Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: گزیده ای از سخنان حضرت آیت الله العظمی صانعی پیرامون شهادت امام صادق علیه السلام

گزیده ای از سخنان حضرت آیت الله العظمی صانعی پیرامون شهادت امام صادق علیه السلام

«اَعُوذُ بالله مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيم»

«بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيم»

روز بيست و پنجم شوال روز شهادت امام صادق (عليه السلام) است و تاريخچه زندگى او از نظر خصوصيات، در كتب تاريخى و كتب روايى و فقهى آمده. شما اگر به اصول كافى مراجعه كنيد، راجع به ائمه، تاريخ ولادت و وفات و شهادتشان را ذكر مى كند و همين طرزشهيد «قدس سره» در دروس و همين نحو صاحب حدائق در حدائق در آخر باب الحج، كتاب الحج ابواب المزار و جالب است كه دفن حضرت نيز به طور كامل بيان شده در باب دفن مى بينيد كه موسى بن جعفر(عليه السلام) فرمود:كه پدرم را در 5 قطعه پارچه كفن كردم.
يكى از قطعات كفن را موسى بن جعفر(عليه السلام) مى فرمايد عمامهاى است كه«كان لعلى بن الحسين» اين يادگارى از على بن الحسين امام سجاد(عليه السلام) مانده. بدن امام صادق را با آن عمامه هم كفن نموده اند. حالا اين چه مى خواسته است آقا موسى بن جعفر بفهماند با اين كفن كردن چه تفسيرى را مى خواسته چه تحليلى را مى خواسته براى جامعه بيان كند.

آن بستگى دارد به اين كه افراد خودشان فكر كنند و تحليل كنند و دلالت التزاميه حركت حضرت را پيدا كنند. شايد امام هفتم عمامه على بن الحسين را قطعه كفن او قرار داد براى اين بود كه بفهماند حركت ابى عبدالله(عليه السلام) را اگر امام صادق هم شرايطش فراهم مى شد انجام مى داد فكر نكنيد كه امام صادق كه براى بيان احكام عمرش را مصرف مى كند اين براى اين بوده كه كار آسانى است نخير، اگر شرايط فراهم بود امام صادق همان ابى عبدالله عليه الصلوه و السلام بود. چون«كلهم نور واحد طاب و طهر بعضكم من بعض خلقكم الله انواراً» اينها انوارند نورند روشنايى اند حقيقت اند. نور و حقيقت، باطل درش راه ندارد.«فجعلكم فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه» بنابر اين شايد آقا موسى بن جعفر مى خواهد اين معنى را بفهماند كه نه خيال نكنيد امام صادق براى آسايش و راحتى اين كار را انتخاب كرده نه! براى اين كه اين وظيفه بوده و بايد وحى بصورت درسهاى امام صادق بيان شود شاگردان امام صادق هم ضبط كنند. سينه به سينه و دست به دست منتقل بشود تا امروز كه مى بينيم توجه به تشيع بمعنى واقعى و حقيقى اش در دنيا مطرح است چون اساس تشيع بر حب و عشق و علاقه است. اساس تشيع بر دورى از خشونت، ظلم، ستم و جنايت است چون نورند، خيّر محض هستند و بشر بعد از جنگ جهانى دوم آثار زيانبار جنگ را فهميده، بشر مى فهمد خشونت بد است. بشر مى فهمد مردم آزارى بد است. بشر مى فهمد اذيت بد است، بشر مى فهمد عدالت خوب است. بشر مى فهمد اداء حقوق مردم و تضييع نكردن خوب است. و مى بينيد همه اين اصول در تشييع مطرح است. اين اصول در نهج البلاغه امير المومنين«عليه افضل صلوات المصلين» مطرح است. اين اصولِ زندگى ائمه است. وقتى نگاه مى كنيد به زيارت جامعه كبيره كه زيارتى كه هر يك از ائمه را با آن مى توان زيارت كرد و در آن زيارتنامه مى بينيد همه خوبىها بيان شده تا ديگران از اين خوبىها درس بگيرند.«ان ذكر الخير كنتم اوّله و اصله و فرعه و معدنه و ماواه و منتهاه» (ريشه خوبى ها شما هستيد. شاخ و برگ خوبىها شما هستيد. همه خوبىها از شما سرچشمه مى گيرد همه خوبىها از خانه محقّر زهرا سلام الله عليها سرچشمه مى گيرد. يازده امام از نسل او هستند اميرالمومنين همسر او هست). خوب شما وقتى زيارت جامعه را مى خوانيد اين براى اين است كه آدم درس بگيرد وقتى به ائمه علاقه دارد به اصول زندگى آنها هم علاقه پيدا مى كند، متين ترين زيارتنامه زيارت جامعه است.

