده اش است، دو مُدّ طعام بپردازد. 10/6/86
|