|
امضایی یا تأسیسیبودن دیه
از آيه شريفه: (وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ يَصَّدَّقُوا) (نساء (4): 92)؛ هيج مؤمنی را نسزد که مؤمنی را جز به خطا بکشد و هر کسی مؤمنی را به خطا بکشد، باید بنده مؤمنی را آزاد و به خانواده او دیه پرداخت کند، مگر اینکه خانواده مقتول گذشت کنند. (با قطع نظر از روایات)، میتوان استفاده کرد که حکم به دیه، امضایی است؛ چون اگر دیه پیش از اسلام سابقه نداشت و معهود ذهنی نبود، این گونه بیان نمیشد و البته تفسیر و تفصیل آن به عهده پیامبر (ص) گذاشته شده است. به هر حال، روایاتی وجود دارد که از آنها نیز استفاده میشود دیهای که در قالب صد شتر در زمان جاهلیت توسط عبدالمطلب سنت (نهاده) شد و ظاهراً در همه قبایل یا فقط در قریش و در حق همگان، حتی زنان و بردگان، معمول بوده است، خداوند آن را امضا و در اسلام نیز جاری ساخت؛ چنانکه امام صادق (ع) از پدران بزرگوارش نقل میکند که پیامبر (ص) در وصیتی به علی (ع) فرمود: «ای علی! عبدالمطلب در زمان جاهلیت پنج سنت نهاد که خداوند آن را برای او در اسلام جاری ساخت - تا آنجا که فرمود: - در قتل، صد شتر سنت نهاد و خداوند آن را در اسلام نیز جاری ساخت» (حر عاملی، 1389 ق، ج 19ب، ص 145)[1] و نیز در صحیحه «عبدالرحمان بن حجاج» که گفت از «ابن ابی لیلی» شیندم گفت: «دیه در زمان جاهلیت صد شتر بود که پیامبر (ص) آن را امضا کردند» (همان، ص 142)[2] و روشن است که پیامبر (ص) هم جز با تأیید خدا[3] آن را امضا و تثبیت نکرده است؛[4] چنانکه در روایت قبل فرمود: «خداوند آن را در اسلام نیز جاری ساخت». از مثل این روایات بر میآید که پیامبر (ص) آنچه را در زمان جاهلیت معمول شده بود، امضا کردند و از روایات دیگر نیز بهدست نمیآید که صد شتر، امضای سنتی در زمان جاهلیت نباشد؛ مانند خبر ابوبصیر که میگوید: «از امام صادق (ع) درباره دیه پرسشی کردم، فرمود: دیه مسلمان ده هزار [درهم] نقره است... و از شتر، صد شتر میباشد» (همان، ص 124).[5] و عبدالله بن سنان که میگوید: شنیدم امام صادق (ع) میفرمود: «دیه صد شتر است» (همان).[6] و جمیل که میگوید امام صادق (ع) فرمود: «دیه صد شتر است» (همان، ص 143).[7] و محمد بن مسلم و زراره و غیر این دو که میگویند: امام صادق (ع) با امام باقر (ع) در باره دیه فرمود: «دیه صد شتر است» (همان).[8] ------------ [1]. «يا على! إن عبدالمطلب سنّ فى الجاهلية خمس سنن اجراها الله له فى الاسلام [الى أن قال] و سن فی القتل مائة من الابل فاجرى الله ذلك فى الاسلام». [2]. «كانت الدية فى الجاهلية مائة من الابل فاقرّها رسول الله (ص)». [3]. البته تأیید خداوند در جریان تثبیت شرایع اسلام، گاه متأخر از ابراز نظر پیامبر (ص) بوده است؛ چنانکه از قضیه ظهار در سوره مجادله، آیه ۱ و ۲ این گونه بر میآید. [4]. چون پیامبر (ص) از پیش خود سخن نمیگوید: (وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى) (نجم (53): ۳). [5]. «دية المسلم عشرة آلاف من الفضة... و من الابل... مائة على اسنانها». [6]. «ان الدية مائة الابل...». [7]. «الدیة مائة من الابل...». [8]. «هی مائة من الابل...».
|