بارها بنده به شما عرض كرده ام خودم چون اينجور عمل مى كردم به شماها هم دوستانه و برادرانه عرض مى كنم ترك نكنيد زيارت جامعه را. به ما اجازه داده اند زيارتنامه را از راههاى دور هم بخوانيم. بخوانيم زيارت جامعه را و خودمان را در مسير آنها قرار دهيم. شما كجاى زيارت جامعه يك بدى را مى بينيد؟ كلمه به كلمه زيارت جامعه را كه نگاه مى كنيد فضيلت است. انسانيت است بزرگوارى است.«بكم فتح الله و بكم يختم و بكم ينزل الغيث و بكم يمسك السماء ان تقع على الأرض الا باذنه و بكم ينفس الهم و بكم يكشف الضر» كجايش گير دارد؟ همه عالم آفريده شده براى انسان، شما مى گوييد همه عالم خلق شده است براى انسان. خوب همه عالم خلق شده براى انسان كامل. بكم فتح الله. جهان باز شده براى ائمه. جهان ختم مى شود بوسيله شما ائمه. نه بكم فتح الله يعنى منكر جهان ماده و طبيعتيم. بكم فتح الله يعنى همه عالم براى شما آفريده شده درست هم هست. همه عالم براى رسول الله آفريده شده. درست هم هست. عالم آفريده شده براى انسان كامل. عالم آفريده شده براى يك انسانى كه در طول تبليغ و هدايتش در طول راهنمايى اش دلش بحال مردم مى سوزد. آنقدر خودش را بزحمت عبادت مى اندازد. آنقدر صدمه مى خورد كه مردم را از رسوم وحشى گرى و بر بريتى كه جامعه آن روز داشتند نجات بدهد. آن وقت آمده نجات بدهد اذيتش مى كنند آمده كه بگويد بياييد قدرت مطلق را بپرستيد. بياييد عدل مطلق را بپرستيد. بياييد به آن قدرتى وابسته بشويد كه«لامؤثّر فى الوجود الا اللّه» همه چيز دست اوست. در مقابل بت و در مقابل قدرتها كرنش نكنيد. در مقابل بت و سنگ و انسانهاى بدتر از سنگ كرنش نكنيد!«وهم كالحجاره او اشد قسوه» در مقابل آنهايى كه هيچ عاطفه ندارند و هيچگاه دلشان به حال كسى نمى سوزد كرنش نكنيد. بجان هم نيفتيد. بهمديگر بد نگوييد. به يكديگر توهين نكنيد«قولوا لِلناس حسناً»، «لقد كرمنا بنى آدم» همه انسانها از نظر قرآن محترمند. چه الهى باشد چه غير الهى چه مسيحى باشد چه يهودى چه زردشتى باشد چه كمونيست. هر چه باشد انسان كه هست محترم است«قولوا لِلناس حسناً» با سخن خوب با ديگران برخورد كنيد. كجاى عالم شما اين مطلب سراغ داريد؟ بله كسى دشمنى مى كند. كسى عليه شما تبليغ مى كند عليه مقدسات شما حرف مى زند بله او بايد در مقابلش دفاع كرد و ايستاد. برداريد اين كتاب الميراث من لايحضر را نگاه كنيد. دعا هم كنيد كه ما موفق بشويم شرح ميراث تحرير الوسيله را طبع كنيم. آنجا در باب اين كه كافر ممنوع از ارث است صدوق«قدس سره الشريف» كه گفته مى شود اخبارى هم بوده - اخبارى به معنى درستش - او مى گويد اينكه كفار از ارث ممنوعند بخاطر عناد و لجاجشان است. بخاطر دشمنى شان است. پس نه غير مسلمان ممنوع است. اين عبارت صدوق اين را مى گويد شما تمام آيات قرآن را ورق بزنيد! همه جا مذمت از كفر است. مذمت از الحاد است. كفر و الحاد همراه عذاب است يعنى دانسته و فهميده عليه مقدسات حرف مى زند. دانسته و فهميده به مقدسات توهين مى كند. دانسته و فهميده نمى خواهد مردم به اسلام گرايش پيدا كنند. همه جا سخن از اوست. هيچگاه اسلام از انسانهاى قاصر و مستضعف فكرى مذمت نكرده انسانى كه بيش از اين فكرش نمى كشد اما روى مرز خودش دارد راه مى رود آيا مى شود به او توهين كرد؟ حتى قرآن به حيوانات هم توهين نمى كند. من سراغ ندارم قرآن به حيوانات هم توهين كرده باشد، بله آدمهاى بد را تشبيه مى كند به بعضى حيوانهاى بد. مى گويد مثل سگهار مى ماند كه اگر سراغش بروى حمله مى كند فرار هم كنى حمله مى كند قرآن از حيوان هم تعريف مى كند.«و كلبهم باسط ذراعيه بالوصيد» درست است در باب بهداشت و در باب نجاست و طهارت و لوغش بايد خاك مالى بشود. خاك مالى يك مسأله بهداشتى است يك حكم الهى است نه اين كه سگ را بخواهد كيفرش بدهد. سگ كه قابل كيفر نيست. نه اين كه بخواهد توهين كند به سگ. بدا به حال ما اگر به انسانها بى احترامى كنيم. اين منطق قرآن است. يك جا بياوريد كه قرآن به انسانها بى احترامى كرده باشد. بله آدمهاى بد، بدند.

