|
پنجم: تدبیر تدرّج برای پیشگیری از تنفّر
یکی دیگر از مبانی قاعده اصل تدرّج است. این اصل برگرفته از روش خود قرآن در بیان تدریجی احکام است. مثل بیان تدریجی احکام عبادی، یا برخی از احکام خوردنیها و آشامیدنیها، مثل حرمت خمر، یا شیوه پوشیدنیها: حکم حجاب. یعنی وقتی ملاحظه میشود با همه اهمیتی که احکام نماز و روزه و مورد عمل قرار گرفتن آن از میانه سالهای بعثت داشته، اما احکام آن در سوره بقره آمده است. همینطور در باره روزه و برخی احکام دیگر که در اواخر سورههای مدنی بیان شده است. یا برخی از احکام مثل ممنوعیت گرفتن اسیر تا تثبیت لشگریان (انفال: 67). در حالی که برخی از احکام مانند انفاق، صدقات، مذمت زنا، در سورههای مکیالاوائل با زبان اخلاقی بیان شدهاند. در روایتی از امام صادق7 به مناسبت تحریم خمر و اینکه چرا این حکم تدریجی نازل شد و یکباره آن را حرام نکرد، فرموده است: علی بن إبراهيم، عن أبيه، عن حمّاد بن عيسى، عن إبراهيم بن عمر اليماني، عن أبیعبدالله7 أنّـه قال: ما بَعثَ اللهُ نبيّاً قَطُّ إلّا و قَد عَلِمَ اللهُ أنّـهُ إذا أكْمَلَ لَه دِينَـهُ كانَ فيهِ تَحْريمُ الخَمرِ، وَ لَم تَزَلِ الخَمرُ حَراماً، إنّ الدِّينَ إنّما يُحَوِّلُ مِن خَصْلَةٍ اُخْرى، فلَو كانَ ذلكَ جُمْلَةً قَطّعَ بِهِم (بالنّاسِ) دُونَ الدِّينِ؛[45] خداوند هرگز پیامبری را برنیانگیخت و جز آنکه وقتی آن دین را کامل کرد، شراب را هم حرام کرد و همواره خمر حرام است. اما دین به تدریج خصلتهای مردم را دگرگون میکند و اگر این کار یکباره صورت گیرد، مردم از دین کناره میگیرند. در روایتی مرسل به مناسبت سیر بیان حرمت خمر و اینکه چگونه خداوند به صورت تدریجی آن را بیان کرده است، در مقام تعلیل اینگونه مسأله تدریحی بیان شدن را برای پیشگیری از نفرت بیان میکند: وَ ذَلِكَ أَنَّ اللهَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ أَنْ يَفْرِضَ فَرِيضَةً أَنْزَلَهَا شَيْئاً بَعْدَ شَيْءٍ حَتَّى يُوَطِّنَ اَلنَّاسُ أَنْفُسَهُمْ عَلَيْهَا وَ يَسْكُنُوا إِلَى أَمْرِ اللهِ وَ نَهْيِهِ فِيهَا وَ ذَلِكَ مِنْ فِعْلِ اللهِ تَعَالَى وَ وَجْهِ اَلتَّدْبِيرِ وَاَلصَّوَابِ لَهُمْ لِيَكُونُوا أَقْرَبَ إِلَى الْأَخْذِ بِهَا وَ أَقَلَّ لِنِفَارِهِمْ مِنْهَا فَقَالَ الْمَهْدِيُّ هَذِهِ وَاللهِ فَتْوَى هَاشِمِيَّـةٌ؛[46] به این دلیل خداوند اینگونه سخن گفته است که چون هرگاه بخواهد حکمی را فرض کند، آرامآرام و با ترتّب خاصی نازل میکند تـا مردم برای پذیرش آن آماده شده و انس بگیرند. این شیـوه خداونـد بر پایـه تدبیر و به صلاح مردم است تا آنکه آنان راحتتر عمل کنند و کمتر از آن نفرت پیدا کنند. بنـابراین، تدرّج نوعی تدبیر برای اجرای احکام و پیشفرض فقها در سیر بیان احکام بوده است. وقتی تدریجیّت لحاظ میشـود، به این معناست که حال و شرایط مخاطب و خوشآمد و بدآمد مخاطب رعـایت میشود. مقابل این حالت وقتی است که رعایت شرایط مخاطب نشود، نتیجه مخالف و ایجاد نفرت کند.
-------------------------- [45]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 25، ص 296، باب 9، ح1؛ الکافی، ج 6، ص 395. [46]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 25، ص 302، ابواب أشربه محرّمه، ح14.
|