|
امام و تأثير زمان و مكان در اجتهاد
نكته سومى كه از امام بايد عرض كنم و باز هم گفته ام؛ تأثير زمان و مكان در اجتهاد است. اين اصل را ابتدا شهيد اول فرمود، امام هم رويش تكيه كرده؛ البته عرض كردم استفاده فقهى، نه فقط استفاده موضوعى. استنباط حكم با توجه به زمان و مكان؛ امام روى اين مسأله پافشارى دارد و در فقهش هم استفاده كرده است. نمونه هاى فراوانى هم ما در فقه داريم، كه يك نمونه باز برايتان عرض كنم براى اينكه خالى از مثال نباشد. ما رواياتى داريم كه فرزند و هر چه اموال در اختيارش است مال پدرش است. پدرش مى تواند بى اختيار از اموال اين فرزند بخورد حتى مى تواند با آن حج برود، حتى مى تواند همه آن را هم بردارد اما مادر چنين حقى ندارد؛ مادر اگر مى خواهد بردارد بايد قرض بردارد. خوب اين روايات ظاهرش زننده است، يعنى چه پدر مى تواند بردارد؟ مگر اين برده و غلام است كه مالك نباشد؟ سى سال زحمت كشيده، چهل سال زحمت كشيده، و مقدارى اموال جمع كرده است. تازه بعد مادر حق ندارد، چرا مادر حق نداشته باشد؟ مادر فقط حق دارد كه قرضاً بردارد. مرحوم مجلسى اول در روضة المتقين[1] وقتى به اين روايات در كتاب المعيشة مى رسد، آنجا مى فرمايد: اولاً اين روايات معرضة عنهاست، اصحاب به اين روايات عمل نكرده اند؛ و ثانياً ممكن است اين روايات تقيّه باشد و مطلب از آنهايى رسيده كه با عترت فاصله داشتند و بعد تا زمان ما هم آمده است. آن وقت مى فرمايد شاهد مطلب اينكه مى گويد اصل قصه و شأن روايت اين بوده ـ تأثير زمان و مكان را مى گويم ـ يك مردى دست پدرش را گرفته بود آورد نزد پيغمبر، عرض كرد يا رسول اللّه من از دست پدرم شاكى هستم. فرمود: شكايتت چيست؟ گفت: پدرم ارث من را كه از مادرم به من رسيده بوده خورده است. او قبول كرد كه آن ارث را خورده است، عرض كرد بله، منتها براى خودم و خودش مصرف نموده ام؛ چيزى هم در آن وقت نداشت. پيغمبر اينجا فرمود: «الولد و ما فى يده لأبيه» و بعد فرمود من اين پدر را براى پسرش ببرم زندان كنم؟ خوب پدرى هم ندارد، بدهكارى كه ندارد «المفلس فى امان اللّه» اينكه مسلم است «فنظرة الى ميسرة» حالا پيغمبر اين را ببرد زندانش كند؟ بعد هم براى اينكه يك مقدار مسأله را عاطفى كرده باشد از باب كنايه و مجاز به پسر فرمود: بله، ولى او پدر توست. قانون است! اينجا مسأله احترام است، مسأله كنايه است. قانون همين است كه پدر تمكن مالى ندارد، حالا كه ندارد خوب زندانش نمى كنند. بعد پيغمبر فرمود: من براى خاطر اين پسر اين پدر را زندانش كنم؟ خوب نمى شود كه پدر را براى پسر زندانش كرد، قانون شرع هم اجازه نمى دهد. اينجا پيغمبر فرمود : «أنت و مالك لابيك» حالا اين چه ربطى دارد به آنجايى كه اموال پسر را اين بردارد با آن حج برود، يا بردارد با آن ... چه توجيهى براى اين مطلب مى كند؟ خوب مى بينيد اينجا زمان و مكان در مسأله مؤثر است. امام در باب خيار الحيوان جمع بين روايات كرده است، با توجه به مسأله تأثير زمان و مكان. در مسأله رتل كه آيا رتل عراقى است در باب كفر يا رتل مدنى است يا رتل مكى است، آن اختلافها متعلق مكان است كه مى گويند آيا مكان راوى را حساب كنيم، مكان مروى عنه را حساب كنيم يا مكان ديگرى را حساب كنيم. مى بينيد كه فقه ما از تأثير زمان و مكان در اجتهاد آكنده است. امام در يكى از سخنانشان يا پيامهايشان فرمودند مى شود ما حالا جنگل را آنطورى اداره كنيم كه ديروز بوده است؟ بگوييم بله هر كسى مى تواند با بلدوزر به سراغ جنگل برود، و تمام درختها را قطع كند براى اينكه جنگل جزء انفال است و انفال هم براى شيعيان حلال شده است؛ يك كسى زمينهاى فراوانى را بگيرد و اينها را بردارد خانه سازى كند، يك ريال هم به هيچ كس ندهد بگويد بله من شيعه هستم، براى من مباح شده است. امام فرمود نمى شود اينطورى مملكت را اداره كرد! درباره آن روايتهايى كه گفته انفال حلال شده، برخى از فقهاء مثل شهيد فرموده اند: شرطش فقر است، يعنى تا مقدارى كه فقرش را رفع بكند مى تواند از زمين بردارد يا مى تواند از جنگل بردارد، اما الآن كه گاز دارد ابزار زندگى دارد اگر درختها را بِبُرد و بفروشد، بعد هم سيل بيايد خانه هاى مردم را خراب كند، آن وقت ضامن سيل كيست؟ مردم دوباره پول بدهند يا بودجه دولت را بدهيد دوباره آباد كنيد. اين حرفها نيست! آن مال يك شرايط خاصى است. امام اين چنين مى فرمايد و شهيد مى گويد مال فقر است. اين حرف امام است كه در پيامهايش دارد و ما بايد بدقت به ابعاد و جوانب زمان و مكان توجه كنيم. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . روضة المتقين 6: 506.
|