پيغمبر اسلام را در طول مدت رسالت اذيتش كردند، خاكستر ريختند به سر مباركش، چه فرمود؟ 23 سال اذيتش كردند امّا در جواب آنها فرمود:«اللهم اهد قومى فانهم لايعلمون» همه عالم اگر آفريده شده اين چنين انسانى بيايد ارزش دارد. معناى لولا لما خلقت الافلاك اين است. معناى بكم فتح الله و بكم ينزل الغيث اين است. يعنى همه عالم. تمام علل و عوامل نظام خلقت و طبيعت با اراده خداوند بهم دست داده تا انسانهايى همانند على همانند حسن همانند زهرا و همانند حسين بيايند. شما بايد قبل از زيارت جامعه الله اكبر بگوييد براى اينكه يك وقت در اثر ناآگاهى به اشتباه نيفتيد. و خيال كنى كه اينجا زياده روى شده، در حالتى كه بنده معتقدم زيارت جامعه مقام ائمه را كمتر از حقيقت ائمه بيان كرده است. ما كه نمى توانيم حقيقت امام صادق صلوات الله و سلام عليه را بفهميم. ما كه نمى توانيم حقيقت حقوق بشر امام صادق را بفهميم. عزيزان بياييد امروز اسلام را با طرفدارى اش از حقوق بشر معرفى كنيد. بياييد اين همه مثبتات اسلام را بيان كنيد. مثبتات اسلام خيلى فراوان است. امام صادق با انواع فشارها روبرو بوده با انواع مشكلات روبرو بوده مسأله شرعى را حق نداشته بگويد. رئيس مذهب تشيع كه يك جا چهار هزار نفر شاگرد دارد آن هم در علوم مختلفه. حق ندارد بگويد آقا سه تا طلاق در يك مجلس يك طلاق است. اين را حق ندارد بگويد. چون به قدرت بعضىها برمى خورد. بارها عرض كردم اينرا روضه كافى دارد مراجعه كنيد پيدا كنيد. يك نفر آمد از امام صادق تعبير خواب خواست. يك كسى از اين وابستگان بنى العباس كنارش نشسته بود حضرت فرمود از او بپرس. او تعبير خواب كرد. رفت بيرون و برگشت. وقتى او رفت عرض كرد آقا من از شما پرسيدم، شما به او ارجاع داديد باز هم گفتيد درست است؟ با تقرير بنده امام فرمود: شما نمى دانيد كه ما در چه فشارى هستيم. شما كه نمى دانيد ما حق تعبير خواب هم نداريم.

