|
واژه «کفر» و «کافر» در لغت
واژه «کفر» را در لغت به «ستر» و «پوشیده شدن» و «پوشاندن چیزی» معنا کردهاند. در مفردات راغب آمده است: الکفر في اللغة: ستر الشيء، و وصف اللیل بالکافر لستره الأشخاص، والزرّاع لستره البذر في الأرض...، کفر النعمة و کفرانها: سترها بترک أداء شکرها؛[1] کفر در لغت پوشیده شدن چیزی است، شب را هم به خاطر اینکه اشخاص و اجسام را با سیاهیاش میپوشاند با واژه ـ کافر ـ وصف کردهاند و زارع را هم که پیوسته بذر و دانه را در زمین میافشاند و در خاک پنهان میکند ـ کافر ـ گویند، ... کفر النعمة و کفرانها: پوشیده داشتن نعمتها با ترک شکرگزاری است. ابن اثیر در نهایه آورده است: أصل الکفر: تغطیة الشيء تغطیة تستهلکه؛[2] اصل کفر، پوشاندن چیزی است به نحوی که کاملاً آن را محو کند. و فیّومی در مصباح نوشته است: کَفَر الشيءَ إذا غطّاه، و هو أصل الباب و یقال للفلّاح کافر؛ لأنّـه یکفر البذر أی یستره؛[3] ـ کَفَر الشیءَ ـ برای وقتی است که چیزی را بپوشانند که این اصل باب است به همین جهت به کشاورز کافر گفته میشود، زیرا که او ـ یکفر البذر ـ یعنی دانه را میپوشاند. ابن فارس در مقاییس میگوید: کفر... أصل صحیح یدلّ علی معنی واحد، وهو الستر والتغطیة...، ویقال: الزارع کافر؛ لأنّـه یغطّی الحبَّ بتراب الأرض؛[4] ـ کفر ـ یعنی ماده کاف و فاء و راء بر معنای واحدی دلالت میکند که عبارت است از پوشاندن و پوشش... و به کشاورز کافر گفته میشود؛ چون او دانه را به خاک زمین میپوشاند. در صحاح آمده است: الکافر: اللیل المظلم؛ لأنّـه ستر کلّ شيء بظلمته...، قال ابن السکّیت: ومنه سمّی الکافر؛ لأنّـه یستر نعم الله علیه... والکافر: الزارع؛ لأنّـه یغطّی البذر بالتراب؛[5] شب تاریک، کافر است چرا که همه چیز را به تاریکیاش میپوشاند... ابن سکیت گفته است: به همین جهت کافر را کافر گویند، زیرا که او هم نعمتهای خدا بر خودش را میپوشاند. و کشاورز کافر است، چون او دانه را با خاک میپوشاند. از آنچه از اهل لغت بیان کردیم معنای کفر و وجه تسمیه کافر روشن شد که ستر و پوشاندن است و این معنا تحقق پیدا نمیکند مگر بعد از علم و دانایی به آنچه که مستور و پوشانده میشود و در حقیقت کافر، ساتر و پوشاننده است؛ چون که آنچه از حق و حقیقت دانسته مخفی کرده و با اظهار اباطیل آن را پوشش میدهد؛ اما فرد جاهلِ قاصر اصلاً توجه و التفاتی نسبت به آنچه حق است ندارد تا آن را بپوشاند و چیزی جز همان عقاید باطله خویش در نزد خود ندارد که این عقاید، آن را پوشش دهد. و اگر منصفانه و با دقت و بدون تعصبات مذهبی به این مسأله بنگریم حق مطلب همین است. --------- [1]. مفردات ألفاظ القرآن: 714، «کفر». [2]. النهایة 4: 187. [3]. المصباح المنیر 2ـ1: 535. [4]. معجم مقاییس اللغة 5: 191، «کفر». [5]. الصحاح 2: 808، «کفر».
|