Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کلام امام خمینی (س) درباره قصور و تقصیر کفار

کلام امام خمینی (س) درباره قصور و تقصیر کفار

امام خمینی(س) در این باره این‌گونه فرموده است:

لأنّ أكثرهم ـ إلّا ما قلّ وندر ـ جهّال قاصرون لا مقصّرون: أمّا عوامهم فظاهر؛ لعدم انقداح خلاف ما هم عليه من المذاهب في أذهانهم، بل هم قاطعون بصحّة مذهبهم وبطلان سائر المذاهب، نظير عوام المسلمين، فكما أنّ عوامنا عالمون بصحّة مذهبهم وبطلان سائر المذاهب، من غير انقداح خلاف في أذهانهم لأجل التلقين والنشو في محيط الإسلام، كذلك عوامهم من غير فرق بينهما من هذه الجهة، والقاطع معذور في متابعة قطعه ولايكون عاصياً وآثماً، ولاتصحّ عقوبته في متابعته.

وأمّا غير عوامهم، فالغالب فيهم أنّـه بواسطة التلقينات من أوّل الطفوليّـة والنشوء في محيط الكفر صاروا جازمين و معتقدين بمذاهبهم الباطلة، بحيث كلّما ورد على خلافها ردّوها بعقولهم المجبولة على خلاف الحقّ من بدو نشوهم.

فالعالم اليهودي والنصراني كالعالم المسلم لايرى حجّة الغير صحيحة وصار بطلانها كالضروري له؛ لكون صحّة مذهبه ضروريّـة لديه لايحتمل خلافه. نعم، فيهم من يكون مقصّراً لو احتمل خلاف مذهبه وترك النظر إلى حجّته؛ عناداً أو تعصّباً، كما كان في بدو الإسلام في علماء اليهود والنصارى من كان كذلك.

وبالجملة، إنّ الكفّار كجهّال المسلمين منهم قاصر، وهم الغالب، ومنهم مقصّر. والتكاليف أصولاً وفروعاً مشتركة بين جميع المكلّفين عالمهم وجاهلهم، قاصرهم ومقصّرهم. والكفّار معاقبون على الأصول والفروع لكن مع قيام الحجّة ‌عليهم لا مطلقاً، فكما أنّ كون المسلمين معاقبين على الفروع ليس معناه أنّهم معاقبون عليها؛ سواء كانوا قاصرين أم مقصّرين، كذلك الكفّار طابق النعل بالنعل بحكم العقل وأصول العدليّـة؛[1]

برای این‌که اکثر کفار مگر عده کمی از آنها جاهل قاصرند نه مقصّر. اما قصور عوام آنها که روشن است؛ چرا که خلاف عقیده‌ای که دارند در ذهن‌شان خطور نمی‌کند، بلکه به صحّت مذهب خود و بطلان سایر مذاهب قطع و یقین دارند، مانند عوام مسلمانان. پس همان‌طور که عوام ما (مسلمانان) به صحّت مذهب خود و بطلان سایر مذاهب بدون خطور هیچ خلافی در ذهن‌شان قطع و یقین دارند ـ به جهت تلقین و رشد و نمو در محیط اسلام ـ همچنین است عوام از کفار، و در این جهت هیچ فرقی بین آنها نیست. چون کسی که قطع و یقین به چیزی دارد در پیروی از قطع و یقین خود معذور بوده و عاصی و گناهکار نخواهد بود و عقوبتش در این متابعت و پیروی ـ از قطع ـ صحیح نیست.

و اما غیر عوام از آنها اکثراً به جهت نشو و نما در محیط کفر و به واسطه تلقینات از اول طفولیت، به مذاهب باطل خود قطع و یقین پیدا کرده و ـ به صحت آن ـ معتقد شده‌اند به طوری که هر چه برخلاف آن ـ اعتقادات ـ وارد شود، با عقل‌هایی که برخلاف حق از بدو نشأت‌شان تکوین یافته، رد می‌کنند.

بنابراین عالم یهودی و نصرانی مثل عالم مسلمان دلیل غیر خود را صحیح نمی‌داند و بطلان آن نزد او مثل ضروریات برای اوست؛ چرا که صحت مذهب خودش برای او از ضروریات گشته و احتمال خلافش را هم نمی‌دهد. بله در میان ایشان، افراد مقصّری نیز هستند البته اگر احتمال خلاف بدهند ولی از روی تعصب و عناد، پی حجت و دلیل مخالف را بگیرند؛ هم‌چنان که در صدر اسلام در بین علمای یهود و نصاری چنین افرادی بوده­اند.

و خلاصه این‌که کفار مانند جهّال مسلمانان هستند که در میان آنها قاصر ـ که اکثریت را تشکیل می‌دهند ـ و همچنین مقصر وجود دارد. و تکالیف چه در ناحیه اصول دین و چه در ناحیه فروع دین بین همه مکلفین مشترک است، چه عالم و چه جاهل و چه قاصر و چه مقصّر. و کفار هم بر اصول و فروع دین عقاب می‌شوند ولی در صورتی که حجت بر آنها قائم شود نه مطلقاً. و همان‌طور که معاقب بودن مسلمانان در فروع به معنای معاقب بودن در هر صورت ـ چه قاصر باشند و چه مقصر ـ نخواهد بود، کفار نیز عیناً به صورت مطلق معاقب نیستند چرا که عقل و اصول عدلیه چنین حکمی می‌کند.

-----------

[1]. مکاسب محرّمه 1: 200.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org