بياييد و به امام صادق بنگريد كه در مسائل اجتماعى و سياسى چه مى كند؟ يك جمله اى از امام صادق روايت شده كه همه تمدنها در اين جمله است. تمام زندگى بشرى همراه با تمدن در اين جمله است، امام صادق فرمود:«ثلاثه لايستغنى اهل كل بلد عن ثلاثة يفزع اليه فى امر دنياهم و آخرتهم فان عدموا ذلك كانوا همجا فقيه عالم و رع و امير خيّرٌ و مطاع طبيب بصير ثقه» همه انسانها بخواهند زندگى همراه با تمدن داشته باشند. زندگى همراه با تمدن همراه با همزيستى مسالمت آميز همراه با اينكه همه راحت زندگى كنند نياز به جمعيتهايى دارند اگر اين جمعيتها بودند زندگى شان همراه با تمدن است اگر همه اش نبود يا بعضى از آن نبود به تمدن به قدر نبودنشان ضربه مى خورد. زندگى شان از تمدن دور مى شود. همه اش را نداشته باشند هيچ تمدن ندارند بعضىهايش را نداشته باشند به قدر او تمدن ندارند «امير خيّر مطاع» حكمرانان و قدرتمندانى كه براى حفظ امنيت جامعه، اقتصاد جامعه، سياست جامعه، آزادى جامعه، شخصيت جامعه و دهها امر ديگر آمده اند و قدرت را در دست گرفته اند بايد خيرخواه مردم باشند. خيّر باشند. خيلى هم خيرخواه مردم باشند. بد مردم را هيچگاه نخواهند و مطاع هم باشند يعنى مردم بحرفشان گوش بدهند. همين كه امروز شما در دنيا مى بينيد آراء بشر مطرح است. مى گويند هركس بيشتر رأى آورد او قدرت را در دست بگيرد چون وقتى بيشتر رأى را بدست آورده يك مقدار بيشتر مورد اطاعت است. البته اين راه باز ناقص است باز اسلام بالاترش را مى خواهد. اسلام مى خواهد همه افراد دوستش بدارند. قدرتمندان همه شان مطاع باشند. وقتى قدرتمندان را مى بينند بياد تربيتهاى اسلام و قرآن بيفتند و بيزار بشوند از قدرتهاى دنيايى ستمكار. همه آنچه بشر امروز نشسته و نوشته براى اينكه قدرتمندان را بياورد بجايى برساند كه ظلم نكنند. و قدرتمندان در اختيار مردم باشند نه مردم در اختيار قدرتمندان، مردم بر قدرتمندان حاكم باشند نه قدرتمندان بر مردم. در اين يك جمله است«امير خير مطاع» هم خير مردم را بخواهد هم مورد اطاعت مردم بشود.«عالم فقيه ورع».

عنوان بعدی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org