|
صله رَحِــم
(س 2069) آيا صله رحم واجب است و ترك صله رحم حرام است يا آن كه قطع آن است كه حرام است و صله رحم واجب نيست؟ ج ـ صله رحم كه همان احسان و نيكى كردن و اظهار علاقه و دوستى نسبت به خويشان است واجب نمى باشد، بلكه مستحب است، و به علاوه از اجر اخروى سبب طول عمر هم مى شود، و امّا قطع رحم، يعنى دشمنى نمودن و بغض و كينه نسبت به ارحام، حرام و بعض مراتبش از معاصى كبيره است. 17/7/86 (س 2070) صله رَحِم چه زمانى بايد انجام شود؟ ج ـ انجام صله رَحِم در همه وقت مناسب است و وقت خاصّى براى آن معيّن نشده است. 17/11/71 (س 2071) اگر انسان با بعضى از خويشاوندان به دلايلى نتواند و صلاح نداند كه به قدر كافى رفت و آمد كند، و براى نجات خود از بعضى معاصى ارتباط خود را به حدّاقل برساند، آيا اين قطع رَحِم محسوب مى شود؟ ج ـ قطع رَحِم محسوب نمى شود، چون در صله رَحِم كيفيت خاصّى ملحوظ نشده، همين قدر كه گفته شود با اقوامش ارتباط دارد، ولو تلفنى، كافى است. آرى، اگر نيازهاى آنان را در حدّ توان انجام دهد، نيكوست. 12/2/68 (س 2072) افرادى كه با بهاييان نسبت فاميلى نزديك دارند، با توجّه به تأكيدى كه در آداب اسلامى و آيات و روايات در مورد صله رَحِم وجود دارد، در مورد ارتباط با آنان چه وظيفه اى دارند؟ آيا آنان رَحِم به حساب مى آيند يا خير؟ ج ـ صله رَحِم با آن ها حكم صله رَحِم با ديگران را دارد و در صله رَحِم كيفيت خاصّى ملحوظ نشده، بلكه همين قدر كه گفته شود با اقوامش ارتباط دارد ولو تلفنى، كافى است، خصوصاً اگر بداند كه مى تواند در آن ها تأثير مثبت بگذارد. آرى، اگر ارتباط موجب انحراف و يا تشكيك در عقايد گردد، قطع رابطه واجب و لازم است. 15/9/79 (س 2073) با توجّه به اين كه يكى از اقوام نزديك اين جانب معتاد است و سال هاست كه از طريق رباخوارى زندگى مى كند. لطفاً حكم رفت و آمد به خانه او و خوردن غذا را بيان فرماييد؟ ج ـ به مقدارى كه قطع رَحِم محسوب نشود، رابطه لازم است، چون قطع رَحِم، حرام است و اگر يقين حاصل شود كه عين اين غذا از پول ربا تهيّه شده، خوردن آن غير جايز ولى معمولاً چنين يقينى حاصل نمى شود و استفاده با شك، جايز است. 17/7/86 (س 2074) در مواردى كه احتمال گناه تا حدّ نسبتاً بالايى وجود داشته باشد، آيا قطع رَحِم جايز است؟ ج ـ قطع رَحِم جايز نيست، مگر آن كه مطمئن شود به گناه آلوده مى شود. 19/7/76 (س 2075) شخصى ارثيه اش به دست پسرعموهايش به تاراج رفته، عمو و عمه در مقابل اين حق كشى و ستم، كوچك ترين دفاعى از حقّ مظلوم ننمودند، در نتيجه با عمو و عمه و پسرعموها قطع مراوده نموده است. قاطع رَحِم، چه كسى است؟ ج ـ قاطع رَحِم كسى است كه به خويشان خود ظلم كرده و يا با داشتن قدرت براى رفع ظلم، جلوى ظلم را نگرفته است، و به هر حال صله رَحِم نسبت به رَحِمى كه با انسان دشمنى نموده (اگر سبب زيادتى دشمنى و تشويق به ظلم نباشد)، هر چند مشكل است، ليكن باعث اجر و ثواب زيادترى است. 23/12/74 (س 2076) مادرم با بنده بسيار بدرفتار است و هميشه به من امر مى كند كه بايد هر چه برادر بزرگترم مى گويد گوش كنم هر چند حرف او غير منطقى باشد و در ضمن تفاوت زيادى از لحاظ عاطفى و محبت ميان ما وجود دارد به طورى كه كارهاى مادرم باعث شده من دچار مشكلات روحى و روانى شوم، شما مى فرماييد من چه كار كنم؟ ج ـ پدر و مادر حق حيات بر انسان دارند، لذا در قرآن كريم سفارش شده نسبت به آن ها احترام و احسان كنيد و قرآن راضى به اُف گفتن هم نسبت به آن ها نشده است بنابراين پدر و مادر هر چند با شما تندى كنند شما با آن ها مهربانى كنيد و بدانيد خداوند پاداش نيكى هاى شما را نسبت به آن ها خواهد داد و بدانيد كه پدر و مادرها معمولاً خير و صلاح فرزندان را در نظر دارند و شما هم بنا را بر همين امر قرار دهيد تا از فشارهاى روحى شما كاسته شود و نيكى به پدر و مادر و اطاعت آن ها عبادت است.11/1/81 (س 2077) نحوه برخورد اوليا با فرزندان چگونه بايد باشد؟ ج ـ برخورد اوليا با فرزندان بايد با عطوفت و مهربانى باشد و از اذيت و ضرب و شتم نسبت به آن ها بايد احتراز نمود و تعليم بايد با انديشه و محبت و مهربانى همراه باشد نه با ضرب و تهديد كه معمولاً اثر معكوس دارد. 22/1/80 (س 2078) فرزندان مادر پيرى، نگهدارى او را بين خود تقسيم كرده اند ولى يكى از فرزندان، از نگهدارى مادر خود ابا مى كند و حتى او را مورد ضرب و شتم قرار مى دهد، تكليف ديگر فرزندان در قبال مسأله چيست؟ ج ـ احترام به پدر و مادر از امورى است كه بسيار مطلوب مى باشد و خداوند در قرآن كريم بعد از سفارش انسان ها به بندگى، احسان به پدر و مادر را سفارش كرده است و همچنين خداوند متعال كوچك ترين اهانت به آن ها حتى به اندازه يك اُف گفتن را نهى نموده است و در هيچ حالى انسان نمى تواند احترام به پدر و مادر را ترك و اهانت به آن ها نمايد و كوتاهى يك فرزند، مجوزى براى كوتاهى ديگر فرزندان نيست و بايد توجه داشت كه نيكى و احسان به پدر و مادر نه تنها سبب بردن ثواب و اجر در آخرت مى شود، بلكه فوق العاده در رفاه و راحتى و آسايش زندگى دنيوى هم موثّر است، كما اين كه عكسش هم يعنى خداى ناخواسته بدى در حقّ آن ها هم زندگى در دنيا را همراه با گرفتارى اقتصادى و مشكلات زندگى مى نمايد و براى اطمينان زيادتر تأثير خوبى و بدى به پدر و مادر در زندگى مى توان از افرادى كه در اين كار تجربه داشته اند استفاده نمود و بايد به همه فرزندان و دوستان بگويم: بنده هم در زندگى، موفقيّت هاى خود را مرهون نيكى به پدر و مادر مى دانم و همه رفقا و دوستان اين جانب به اين معنى اتفاق نظر دارند و نسبت به مادر گرچه در دوران كودكى اين جانب فوت نموده، امّا آن قدر با زن پدر خود نيكى نموده ام كه ماندن نزد ما را بر ماندن نزد فرزندانش ترجيح مى داد. 28/11/79 (س 2079) آيا امر پدر بر ترك مستحب و فعل مكروه، واجب الاطاعت است؟ و امر پدر بر فعل مستحب يا مباح و ترك مكروه چه نقشى دارد و چه تكليفى را براى فرزند بوجود مى آورد؟ ج ـ لزوم اخلاقى دارد نه شرعى و قدر متيقّن از ادلّه، حرمت ايذاى آن هاست نه اطاعت مطلقه. آرى، احسانْ مطلوب است. 15/8/77 (س 2080) در مقام تعارض بين امر پدر و همسر، اطاعت از كدام يك بر زن لازم است؟ ج ـ اوّلاً تعارضى بوجود نمى آيد، چون آنچه نسبت به پدر است، وجوب ترك ايذا است و آنچه نسبت به شوهر است وجوب تمكين مى باشد؛ ثانياً بر فرض تزاحم، تمكين نسبت به شوهر مقدم است، چون اطاعت از والدين بر فرض وجوب مختص به موردى است كه مزاحم با حقوق ديگران نباشد و حقوق النّاس بر حقّ الله، مقدم است. 15/8/77 (س 2081) در صورتى كه پدر به فرزند بگويد راضى نيستم در جلسه قرائت قرآن شركت كنى، آيا اطاعت از پدر در اينجا هم لازم است؟ ج ـ ايذاى پدر و مادر حرام است و اطاعت از آن ها در حدّى كه باعث شكست و جلوگيرى از رشد فرزند نباشد، مطلوب است. 5/9/77 (س 2082) مردى مدّت هشت سال است كه به همسرش اجازه رفت و آمد با پدر و مادرش را نمى دهد. آيا زن مى تواند بدون اجازه و اطّلاع شوهرش پدر و مادر خود را به منزل دعوت نمايد و از آن ها پذيرايى نمايد و يا به منزل پدر و مادرش رفت و آمد داشته باشد؟ ج ـ در فرض سؤال، بدون اجازه شوهر نمى تواند پدر و مادرش را به خانه شوهر دعوت كند و از اموال او از آن ها پذيرايى نمايد، چون تصرّف در مال غير، بدون طيب نفس و اجازه مالك، حرام است، ليكن رفتن زن به خانه پدر و مادر، به عنوان صله رَحِم، در حدّ رفع حَرَج و متعارف در زندگى ها با رعايت جهات صفا و شرايط خاصّ كانون خانوادگى، نمى توان گفت حرام است. 25/8/76 (س 2083) آيا ظن قوى مبنى بر خمس ندادن يك خانواده دليل كافى و قانع كننده اى براى قطع صله رحم با آن خانواده مى باشد؟ ج ـ چنين مسائلى نبايد سبب قطع رحم و مانع رفت و آمدهاى فاميل گردد كه بعضاً واجب هم بوده و به آن سفارش هم شده است، ضمن اين كه معمولاً نمى توان يقين به امور مذكور حاصل كرد و با فرض شك هم استفاده از اموال آنان جايز است و مانعى ندارد و تفتيش و تفحص در امور شخصى ديگران هم جايز نيست. 17/7/83 (س 2084) آيا صله رحم با خويشاوندى كه كافر يا مرتد محسوب مى شود نيز واجب است؟ ج ـ صله رحم با خويشاوندان و اظهار علاقه و دوستى نسبت به آنان مستحب و مطلوب است، و به علاوه از اجر اخروى، سبب طول عمر هم مى شود، امّا انسان بايد مواظب خود باشد تا تحت تأثير قرار نگيرد. 17/7/86
|