|
گلچيني از مصاحبه رسانههاي خارجي با آيت الله العظمي صانعي در دهه 80
ديدگاه اسلام در مورد حقوق بشر چيست و چرا شما بر مسأله حقوق بشر تأکيد داريد؟ از نظر اسلام انسانها در برخورداري از حقوق اجتماعي با هم برابر و مساوي هستند و مسائلي مثل دين، مذهب، نژاد، مليت، جنسيت و... در اين مورد تأثيري ندارند. خداوند پس از آفرينش انسان، به عنوان اشرف مخلوقات به خود آفرين مي گويد و نيز به همه انسانها ارزش و کرامت عطا فرموده است و خداوند از همگان مي خواهد در قرآن تدبر کنند، لذا اين دين از مردم مي خواهد به تعقل، تفکر و تدبر بپردازند و شروع بعثت پيامبر (ص) با علم و دانايي آغاز شده است. خداوند در تمام زمي نه ها و ابعاد زندگي انسانها قوانين و مقررات خاصي را وضع نموده است و عمده قوانين و دستورات دين در خصوص روابط اجتماعي مردم با يکديگر و در خصوص اداره جامعه و کشور نگاشته شده است و حقوق همه طبقات جامعه را به تفکيک بيان نموده است، وقتي ما از اين منظر به آئين اسلام مي نگريم ملاحظه مي کنيم حقوق همه مردم بيان شده است و همگان به رعايت اين حقوق ملزم شده اند، از همي ن رو ست که بنده آئين اسلام را دين حقوق بشر معرفي مي کنم چون در کتاب آسماني ما به حقوق شرعي و قانوني افراد پرداخته شده و به همه انسانها ارزش مي دهد. اما اينکه چرا بنده بر روي حقوق بشر تأکيد مي کنم علت آن اين است که همه انسانها بايستي نسبت به رعايت حقوق بشر در تمام جهان اهتمام داشته باشند، اين درست است که پس از جنگ جهاني دوم منشور حقوق بشر در سازمان ملل متحد تصويب شده ولي همه انسانها بايد توجه داشته باشند که خداوند متعال قبل از اين به نحو کلي حقوق کامل انسانها را بيان نموده، آن هم در دوره اي که تقريباً اغلب کشورها در دوره جاهليت بسر مي بردند و به صورت بدوي زندگي مي کردند. به نظر جنابعالي از ديدگاه اسلام چه مشکلاتي بر سر راه مسئله حقوق بشر وجود دارد؟ همان گونه که در سؤال قبل نيز توضيح دادم دين اسلام همه انسانها را در حقوق اجتماعي برابر مي داند، به همه انسانها ارزش و کرامت عطا نموده است، از حاکمان نيز خواسته تا حقوق مردم را رعايت کنند و در حق مردم ظلم و ستم نکنند. صراحتاً در قرآن مي فرمايد: «خداوند در کمي ن ستمکاران است»، بنابراين از ديدگاه اسلام هر گونه تبعيض و ظلم و ستم در حق مردم نفي شده است و مردم ملزم به رعايت حقوق يکديگرند. بنابراين آئين اسلام مدافع حقوق انسانها است و اين مجموعه قوانين و دستورات الاهي با منشور حقوق بشر مغايرتي ندارد. مسئله مهمي که امروز در جامعه وجود دارد نوع برداشت و استدلال از قوانين است که برخي افراد استنباط ديگري از قوانين دارند و نظرشان بر اين است که هر گونه برداشت نسبت به حقوق بشر بايد از کتاب و سنت باشد. به نظر بنده تمام امور جامعه و تدبير آنها با خود مردم است و چنانچه صاحبان قدرت سياسي و دولتمردان بر اساس قانون اساسي عمل کنند مشکلي در جامعه بوجود نمي آيد و عدالت اجتماعي در جامعه عينيت و تحقق پيدا مي کند. منتها آنچه که امروز در سطح جهان مطرح مي باشد اين است که قدرتمندان سياسي و دولتمردان تمايلي به اجراي قوانين و تحقق عدالت اجتماعي ندارند و مانع از رسيدن افراد جامعه به حقوق قانوني خودشان مي شوند. در اين ارتباط منظورتان از قدرتمندان و ستمکاران چه کساني هستند؟ آيا در منطقه خليج فارس اين گونه دولتها به طور مشخص وجود دارند؟ تقريباً در اغلب کشورها ساختار نظام سياسي به گونه اي شکل گرفته است که نمي توان انتظار داشت دموکراسي و تعيين حق حاکمي ت مردم بر سرنوشت خودشان به راحتي تحقق پذيرد و تدبير امور جامعه با مردم باشد، اين مسئله سبب شده تا عدالت اجتماعي در جامعه تحقق پيدا نکند. در روابط ديپلماتيک بين کشورها نيز دولتها همواره در جستجوي منافع خودشان هستند و به موضوعات رعايت حقوق بشر يا نقض آن در يک کشور توجهي نمي کنند. ادامه اين روند در سطح جهان موجب بروز مشکلاتي شده که يکي از آنها پديده تروريسم است که تقريباً همه مردم دنيا با آن رو به رو هستند و امنيت و آرامش آنها را تهديد مي کند. بنابراين چنانچه دولتها مصمم باشند که با تروريسم مقابله کنند ابتدا بايد به طور ريشه اي عوامل آن را شناسايي و برطرف کنند، وجود فقر و تهيدستي در بسياري از کشورها يکي از عواملي است که به گروه هاي تروريست در راه جذب نيرو کمک مي کند، وجود تبعيض و بي عدالتي در برقراري ارتباط با ساير کشورها نيز مي تواند به اين پديده کمک کند. پايان حکومت حزب بعث در عراق و سرنگوني صدام چه پيامد و دستاوردهايي براي مردم عراق و شيعيان داشت. ارزيابي شما نسبت به آن چيست؟ پيام مهمي که اين رويداد در عراق داشت اين بود که به همه قدرتمندان و ستمکاران فهماند که فاصله گرفتن از مردم و عدم رعايت حقوق آنان جرم و گناه محسوب مي شود و فرجام ظلم و ستم زوال و نابودي است و مردم عراق بعد از يک دوره نسبتاً طولاني بالاخره آزادي را تجربه کردند و ان شاالله بتوانند با وحدت، همدلي و وفاق ملي دولت متمرکز و مقتدر در کشورشان ايجاد کنند و دموکراسي و عدالت اجتماعي نيز تحقق يابد. مردم عراق بايد شرايط حساس امروز را در اين منطقه مهم درک کنند و به دور از اختلافات قومي و مذهبي تلاش کنند تا به کمک دولت امنيت و آرامش در جامعه بوجود آيد و از هر گونه اقدامي که وحدت آنان را خدشه دار مي کند، بپرهيزند. البته از آنجا که خطر تروريسم امنيت همه مردم جهان را تهديد مي کند، لذا ساير دولتها نيز بايد بکوشند تا گروه هايي که روش مبارزه مسلحانه و عمليات انتحاري را انتخاب کرده اند و مانع از ايجاد امنيت و ثبات سياسي - اجتماعي در عراق مي شوند را از بين ببرند. براي کساني که با مکتب شيعه آشنا نيستند اهمي ت حرکت امام حسين و ظلمي که به ايشان شده و همي ن طور عتبات عاليات توضيح دهيد؟ به طور کلي خداوند مجموعه قوانين و دستوراتي را براي زندگي بشر و بهره مندي آنان از مواهب الاهي وضع نموده است و حاکمان و مردم نسبت به يکديگر حقوقي دارند که خداوند همه را ملزم به رعايت اين حقوق نموده است. سيره معصومي ن(ع) نيز گوياي رعايت کامل اين قوانين و مقررات است. وقتي جامعه مسلمي ن در همان قرن اول هجري از اين مسير منحرف شد و مردم دچار مشکلات فراوان شدند امام حسين(ع) که شاهد اين وضع بودند براي حفظ دين و مقررات الاهي و نجات مردم از ظلم