|
کلام مقدس اردبیلی در حرمت غیبت مسلم
والظّاهر أنّ عموم أدلّة تحريم الغيبة من الكتاب و السّنّة يشمل المؤمنين و غيرهم، فإنّ قوله تعالى: ﴿وَلايَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً﴾؛ إمّا للمكلّفين كلّهم، أو المسلمين فقط؛ لجواز غيبة الكافر، و لقوله تعالی بعده ﴿لَحمَ أَخِيهِ مَيْتاً﴾، و كذا الأخبار، فإنّ أكثرها بلفظ الناس أو المسلم...؛ مثل ما روي في الفقیه: «من اغتاب امرءاً مسلماً بطل صومه ونقض وضوؤه وجاء یوم القیامة یفوح من فیه رائحة أنتن من الجیفة یتأذّی به أهل الموقف، وإن مات قبل أن یتوب مات مستحلاً لما حرّم الله تعالی...». وقال(ره) فی رسالة الغیبة: «قال النبی(ص): کلّ المسلم علی المسلم حرام، دمه وماله وعرضه، والغیبة تناول العرض، و قد جمع بینها وبین الدم والمال، وقال(ص): لاتحاسروا ولاتباغضوا ولایغتب بعضکم بعضاً، وکونوا عباد الله إخواناً». وعن أنس قال: قال البراءة: خطبنا رسول الله(ص) حتّی أسمع العواتق في بیوتها، فقال: یا معشر! من آمن بلسانه ولم یؤمن بقلبه لاتغتابو المسلمین ولاتتّبعوا عوراتهم، فإنّه من تتّبع عورة أخیه تتّبع الله عورته، ومن یتّبع الله عورته یفضحه في جوف بیته». و غیر ذلك. وبالجملة: عموم أدلّة الغيبة و خصوص ذكر المسلم يدلّ على التحريم مطلقاً، و أنّ عرض المسلم كدمه و ماله، فكما لا يجوز أخذ مال المخالف و قتله، لا يجوز تناول عرضه الذي هو الغيبة، وذلك لا يدلّ على كونه مقبولاً عند الله، كعدم جواز أخذ ماله وقتله كما في الكافر. ولا يدلّ جواز لعنه بنصّ، على جواز الغيبة مع تلك الأدلّة بأن يقول: إنّه طويل، أو قصير، و أعمى، و أجذم، و أبرص، و غير ذلك، و هو ظاهر. وأظنّ أني رأيت في قواعد الشهيد(ره): «أنّه يجوز غيبة المخالف من حيث مذهبه و دينه الباطل وكونه فاسقا من تلك الجهة لا غير، مثل أن يقال: أعمى، ونحوه». الله يعلم، ولا شكّ أنّ الاجتناب أحوط»؛[1] و ظاهر این است که عموم ادلّه تحریم غیبت در قرآن و روایات شامل شیعیان دوازده امامی (مؤمنین) و غیر آنها (از مسلمانان) میشود، زیرا فرموده خدای تعالی ﴿وَلايَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً﴾، یا برای همه اهل تکلیف است و یا صرفاً برای مسلمانان است؛ چرا که غیبت کافر جایز است و برای اینکه خدای تعالی بعد از این فرموده ﴿لَحمَ أَخِيهِ مَيْتاً﴾ و برای اینکه اکثر روایات به لفظ «ناس» یا «مسلم» وارد شده است. مثل آنچه در کتاب فقیه روایت شده است: «هر که مسلمانی را غیبت کند روزه و وضویش باطل میشود و در روز قیامت در حالی خواهد آمد که دهانش بویی بدتر از بوی مردار داشته و اهل موقف به آن اذیّت میشوند، و اگر قبل از توبه بمیرد در حالی مرده که حلال دانسته آنچه خدای تعالی حرام کرده است... . و شهید ثانی(ره) در رساله غیبت (کشف الریبه) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است: «خون و مال و آبروی هر مسلمانی بر مسلمان حرام است» و غیبت دست درازی به آبروست و حضرت(ص) بین آبرو و خون و مال (به جهت اهمیت) جمع فرموده است و حضرت پیامبر اکرم(ص) فرمود: «به یکدیگر حسادت نکنید و خشم نگیرید و بعضی بعض دیگر را غیبت نکنید و ای بندگان خدا با یکدیگر برادر باشید». و أنس از براء نقل میکند که پیامبر خدا(ص) برای ما خطبه خواند به طوری که زنان (دختران در خانه) در خانههایشان بشنوند، پس فرمود: ای کسانی که به زبان ایمان آوردهاید و دلهایتان بیایمان است، مسلمانان را غیبت نکنید و زشتیهایشان را پی نگیرید؛ چرا که هر کس در پی زشتی برادرش افتد، خدا زشتیاش را پیگیر خواهد شد و هر که خدای در پی زشتیاش افتد، او را در دل خانهاش رسوا کند. و خلاصه عموم ادلّه غیبت و مخصوصاً که لفظ «مسلم» در آنها ذکر شده، دلالت میکند غیبت (مسلمان) مطلقاً حرام است و اینکه آبروی مسلمان مثل خون و مال اوست و همانطور که گرفتن مال و کشتن مخالف جایز نیست، همچنین دستاندازی به آبروی او که غیبت است، جایز نیست و... . و جواز لعن آنها به نصّ (بعضی روایات) دلالت بر جواز غیبت آنها با این ادلّهای که ذکر شد، نمیکند. به اینکه بگوید: (آن فرد) قد بلند است یا کوتاه قد یا نابیناست یا جذام و پیسی و غیر اینها دارد. و این روشن است. و گمان میکنم در کتاب قواعد شهید(ره) دیدهام: «غیبت مخالف از جهت مذهب و دین باطلش ـ و اینکه از این جهت فاسق میشود ـ جایز، و از سایر جهات جایز نیست؛ مثل اینکه گفته شود: کور و مثل اینها». خدا بهتر میداند و بیتردید اجتناب با احتیاط مناسبتر است. ------- [1]. مجمع الفائدة والبرهان 8: 76 ـ 78.
|