|
روایات تغلیظ دیه
صاحب وسائل برای این موضوع با عنوان: «بَابُ أَنَّ مَنْ قَتَلَ فِي الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ فَعَلَيْهِ دِيَةٌ وَ ثُلُثٌ وَ صَوْمُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ» اختیار کرده و چند روایت صحیح و معتبر برای تغلیظ نقل کرده است که به موارد آن اشاره میشود: 1. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنْ يُونُسَ، عَنْ كُلَيْبٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عبدالله (ع) عَنِ الرَّجُلِ يُقْتَلُ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ- مَا دِيَتُهُ؟ قَالَ: «دِيَةٌ وَ ثُلُثٌ» (کلینی، 1429 ق، ج7، ص281؛ حر عاملی، 1409ق، ج29، ص203).[1] البته این روایت را نیز صدوق به اسناد خود از كليب بن معاويه نقل کرده است (صدوق، 1413 ق، ج4، ص107) و باز او به اسناد خود از قاسم بن محمد الجوهري از كليب اسدي همین معنا را ذکر کرده است (همان، ص97). شیخ طوسی هم به اسناد خود از حسين بن سعيد از فضالـه بن أيوب از كلَيب بن معاويـه همین روایت را تنها برای ماههای حرام نقل کرده است (طوسی، 1407ق، ج10، ص215). ظاهراً همه این روایات كليب اسدي و كليب بن معاويه هم یکی است و اشارهای به فرق میان قتل عمد و خطا نشده؛ هرچند در ارتکاز اولی از دیه ناظر به قتل خطایی است. بنابراین، در این روایت امام فرمود يك ديه و ثلث آن در اين روايت قتل بهعنوان مطلق بيان شده و شامل هر سه نوع قتل؛ يعني قتل عمد، قتل شبه عمد و قتل خطایي (مثل تصادفات) ميشود، فقط باید ثابت شود این اطلاق در مقام بیان بوده است. 2. وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ، عَنْ أَبَانٍ، عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) يَقُولُ: «إِذَا قَتَلَ الرَّجُلُ فِي شَهْرٍ حَرَامٍ- صَامَ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ (حر عاملی، 1409ق، ج29، ص204؛ طوسی، 1407 ق، ج10، ص215). در این روایت باز بدون اشاره به کشتهشدن فرد در خطا و یا عمد، تغلیظ مطرح نشده، اما برخلاف روایت قبلی مجازات را دو ماه روزه بیان کرده است. البته این روایت را صدوق به اسناد خود از ابان نقل کرده است. 3. وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع) رَجُلٌ قَتَلَ فِي الْحَرَمِ- قَالَ: «عَلَيْهِ دِيَةٌ وَ ثُلُثٌ- وَ يَصُومُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ. [قَالَ قُلْتُ: هَذَا يَدْخُلُ فِيهِ الْعِيدُ وَ أَيَّامُ التَّشْرِيقِ- فَقَالَ:] يَصُومُهُ فَإِنَّهُ حَقٌّ لَزِمَهُ» (حر عاملی، 1409ق، ج29، ص204؛ صدوق، 1413ق، ج4، ص107). معنای این روايت صحیحه زراره از امام صادق (ع) چنین است كه ديه قتل در منطقه حرم، يك ديه و ثلث ديه و دو ماه روزه پشت سر هم از ماههای حرام، بدون اشاره به خطا و عمدبودن بیان کرده است. البته برخی «الْحَرَمِ» را «الْحُرَمِ»، جمع حرام خوانده و شواهدی برای آن هم ذکر کرده و در توسعه به حرم مناقشه کردهاند؛ در صورتی که عبارت: «هَذَا يَدْخُلُ فِيهِ الْعِيدُ وَ أَيَّامُ التَّشْرِيقِ» با مکه تناسب بیشتری دارد. 1. وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ، عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عبدالله (ع) [في الفقيه] أبا جعفر (ع) عَنْ رَجُلٍ قَتَلَ رَجُلًا خَطَأً فِي أَشْهُرِ الْحُرُمِ، فَقَالَ: «عَلَيْهِ الدِّيَةُ وَ صَوْمُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ [قُلْتُ إِنَّ هَذَا يَدْخُلُ فِيهِ الْعِيدُ وَ أَيَّامُ التَّشْرِيقِ فَقَالَ:] يَصُومُهُ فَإِنَّهُ حَقٌّ لَزِمَهُ» (صدوق، 1413 ق، ج4، ص110؛ حر عاملی، 1409ق، ج29، ص202) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ. معنای این روايت زراره از امام صادق (ع) که مانند روایت پیشین چنین است كه ديه قتل در ماههای حرام و نه منطقه حرم، آن هم در قتل خطایی يك ديه و ثلث ديه و دو ماه روزه پشت سر هم از ماههای حرام است: «رَجُلٍ قَتَلَ رَجُلًا خَطَأً فِي أَشْهُرِ الْحُرُمِ» و مشابه همین معنا روایت صدوق به اسناد خودش از ابان، از زراره، از امام صادق که فرمود قَالَ: «عَلَيْهِ دِيَةٌ وَ ثُلُثٌ» (همان). بنابراین، چنانكه از این روايات برخلاف روایات پیشین که مطلق بود، به دست ميآيد، تغليظ ديه مخصوص جنايات غیر عمدي است؛ هرچند اثبات شئ نفی ماعدا نمیکند، اما اگر گفته نشود موضوع، ناظر به اتفاقات جنگی است، شامل همه جنايات خطایي، مانند تصادفات و عملیات صنعتی و کارگران معدن و نجاترسانیها نيز ميشود؛ چون اولاً: اطلاق روايت كليب اسدي شامل هر نوع قتل و جنايت عمد و خطایي ميشود. وانگهی روايت زراره تصريح به قتل خطایي دارد و اين خود مؤيد اطلاق در روايت كليب اسدي است و از طرفي، عموم مستفاد از تعابير وارده در برخي روايات، دلالت بر انواع جنايت دارد؛ چه عمد و چه خطا. لذا تغليظ ديه ارتباطي به نوع قتل ندارد. البته بايد متذكر شد كه شرط تغليظ ديه در قتل، آن است كه صدمه و فوت هر دو در ماه حرام يا بنا بر استفاده خاص در مكه رخ دهد. --------- [1]. البته این روایت كليب به طرق متعدد نقل شده و صاحب وسائل معتقد است که بیشتر این طرق به كٌليب صحیح است و أمّا مشکل خود كليب است که برخی تلاش کردهاند که او را حسن و معتمد کنند؛ مانند «ممقانی» در کتاب «تنقيح المقال» میگوید: «و له كتاب يرويه جماعة من الأجلّاء مثل صفوان و ابن أبي عمير و غيرهما من أعاظم الأصحاب». «مدنی کاشانی» برای تصحیح این روایت و جبران ضعف کلیب به عمل اصحاب استناد میکند (مدنی کاشانی، کتاب الدیات، ص24). آقای خویی هم با ذکر قول به ضعف در باره وثاقت او، نه از باب کثیر الروایة بودن و این که افرادی مانند صفوان و ابن عمیر نقل کردند، بلکه اعتماد به اخباری که دال بر وثاقت او است، نوشته است: «فإن شيئا من ذلك لا يدل على الوثاقة كما مر غير مرة و رواية جعفر بن بشير عنه لا تدل على وثاقته أيضا، بل الوجه في وثاقته الرواية الأولى عن الكشي و الكليني، فإن سندهما صحيح و فيها دلالة واضحة على جلالة كليب لا تقل عن التوثيق» (سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحديث، ج15، ص 126).
|