|
دیه در لغت
«دیه» از مصدر «وَدی» راندن و رد کردن گرفته شده است که در اصل «ودی» بوده و «واو» آن حذف شده است. «دیۀ» به معنای «حق القتیل» (حق کشته شده) میباشد. «دیّات» جمع آن است. هنگامی که گفته شود «وَدِیَ فلان فلاناً»؛ یعنی کسی دیه کشتهشدهای را به ولیّ او پرداخت. «واتدَیتُ» هم، یعنی دیه او را گرفتم (ابن منظور، 1408ق، ج 15، ص285). «المنجد»، دیه را «آنچه به جای نفس کشته شده پرداخت میشود» (معلوف،1973 م، ص 894)، واژه «ودی» معنا کرده است. در «فرهنگ فارسی»، دیه را به «پول خون و خونبها» (بعلبکی، 1391، ص 525) ترجمه کردهاند. «وَدَى القاتلُ القتيلَ»؛ یعنی خونبهای او را پرداخت و «دیـه التقیل» هم، به معنای خونبهای کشتهشده است (الیاس، 1370، ص 786). «ها» در «دیه»، عوض واوی است که حذف شده است.
|