و ستم حاکمان ستمگر و اجراي عدالت اجتماعي که وعده خداوند است، بپا خاستند و از مردم نيز ياري طلبيدند مردم کوفه که تحت حکومت ظالمانه يزيد بن معاويه قرار داشتند به امام(ع) نامه نوشتند و از ايشان دعوت کردند تا به آنجا بروند و رهبري و هدايت آنان را بر عهده گيرند، اما همي ن مردم بعداً مرعوب سياست تهديد و ارعاب عبيدالله بن زياد قرار گرفتند و امام(ع) را ياري نکردند و سرانجام امام(ع) در يک نبرد نابرابر در مقابل سپاه اموي به اتفاق يارانش به شهادت رسيد، در حقيقت امام حسين(ع) در اين حرکت مي خواست به مردم بفهماند که سکوت آنها موجب تقويت حکومت نامشروع، فاسد و ظالم بني امي ه شده است و قوانين الاهي که لازمالاجرا است اکنون تعطيل شده است و به جاي عدالت اجتماعي و بهره مندي از مواهب الاهي بايد حکومت ظالمانه اموي را شاهد باشند. شهادت امام حسين(ع) مردم خفته عراق را بيدار کرد. بنابراين امام حسين(ع) براي اجراي عدالت و احقاق حقوق اجتماعي مردم و برخورداري آنان از نعمت آزادي که وديعه الاهي است و به خاطر عمل به سنت «امر به معروف و نهي از منکر» در مقابل حکومت ستمگر اموي که فاقد مشروعيت بود ايستاد و با آن بيعت نکرد و آن را به رسمي ت نشناخت. شيوه زندگي امام علي(ع) در دوران حيات ايشان و نيز دوره کوتاه خلافت حضرت گوياي اهتمام آن امام همام در راه اجراي عدالت اجتماعي و قوانين الاهي در جامعه است، حضرت علي(ع) در دوران زمامداري مسلمي ن قوانين الاهي را در جامعه اجرا کردند و عدالت اجتماعي بي نظير در آن دوران تحقق يافت، اما گروه هاي زياده طلب و ستمکاران و کج انديشان نگذاشتند تا عدالت اجتماعي، آزادي و حکومت الاهي و مردمي در جامعه استمرار يابد و با ترور امام علي(ع) توسط يکي از افراد گروه خوارج اين امي د مسلمانان به يأس تبديل شد. در دوره معاصر امام خمي ني(س) نيز به هيچ عنوان در دوران نهضت و انقلاب حاضر به استفاده از شيوه مبارزه مسلحانه و ترور در جامعه اعتقاد نداشت و حاضر نشد براي رسيدن به اهداف خودش از اين روش بهره گيرد. امام(س) در دوران انقلاب صرفاً به مبارزه فکري و فرهنگي عليه حکومت استبدادي شاه اعتقاد داشت و سرانجام با همي ن روش و خط مشي فکري مبارزه را به پيروزي رساند. وجود بقاع متبرکه عتبات عاليات در عراق براي مسلمانان و شيعيان داراي ارزش و احترام خاصي است و خواسته و آرزوي قلبي همه شيعيان اين بود که روزي فرا برسد که بتوانند اين قبور و بارگاه منور ائمه معصومي ن(ع) را در عراق زيارت کنند و توشه و بهره معنوي کسب نمايند. اين قبور و بارگاه متبرکه نماد عدالت و آزادي است و امامان معصوم(ع) براي دفاع از اسلام و قوانين حيات بخش آن و اجراي عدالت از جان خويش گذشتند و به عنوان بهترين الگو و اسوه براي همه مردم جهان و خصوصاً مسلمانان قرار گرفتند و براي شيعيان اين سرمايه عظيم معنوي داراي قدر و اهمي ت و ارزش والايي است که بهترين انسانهاي برگزيده از سوي خداوند با رفتار و اعمال خودشان به ما روش درست زندگي و بدست آوردن راه سعادت و رستگاري را آموختند. مصاحبه مستند ساز آمريکايي گئورگي در آمريكا چون مردم با رأي خودشان دولتها را انتخاب مي كنند بنابراين اگر دولت خطا كند، آنان حق اعتراض دارند. نظر جنابعالي در مورد اين طرز تفكر چيست؟ هر كشوري يك اصول اساسي را در نظام و ساختار دموكراسي خودش قابل قبول و قانوني مي داند، البته در قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي نيز مشابه اين تفكر وجود دارد و انتقاد و اعتراض به عملكرد دولتمردان توسط مردم پذيرفته شده است، البته اولويت و ارجحيت با اين است كه نمايندگان مردم شرعاً و قانوناً بايستي از حقوق موكلين خودشان كه معمولاً مردم عادي جامعه كه از طبقات محروم و ضعيف و آسيب پذير هستند دفاع كنند و اجازه ندهند دولت بر خلاف قوانين هر گونه كه بخواهد عمل كند. بنده به يك نكته مهم در ارتباط با شخصيت حضرت امام(س) در ارتباط با احساس مسئوليت ايشان در قبال مردم و جامعه اشاره مي كنم. امام به عنوان يك فقيه، فيلسوف و عالم كم نظير در حوزه از موقعيت ممتازي برخوردار بود. ولي حوادثي در كشور رخ داد كه در نهايت به تبعيد ايشان در سال 43 منجر شد. امام در طول دوران مبارزه و تبعيد و سپس زمان انقلاب در سال 56 از تمام امكانات، موقعيت اجتماعي و علمي خود گذشت و براي رضاي خداوند و دفاع از حقوق مردم زندان رفت، تبعيد شد، فرزند ارشد خود را از دست داد، خيلي از سختيها و شرايط را به جان خريد تا مردم از حقوق اساسي و قانوني بهرهمند باشند و استقلال، عزت و سربلندي آنان حفظ شود. امروز اگر بخواهيم وضعيت جامعه را با قبل مقايسه كنيم ملاحظه خواهيم كرد كه آن منشوري كه مورد نظر امام بود و آن حقوق مسلّمي كه براي مردم در نظر گرفته شده بود و آزاديهاي قانوني كه حق طبيعي مردم است و در قانون اساسي به آن تصريح شده است، امروز همان قانون اساسي تضعيف شده است، لذا از همي ن روست كه در اكثر كشورها نگاه مردم متوجه سازمان ملل متحد و منشور حقوق بشر است و اينكه سازمان ديدهبان حقوق بشر با نظارت بر كشورهاي جهان از حقوق مردم، مظلومي ن و كساني كه به طور غير قانوني بازداشت مي شوند و بدون محاكمه سالها در زندان بلاتكليف مي مانند از حقوق آنان دفاع كنند و امي دواريم روزي فرا برسد كه بشر به آن آگاهي و شناخت دست پيدا كند كه حاكمان و قدرتمندان جائر و ستمكار نتوانند حقوق آنان را تضييع كنند. به نظر شما آيا دولت آمريكا و ايران بايد با هم مذاكره و گفتگو كنند و فكر مي كنيد كه رؤساي جمهور آمريكا و ايران قادرند بنشينند و با هم مذاكره كنند؟ كارشناسان و متخصصان و صاحبنظران در مسائل سياست خارجي در سطح وزراي خارجه مي توانند با يكديگر گفتگو كنند و از كشورهاي اروپايي و بيطرف نيز مي توانند به عنوان مي انجي در اين مذاكرات شركت كنند. در ابتدا نيازي به مذاكره در سطح رؤساي جمهور نيست، آري چنانچه به توافق نهايي رسيدند، مذاكرات را مي توان در سطح رؤساي جمهور ادامه داد و سند همكاري و توافق نهايي را امضا كنند. با توجه با اينكه جنابعالي نسبت به مسائل ايران اشراف و شناخت داريد، به نظر شما آيا ايران آمادگي براي مذاكره و گفتگو دارد؟ وقتي كشورهاي غربي نسبت به برنامه هسته اي ايران دچار سوء تفاهم شدهاند و گفتار مقامات ايراني مبني بر مقاصد صلح آمي ز هستهاي را با ديد ترديدآمي ز و ابهام مي نگرند، يكي از راههايي كه مي توان رفع ابهام و ترديد كرد تا كشور دچار بحران نشود، انجام مذاكره و گفتگو است و انجام گفتگوي مستقيم با مقامات آمريكايي نيز در اين زمي نه بدون اشكال است، چون مذاكرات و رسيدن به يك توافق منطقي و عقلايي داراي كمترين هزينه است و آسيبي به مردم و اقتصاد و صنعت كشور وارد نمي شود. البته به اين نكته مهم بايد اشاره كنم كه كمتر اتفاق مي افتد كه دولتي واقعاً به فكر مردم و منافع عمومي كشور باشد. دولتمردان و سياستمداران نوعاً به فكر تمايلات و علايق نفساني و انحصار طلبانه قدرت هستند و گاهي اوقات حاضرند همه امكانات و هستي جامعه را قرباني تمايلات و علايق شخصي خود كنند تا پست و مقام و مناصب دنيوي خود را حفظ كنند. همه مي دانند كه جنابعالي و آيت الله منتظري از كساني بوديد كه با امام خمي ني آشنا بوديد و در صف انقلاب قرار داشتيد و در جريان انقلاب صدمات و آسيبهايي ديديد. بعد از انقلاب مسئوليت و ستمهايي داشتيد. چرا به ناگاه از امور كناره گرفتيد؟ آيت الله منتظري از شاگردان و ياران امام بودند و در صف مقدم مبارزه قرار داشتند، ولي شرايطي بوجود آمد كه بين ايشان و امام اختلاف نظر و بينش حاصل شد و نهايتاً منجر به استعفاي ايشان از قائم مقامي رهبري شد و ايشان همچون گذشته به تدريس و مباحثات علمي در حوزه پرداختند، ولي با رحلت حضرت امام(س) گروهي كه انحصار طلب بودند و به افكار و انديشههاي بلند امام اعتقادي نداشتند، به تدريج عرصه را براي ياران و شاگردان وفادار به انديشههاي امام تنگ كردند و آنان به حاشيه رانده شدند، لذا ملاحظه مي كنيد بهترين ياران نزديك و شاگرداني كه مروّج انديشه و ديدگاه امام بودند مانند آقايهاشمي و كروبي با شرايطي كه بوجود آوردند امكان پيروزي در انتخابات را از آنان سلب كردند. امروز در روزنامهها بدترين اهانت، توهين و تهمت و افترا به ياران وفادار و صمي مي امام روا داشته مي شود و كسي نيست كه از حريم اين افراد دفاع كند. فكر مي كنيد اين وضعيت در دراز مدت چه آسيبي به ايران وارد مي كند؟ ادامه اين وضعيت سبب مي شود تا شاگردان و ياران واقعي امام كه در مبارزه و انقلاب شرکت فعال داشتند و بيشترين بار مسئوليت مبارزه را به دوش مي كشيدند و افكار و انديشههاي بلند امام را تبيين مي كردند نتوانند به نسل جوان منتقل كنند و به تدريج مي راث ماندگار امام كه حق حاكمي ت مردم بر سرنوشتشان است، آزاديهاي قانوني و حقوق اساسي آنها در جامعه كم رنگ شده و يا به فراموشي سپرده شود. تبعات اين وضع را براي مردم چگونه خواهد بود؟ افرادي كه بايد واقعاً نماينده مردم باشند و از طريق وضع قوانين در مجلس از حقوق مسلّم مردم دفاع كنند در اقليت قرار مي گيرند و نمي توانند مدافع حقوق موکلين خود باشند، قوه مجريه نيز آن طور كه بايد اولويتهاي مهم را در جامعه رعايت نمي كند. پيامد منفي اين وضعيت اقتصاد بيمارگونه در كشور، مشكل جذب سرمايه گذاري خارجي، بيکاري، گراني، تورم و دهها مشكل ديگري است كه مردم و جامعه با آن مواجه هستند و بيشترين آسيب نيز به همي ن گروه وارد مي شود. مصاحبه خبرنگار مجله نيوز آمريكا
|